به گزارش راهبرد معاصر؛ دکتر روح الله قادری کنگاوری، عضو هئیت علمی دانشگاه طی یادداشتی با عنوان"ایرگزیت؛ فرجام یک برجام" نوشت: اینجانب به عنوان یک کارشناس متواضع و بی ادعای روابط بین الملل، برای اولین بار در کشور لازم می بینم که مساله ایرگزیت[1] یعنی خروج ایران از برنامه جامع اقدام مشترک[2] موسوم به برجام را اعلام کنم؛ برجامی که دیگر به فرجام خود رسیده است و ادامه حضور در آن نه تنها با عزت و اقتدار نظام اسلامی همخوانی ندارد، بلکه منافع ملی و حتی امنیت ملی ایران را مورد تهدید جدی قرار خواهد است. به ویژه اینکه فرصت معقول و منطقی به طرفین اروپایی پس از خروج دولت ترامپ از برجام در مورخ 18 اردیبهشت ماه 1397 (هشتم می 2018) داده شده است.
واقع مطلب این است که حتی اگر اروپایی ها تمایل به حفظ برجام به دلایل امنیتی و نه اقتصادی داشته باشند، توان و شهامت پرداخت هزینه سیاسی و اقتصادی لازم را برای اجرای تعهدات خود در این توافقنامه در مقابل آمریکا ندارند. ماهها مذاکره و چانه زنی بی فایده برای ایجاد سازوکار مالی مستقل اروپا موسوم به اس. پی. وی[3] جهت تبادل مالی مستقل از سیستم مالی آمریکا با ایران گواه این ادعاست.
در این میان هرگز نباید به ایجاد اختلاف فراآتلانتیک به واسطه حفظ برجام دلخوش نمائیم. البته که ما از هرگونه اختلاف و جدایی این دو متحد دو سوی آتلانتیک یعنی اروپایی ها و آمریکایی ها استقبال می کنیم، اما ایران نباید هزینه سیاسی و امنیتی این اختلاف را بپردازد. و بدتر اینکه برخی دولتمردان این مساله را به عنوان یکی از دستاوردهای برجام و بلکه شاید مهمترین دستاورد آن قلمداد نمایند و جالبتر از همه اینکه برجام را «یکی از خیرات دائمی و پایان ناپذیر!!» اعلام نمایند.
آقایان فراموش نکنند که مبنای روابط بین الملل نه اعتماد و صداقت، که راستی آزمایی گام به گام است. به عبارت دیگر در نظام آنارشیک بین الملل، بی اعتمادی و عدم صداقت و شیوع فریب و تقلب نهادینه شده است و جز با راستی آزمایی گام به گام و نه اعتماد!! نمی توان منافع ملی و امنیت ملی را تأمین نمود. و این نکته ای است که بارها مورد تأکید امام خامنه ای حفظه الله قرار گرفته است. ایشان در سخنرانی مورخ 19 اردیبهشت ماه بلافاصله پس از خروج آمریکا از برجام، در دانشگاه فرهنگیان فرمودند :«بنده از روز اول بارها گفتم به آمریکا اعتماد نکنید. هم در جلسه عمومی گفتم و هم در جلسه خصوصی. اگر می خواهید قرارداد ببندید، تضمین لازم را بگیرید و بعد ببندید... دو سال و نیم است که ما در حال انجام این قرارداد هستیم و حالا این مردک می گوید من قبول ندارم».
ناگفته پیداست امروزه با جهانی شدن امنیت، هر عقل اندک سلیم آشنا به مسائل امنیتی می داند که امنیت در خانه بدون امنیت در خارج غیرممکن است.[4] و این همان منطق درست اسلامی است که «الجار ثم الدار». البته که مهار نفوذ ایران در منطقه خیال خامی است که هرگز محقق نخواهد شد. غرب راهی جز شناسایی و به رسمیت شناختن قدرت و نفوذ طبیعی ایران در منطقه ندارد. چرا که جمهوری اسلامی ایران عملا وارد بازی قدرتهای بزرگ شده است، اما این بار نه به عنوان نقش وابسته و دنباله رو بلکه در قالب نقشی مستقل و موازنه گر؛ پرواضح است که با منطق انقلاب اسلامی، برون سپاری امنیت تحت هیچ شرایطی قابل توجیه و قابل دفاع نخواهد بود، مگر با منطق خیانت و جنون؛
از این رو سیاست خارجی امنیت محور، محصول طبیعی بین المللی شدن امنیت در جنوب غرب آسیا است و در چنین فضایی، نیروهای امنیتی و دفاعی کشور، پیشران و تولید کننده اصلی امنیت ملی جهت حفظ تمامیت ارضی و زمینه ساز توسعه و رفاه ملی می باشند؛ چرا که توسعه با هر روایت و قرائتی از مسیر امنیت می گذرد. طبعاً دستگاه دیپلماسی کشور نیز بدون پشتوانه حضور و نفوذ نیروهای منطقه ای سپاه، توان مذاکراتی و دیپلماتیک قابل توجهی در تعامل با طرفین غربی و شرقی نخواهند داشت. به عبارت دقیق تر جنگ و توسل به زور را نه لزوماً با دیپلماسی و مذاکره که در سایه حضور منطقه ای سپاه و البته تقویت توان بازدارندگی دفاعی و موشکی می توان از کشور دور ساخت.
نکته مهم دیگر این است که چون غرب در مسائل استراتژیک جز زبان تهدید و زور، زبان دیگری را نمی فهمد، جمهوری اسلامی ایران می تواند با کاربست سیاست «دفاع رو به جلو»[5] و تقویت همه جانبه «محور مقاومت»[6] با هدف توسعه «عمق استراتژیک» انقلاب اسلامی جلو ماجراجویی جدید غرب و آمریکا در مساله ایرگزیت را با قدرت افکنی[7] و توازن تهدید[8] بگیرد؛ مشروط به اینکه در میان دولتمردان ما نیز به مانند نیروهای جان برکف انقلاب، «دیپلماسی اقتدار» صورت و سیرت عینی پیدا کند. در این خصوص شخصا معتقدم سیاست راهبردی جمهوری اسلامی در منطقه باید به سمت «به صفر رساندن نفوذ»[9] آمریکا هدایت گردد، که بدون توجه و اهتمام جدی به این موضوع، نظم سیاسی مطلوب انقلاب اسلامی در منطقه شکل نخواهد گرفت.
امروزه برخلاف باور عده ای که جهان معاصر را «عصر گفتمان» می نامند، «عصر کُشتمان» نیز هست و این موضوع در جنوب غرب آسیا معنا و رنگ و بوی جدی تری به خود گرفته است. بدون افزایش توان دفاعی و بازدارندگی حداکثری در منطقه، هرگز نمی توان امنیت ملی را تأمین و تضمین نمود. در این خصوص سالها پیش رهبر معظم انقلاب در بیانات خود در خطبه های نماز جمعه مورخ 14 بهمن 1373 پیرامون حضور منطقه ای فرمودند: «اصلا یکی از ابعاد این انقلاب و به قول معروف «عمق استراتژیک انقلاب ما» همین است و دشمنان، همین را می خواهند از ما بگیرند. مثل این است که انسان خیمه ای داشته باشد و دهها ریسمان در دهها سرزمین، با میخهای بلند آن را کوبیده باشند. این خیمه به گونه ای استوار و پابرجا می ماند که هیچ توفانی نمی تواند آن را تکان دهد». معظم له در جای دیگری نیز فرمودند :«خیمه ای که اینجا پابرجاست ، ریسمانها و میخ های عمیقی که این خیمه در سرزمین اسلامی دارد، در کشورهای دیگر کوبیده شده است. »[10]
مع الوصف، ایرگزیت را تنها گزینه و در شرایط فعلی بهترین گزینه راهبردی نظام در مواجهه با برجام می دانم و اساسا معتقدم در صورت حمایت و تقویت همه جانبه نیروهای منطقه ای نظام، نه غرب و نه آمریکا هیچ غلطی نخواند توانست در برابر نظام و انقلاب انجام دهند.
پی نوشت ها:
[1] - IREXIT
[2] Joint Comprehensive Plan of Action (JCPO)
[3] Special Purpose Vehicle (APV)
[4] Security at home begins security abroad
[5] forward-defence policy
[6] axis of resistance
[7] Power projection
[8] Balance of threat
[9] zero-influence policy
[10]-بیانات در دیدار دانشجویان برگزیده و نمایندگان تشکل های دانشجویی مورخ 24 مهرماه 1384. رک به:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22410