قتل خاشقچی و چشم‌انداز جانشینی در عربستان سعودی-راهبرد معاصر

قتل خاشقچی و چشم‌انداز جانشینی در عربستان سعودی

آنچه سنگینی قتل جمال خاشقچی را بر گرده عربستان دو چندان کرده، وضعیت مبهم محمد بن سلمان در ساختار جانشینی سعودی است.
کامران کرمی؛ دانشجوی دکتری روابط بین‌الملل و کارشناس مسائل عربستان
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۴ - ۳۰ مهر ۱۳۹۷ - 2018 October 22
کد خبر: ۶۳۴

به گزارش راهبرد معاصر؛ مرگ جمال خاشقچی نویسنده و روزنامه نگار سعودی در کنسولگری عربستان سعودی در استانبول، پادشاهی عربستان را در وضعیت بسیار دشواری قرار داده است و به عبارتی به مهمترین بحران آل سعود در دو دهه اخیر تبدیل شده است. در این میان آنچه سنگینی این قتل را بر گرده عربستان دو چندان کرده، وضعیت مبهم محمد بن سلمان در ساختار جانشینی سعودی است. پس از اعتراف عربستان به قتل خاشقچی، رسانه های عربی و غربی از تغییرات در سلسله مراتب قدرت عربستان سخن به میان آورده و با طرح گزینه های جایگزین از برکناری زودهنگام محمد بن سلمان پس از عزل نزدیکان و مشاورانش خبر داده اند.


خالد بن سلمان، برادر محمد بن سلمان و سفیر عربستان در واشینگتن، احمد بن عبدالعزیز، معاون وزیر کشور سابق و عموی محمد بن سلمان و ساکن در لندن و سوم، محمد بن نایف، ولیعهد و وزیر کشور مستعفی سابق و پسر عموی محمد بن سلمان سه گزینه ای هستند که برای جایگزینی بن سلمان مطرح شده اند.


فارغ از صحت و سقم این اخبار که تاکنون از سوی دیوان پادشاهی عربستان تایید نشده است و با عنایت به این موضوع که در وضعیت مبهم کنونی احتمال هر تصمیمی مبنی بر برکناری محمد بن سلمان ولیعهد ملک سلمان وجود دارد، در این یادداشت تلاش شده تا با پرداختن به وضعیت جانشینی در عربستان، سناریوهای چندگانه تبیین و به سناریوی محتمل‌تر اشاره شود.


سه سناریوی رقیب


سناریوی اول

جایگزین کردن محمد بن سلمان با برادر تنی و صمیمی او یعنی خالد بن سلمان سفیر عربستان در آمریکا است که بازگشت او از واشینگتن احتمال این سناریو را تقویت کرده است. این سناریو به این دلیل از احتمال قوی تری برخوردار است که ملک سلمان تلاش می کند تا از میان فرزندان خود و نه از میان برادرزادگان، ولیعهد را انتخاب کند. این مسئله همچنین ناشی از سنت به حاشیه رفتن فرزندان پادشاه پس از مرگ پدر است که امروزه شامل همه پادشاهان سابق عربستان سعودی از جمله فیصل، فهد و عبدالله است.

اما خالد که اینک 30 سال دارد فاقد تجربیات کافی و مهمتر مقبولیت درون خاندانی است و سایه سنگین برادران دیگرش از جمله فیصل بن سلمان حاکم مدینه، سلطان بن سلمان رئیس هیئت عمومی جهانگردی و عبدالعزیز بن سلمان معاون وزیر نفت و شمار زیادی از عموزادگان بر او سنگینی می کند. به فرض تحقق این سناریو، ولیعهدی خالد پوششی برای بازگشت دوباره محمد بن سلمان به ولیعهدی تحت عنوان ولی ولیعهد خواهد بود.


سناریوی دوم

بازگشت به منشور عبدالعزیز با انتصاب احمد بن عبدالعزیز برادر تنی ملک سلمان از خاندان سدیری است. احمد که چهره ای مقبول در خاندان حاکم است و سالها معاون وزیر کشور بوده، اینک در سن 76 سالگی نوعی غربت اجباری را در لندن تحمل می کند و مسامحتا نقش اپوزیسیون خاندان ملک سلمان را ایفا می کند. اگرچه چندان قائل به ایفای چنین نقشی نیست، هم بخاطر تجربیات دیگر برادرانش از جمله طلال و ترکی الثانی و هم آینده فرزندانش در ساختار قدرت و ثروت در عربستان.


از آنجا که بازگشت به گذشته، تعیین ولیعهدی مسن، نادیده گرفتن فرزندان از سوی ملک سلمان و همچنین نادیده گرفتن نوادگان جوان در خط جانشینی امری پرهزینه و غیر ضروری در روند انتقال سیاسی است، شانس شاهزاده احمد برای ولیعهدی کم و بخت شاهزادگان جوان در این فرآیند پررنگ خواهد بود. همچنین آمریکایی ها ارتباطات و مهمتر از آن برآورد دقیقی از او نداشته و این عنصری مهم در تایید نهایی ولیعهد خواهد بود.


نکته ای که شاید در این میان مطرح شود این است که انتصاب احمد صرفا برای عبور از این شرایط سخت صورت خواهد گرفت و پس از مدتی برکنار خواهد شد، اما نکته مهم توجه به وضعیت جسمی ملک سلمان است که احتمال مرگ او دور از انتظار نیست و طبیعتا با جلوس احمد بر تخت پادشاهی همه رشته های خانواده سلمان پنبه خواهد شد. بنابراین بعید است که چنین ریسکی از سوی سلمان صورت بگیرد.


سناریوی سوم

این سناریو هم که از شانس کمتری برخوردار است رجوع مجدد به محمد بن نایف ولیعهد و وزیر کشور سابق عربستان است که می 2017 از قدرت به نفع محمد بن سلمان کنار گذاشته شد. به دلایل مختلف از جمله بیماری، انحصار خانگی و عدم توجیه رجوع به او به دلیل ایجاد بحران و انتقام گیری احتمالی، بازگشت بن نایف، دارای هزینه و عملا به معنای به حاشیه رفتن خانواده ملک سلمان خواهد بود.


سناریوی اصلی و محتمل

در این میان اما سناریوی تداوم ولیعهدی محمد بن سلمان محتمل‌تر و منطقی تر خواهد بود. اما بن سلمان مدیریت شده، با اختیارات کمتر و محدود شده که خواست آمریکایی ها هم خواهد بود. در این میان با نقشی که پادشاه و برخی شاهزادگان مورد اعتماد او در این روند ایفا خواهند کرد، تلاش می شود تا وضعیت به حالت طبیعی باز گردد.


در واقع این سناریو با تاکید بر وضعیت فرسایشی انتقال قدرت در عربستان که در یک دهه اخیر به چرخه مرگ و میر فرزندان عبدالعزیز تبدیل شده بود و بسیاری از برادران سلمان در چند سال گذشته درگذشته اند، بر این استدلال تاکید می کند که جایگزینی نوادگان جوان در خط جانشینی امری ضروری و اجتناب ناپذیر در بقای خاندان حاکم و حیات سیاسی پادشاهی است و این مورد توافق برادران زنده ملک سلمان از جمله بندر، طلال، متعب، مقرن، عبدالاله و حتی خود شاهزاده احمد است که همگی اینک در دهه هفتم تا نهم زندگی خود به سر می برند.


نکته دوم هم در نظم جدیدی است که بن سلمان در سه سال اخیری که از پادشاهی پدرش در عربستان می گذرد، بنا نهاده است. این آرایش به راحتی قابل پذیرش و دگرگونی از سوی دیگر شاهزادگان خاندان حاکم نخواهد بود، چرا که مسئولیت های آن همچون جنگ یمن، سخت، سنگین و دشوار است و مهمتر از آن به سادگی و با اتخاذ چند فرمان و عزل و نصب چند مقام قابل تغییر نیست. در واقعیت امر، این مسئله به موضوع قدرت گیری محمد بن سلمان در فرآیند اصلاحات اجتماعی بر می گردد که بازگشت از آن، از دست رفتن مقبولیت و پایگاه اجتماعی را به دنبال خواهد داشت که مستقیما با حیات سیاسی پادشاهی به خصوص خانواده سلمان در ارتباط است.


ارسال نظر
تحلیل های برگزیده