به گزارش راهبرد معاصر؛ آتش بس موقتی عربستان سعودی با یمن و جنجالها و تبلیغات رسانه ای برای بزرگنمایی و بزک کردن وجهه ائتلاف متجاوز با آزادسازی اسرای یمنی و انتقال آنها از طریق فرودگاه صنعا در حالیکه به روی بیماران و موارد بشر دوستانه بسته است؛ از جهاتی قابل بررسی است؛ نخست اینکه افرادی که انصارالله لیست شان را برای مبادله به سازمان ملل داده بودند افراد تحویل داده شده، نبودند بلکه تعدادی کارگر و صیاد بودهاند که همراه دسته گل و هدایا به صنعا منتقل شدند.
البته پیش از این هم سعودیها یک عملیات روانی گسترده را در فضای مجازی راه انداخته بودند که افرادی که ما با هواپیما به صنعا فرستادیم مورد استقبال انصارالله قرار نگرفته و ساعت ها در فرودگاه سرگردان شده و مجبور شدند در فرودگاه بمانند.
اما مسئله قابل بررسی بعدی این نکته است که در شرایط فعلی عربستان چقدر به این آتش بس پایبند است؟ به نظر میرسد شکافی در هیئت حاکمه عربستان شکل گرفته چراکه عربستان در حمله به یمن آسیبهای زیادی متحمل شده اند که مهمترین آن حیثیتی و در افکار عمومی مردم منطقه و جهان است، علاوه بر آن هزینه های مالی که پرداخت میکنند و حملاتی که انصارالله ها به عربستان میکنند به نوعی اعتبار عربستان را هم خدشهدار کرده حالا با هر کیفیتی که میخواهد باشد.
لذا بخشی از حاکمیت عربستان به خصوص آن جریان سنتی خواهان این است که مقوله یمن هر چه سریعتر تمام شود اما جریانی که به بن سلمان نزدیک هستند متاسفانه نگاهشان همان نگاه متجاوزگرانه گذشته است و همچنان به دنبال این هستند که از طریق فشار بر انصارالله آنها را مجبور به تمکین خواستههایشان کنند. البته نگاهی هم در هیئت حاکمه عربستان وجود دارد و به دنبال این هستند که چیزهایی را که در جنگ بهدست نیاوردهاند را در مذاکراتشان با ایران در بغداد بهدست بیاورند. آن بخش تندروی حاکمیت عربستان که نزدیک به بن سلمان است بر این امر معتقدند.
باید گفت این آتش بس دوماه اخیر که قبل از ماه رمضان هم قرار بود برقرار شود واقعی نبود چنانچه مشاهده کردیم که محاصره همچنان دنباله دار و نقض متعدد آتش بس همچنان توسط رژیم عربستان سعودی ادامه داشت و برخی هم معتقدند که این دوماهی که به عنوان آتش بس مطرح شد نوعی فرصت بود که به سعودیها داده شد تا تجدید قوا کرده و به نحوی مذاکره با ایران را به پیش ببرند.
تحلیل سعودیها این است که انصارالله هر چه ایران بگوید گوش میکنند در صورتی که این نگاه غلط است و آن ها فکر میکنند چون مزدوران خودشان غلام حلقه به گوش آنها هستند پس انصارالله هم همین رابطه را با جمهوری اسلامی ایران دارند در صورتی که اینگونه نیست.
انصارالله اگر چه به ایران گرایش داشته و ازانقلاب اسلامی تاثیر پذیرفته اما بالاخره ملاحظات داخلی خود را نیز دارد و نگاهش این است که باید تهاجم به یمن متوقف و محاصره برداشته شود و رژیم سعودی سیاستهای خودش را تغییر دهد.
این آتش بس اگر تمدید هم شود یک آتشبس شکننده است. تا عربستان سعودی نگاهش به یمن تغییر پیدا نکند و مسائل یمن از طریق گفتگوهای یمنی- یمنی قابل حل نباشد این آتش بسها متزلزل و شکننده میباشد و ممکن است در مقاطع مختلف کلا از بین برود.
از طرفی الان وضعیت سلامتی پادشاه عربستان خیلی مناسب نیست و ممکن است در آینده نزدیک با تغییر پادشاه عربستان هم مواجه شویم.اما مشخصا تا عربستان موضعش را در قبال یمن تغییر نداده و دست از تغییر نظام و نظامیگری بر ندارد و مسائل را به مردم یمن واگذار نکند متاسفانه این جنگ و درگیری و تراژدی انسانی یمن تداوم خواهد داشت.
یمنیها از ابتدا به دنبال آتش بس بودهاند اما آتش بسی که برای آنها سودی نداشته باشد فایده ندارد، محاصره همچنان ادامه پیدا کرده و اقلام ضروری نظیر دارو و مواد غذایی و ... همچنان بدست مردم یمن نمیرسد و قطعا آتش بس شکنندهای خواهد بود. قطعا بعد از مدتی خود یمنیها هم به این نتیجه میرسند آتشبسی که انتهایش هیچ سودی به حالشان ندارد فایدهای ندارد و داستان این محاصره هم تبدیل میشود به داستان غزه و رژیم سعودی هم دقیقا همان کاری را میکند که رژیم صهیونیستی انجام داد.
به نظر میرسد که یمنیها به دنبال حل دیپلماتیک مسائل از طریق گفتگو هستند اما تا زمانی که هسته سخت قدرت در عربستان به این نتیجه نرسد که از طریق جنگ نمیتوانند به اهدافشان برسند و اعتبارشان خدشهدار و منافعشان لطمه خواهد دید. به عبارتی این مسئله قابل حل نیست اگرچه که در داخل یمن اراده برای گفتگو و آتش بس وجود دارد اما این گفتگو و آتش بس مستلزم این است که تهاجم رژیم عربستان متوقف، محاصره برداشته و حداقل آن اقلام ضروری و انسان دوستانه وارد یمن شود.
حالا برخی توافق هستهای ایران را منجر به تمدید آتش بس در یمن می دانند که باید دید این امر چگونه محقق خواهد شد؟ بحث هستهای الان در یک بن بست قرار گرفته و علاوه بر آن تهدیدهای آمریکا و با توجه به عدم اراده در هیئت حاکمه آمریکا دچار مشکل شده؛ علیالظاهر بحث مذاکره عربستان سعودی با ایران به مسئله برجام گره خورده و اینگونه برداشت میشود که این پروندهها به هم ربط پیدا میکند.
اگر آتش بسی هم اعلام شود بسیار شکننده است چون همچنان محاصره ادامه پیدا میکند و اقلام دارویی و غذایی به مردم یمن نمیرسد لذا در این شرایط آتش بس معنایی پیدا نمیکند و قطعا دوباره فضای جنگ غالب خواهد شد چون بالاخره یمنیها خسته خواهند شد از این آتش بسی که مانند زندان و مرگ تدریجی است و قطعا دوباره شعلههای جنگ زبانه خواهد کشید.
لذا آتش بسی که مستلزم پایان محاصره و گفتگوی یمنی- یمنی نباشد آیندهای نخواهد داشت. کما اینکه در سالهای اخیر هم آتش بس بین دو طرف وجود داشته ولی بعد از مدتی دوباره جنگ و تخاصم ادامه پیدا کرده و علتش هم این است که سعودیها و آن هسته سخت قدرت در عربستان که در این چند وقت اخیر قدرت را در دست داشتهاند به این فهم و درک نرسیدهاند که باید محاصره و تهاجم به یمن به پایان برسد. زمانی می توان روی یک آتش بس با دوام حساب کرد که این مسئله اتفاق بیافتد و غیر از این قطعا آتش بس دوام نخواهد داشت.