به گزارش «راهبرد معاصر»؛ 28تیرماه تهران میزبان ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان، رؤسای جمهور روسیه و ترکیه برای اجلاسیه سران کشورهای ضامن آتشبس سوریه بود. اتفاقی که با هوشمندی نظام پس از سفر بیثمر و بیفایده جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا به منطقه رخ داد و حضور پرسروصدای بایدن در غربآسیا که با اهداف شومی چون احیای طرحهای شکستخورده «ناتوی عربی» و عادیسازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی انجام شد، به حاشیه برد.
اما آن چیزی که بیشتر از همه مهم بود، نوع حضور و برنامههای جانبی اجلاس تهران با حضور سران روسیه و ترکیه بود؛ چیزی که علی باقری، معاون وزیر امور خارجه از درایت و برنامهریزی ایران در زمان بندی انجام این رویداد مهم از آن یاد کرد. در سرعت بالای تحولات کنونی جهان و مشهود بودن تغییر موازنه قدرت در دنیا، قدرتهای نوظهور تلاش می کنند مدلهای مختلفی از به چالش کشیدن ابرقدرتی آمریکا و نظام تکقطبی لیبرالدموکراسی به رهبری آمریکا را در دستور کار قرار دادهاند. بازیگران و قدرتهای نوظهور بینالمللی همچون چین و روسیه و قدرتهای منطقهای چون جمهوری اسلامی ایران در تشریک مساعی به دنبال تغییر نظم کنونی دنیا هستند که بر قواعدی همچون سلطه دلار و نهادهای بینالمللی استوار است.
در همین راستا بازیگران و قدرتهای نوظهور بینالمللی همچون چین و روسیه و قدرتهای منطقهای چون جمهوری اسلامی ایران با معرفی نظمهای منطقهای در مقابل نظم واحد جهانی و بهرهگیری از ارزهای ملی به جای دلار، مسیر خود را طی میکنند. همه این اقدامات سبب شده ابزارهای قدرتساز آمریکاییها از دست آنها خارج شده و معادلات بینالمللی دیگر در نیویورک و واشنگتن تعیین نشود و هر منطقه در دنیا طبق ارزشها و ظرفیتهایش دارای جایگاه ویژهتری است.
سخنان رهبر در شرایطی مطرح میشود که به ادعای غربیها، روسیه سنگینترین نظام تحریمها را متحمل شده و این ایران است که در این شرایط سخت، نه تنها روابط با روسیه را کاهش نداده، بلکه خواهان همکاریهای بلندمدت است
آمریکاییها پس از جنگ جهانی دوم با سلطه دلار و سازماندهی نهادهای بینالمللی چون سازمان ملل و نهادهای ذیل آن، نظمسازی مدنظر خود را صورت دادند. این موضوع پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شدت بیشتری گرفت. این در حالی است که رهبران مهمترین مناطقی که تعیینکننده سرنوشت سدههای اخیر و به جرات تعیینکننده بسیاری از معادلات آینده دنیا بوده و هستند، در روزهای گذشته در تهران گرد هم آمدند. رهبران کشورهایی که پهنه جغرافیایی تحت نفوذ آنها به هارتلند(قلب زمین) یاد میشود، در شرایطی گردهم آمدند که توجه همه رسانهها و تحلیلهای بینالمللی را به خود جلب کرد.
چیزی که به نظر میآید غفلت بزرگی در حقش شده، نپرداختن به محورهای هوشمندانه، متخصصانه و البته رهبرانه مقام معظم رهبری در دیدار با پوتین و اردوغان بود. رهبر معظم انقلاب با مواضعی که اتخاذ کردند، در عمل شاخصهای نظم مطلوب منطقهای ایران در غربآسیا و محیط پیرامونی خود را به طرفهای مقابل متذکر شده و دیکته کردند. حضرت آیتالله خامنهای با تذکرات روشنگرانه نسبت به تحولات منطقهای، گویی مشق نظمسازی منطقهای را به رهبران روسیه و ترکیه دیکته کردند.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با رئیسجمهور روسیه بر بلندمدت کردن همکاری دوکشور تأکید کردند و آن را تأمینکننده منافع دو کشور دانستند. این سخنان رهبر در شرایطی مطرح میشود که به ادعای غربیها، روسیه سنگینترین نظام تحریمها را متحمل شده و این ایران است که در این شرایط سخت، نه تنها روابط با روسیه را کاهش نداده، بلکه خواهان همکاریهای بلندمدت است. درسی که ایران از این موضوع به دنیا داده، این است که اگر کشورهای مستقل دنیا، رنج بودن زیر یوق آمریکا را دارند باید از کشورهایی که پیشرو در زمینه مقابله با نظام استکباری و تکهژمونی آمریکا هستند حمایت کنند.
شاید روسها در برخی موارد در جهت حفظ منافع خودشان اقدامات ضدایرانی انجام دادند، اما رهبر نظام اسلامی نشان داد در قامت رهبری دوران گذار نظم بینالمللی، نسخه مهمی برای غربآسیا دارد و آن هم حمایت از کشوری است که در کنار ایران و در راستای امنیت و ثبات منطقه در کنار ایران جنگید. دقیقاً این جمله رهبر معظم انقلاب که «...اما در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمیگرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ میشد»، دایر بر این مهم است همان طور که تهران معتقد بود اگر در سوریه با داعش نمیجنگید باید در کرمانشاه و همدان با داعش میجنگید، اگر روسیه، ناتو را در پشت مرزهای غربی اوکراین متوقف نمیکرد، قطعاً شاید باید در مرزهای خودش با ناتو میجنگید.
این در حالی است که رهبر معظم انقلاب حتی پیش از طرح این موضوع به صراحت بر موضع رسمی ایران درباره زشت بودن پدیده جنگ تأکید کردند، اما همانطور که اگر قله ایران سقوط میکرد، داعش دامن روسیه را میگرفت، اگر قله روسیه سقوط کند، ایران یکی از اهداف اصلی بعدی ناتوست. تحسین مواضع ضدصهیونیستی پوتین از سوی رهبر انقلاب نیز برگ دیگری از ردای رهبری منطقه غربآسیا و بالاتر اینکه جایگاه امالقرایی دنیای اسلام تثبیت شد که هر کشوری علیه صهیونیستها اقدامی انجام دهد مورد حمایت و تحسین ایران قرار خواهد گرفت. این موضوع درس بزرگی برای رهبران خودفروخته عرب و غیرعرب مدعی در غربآسیاست که این روزها در حال فروش آرمان فلسطین به بهانههای واهی هستند.
اوج رهبری هوشمندانه آیتالله خامنهای در نظمسازی منطقهای را در سخنانشان خطاب به اردوغان میتوان جست. ایشان با طرح چند موضع، به صراحت مخالفت و ایستادگی ایران مقابل هرگونه تغییر ژئوپلیتیک منطقه را به طور رسمی اعلام کردند. ایشان با درایت مثالزدنی، به تحرکات در شمال سوریه پرداختند و تبعات هرگونه اقدام خودسرانه علیه جغرافیای سوریه را به طرف مقابل هشدار دادند.
از سوی دیگر بخش بزرگی از سخنان رهبری خطاب به اردوغان درباره موضوع فلسطین بود. ایشان با محوری دانستن آرمان فلسطین برای منطقه غربآسیا تبیین کردند، ایران برخلاف برخی کشورهای مدعی منطقه همچنان بر آرمان فلسطین پایبند است. نکته ظریف دیگری که رهبر به آن پرداختند، این جمله مهم بود که «با وجود اقبال بعضی دولتها به رژیم صهیونیستی، ملتها عمیقاً با این رژیم غاصب مخالف هستند». این نکته مهمی که رهبری فرمودند، اشاره به نظرسنجی اخیر آمریکاییها دارد که طبق نتیجه نظرسنجی جدید بنیاد مطالعات آمریکایی واشنگتن درباره موضوع عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با امارات، بحرین و عربستان، بیش از دوسوم مردم این کشورها مخالفت خود را با توافقنامههای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی اعلام کردهاند.
بخش بزرگی از سخنان رهبری خطاب به اردوغان درباره موضوع فلسطین بود. ایشان با محوری دانستن آرمان فلسطین برای منطقه غربآسیا تبیین کردند
این نظرسنجی نشان داد بیش از 80 درصد بحرینیها مخالف عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی هستند و همچنین 75 درصد ملت امارات هرگونه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را رد میکنند. این درحالی است که بیش از 75 درصد از ملت عربستان کاملاً مخالف ایجاد روابط دیپلماتیک با رژیم غاصب صهیونیستی هستند. این طور از دل مردم منطقه صحبت کردن، بیانگر نگاه دقیق و میدانی و البته با اطمینان رهبر معظم انقلاب است که از موضعی مردمی و طبق آرای مردم نسخه منطقهای تجویز میکنند.
جمیع سخنان رهبر انقلاب اسلامی سطح جدیدی از ویژگیهای بارز رهبر کامل و هوشمند را از ایشان هویدا کرد که علاوه بر جایگاه رهبری ایران، در قامت رهبری دوران گذار نظم بینالمللی برای منطقه غربآسیا ظاهر شدند و مسیر استقلال، اقتدار و عزت را به دو کشور بزرگ همسایه ایران نشان دادند.