به گزارش راهبرد معاصر؛ تصمیم تعدیل قیمت بنزین در شرایطی گرفته شد که در ۲ سال گذشته در کشور یک نوع بی اعتمادی و نگرانی در مورد آینده اقتصاد کشور در بین مردم وجود داشت. مسئله ترس و دلهره از آینده اقتصاد ایران در بین مردم در چند سال اخیر وجود داشته است و تصمیم افزایش قیمت بنزین در تشدید این نگرانی مؤثر بود و این مسئله در غائله آبان ماه به صورت اعتراضات خشونتآمیز بروز کرد. متأسفانه عدم توجه به پیش زمینهها و لوازم اجرای طرح از قبیل اقناع افکار عمومی و… از سوی دولت باعث شد مردم نوعی حس بی اعتمادی نسبت به دولت پیدا کنند که این احساس نیز میتواند در بروز اقدامات خشونتآمیز مؤثر باشد. همچنین در حادثه اخیر سقوط هواپیمای اوکراینی عدم اطلاع رسانی صحیح و به موقع موجب ایجاد نوعی حس بی اعتمادی در جامعه شد که باید به جبران آن اندیشید.
در گفتگو با حجتالاسلام مسعود آذربایجانی دانشیار گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، زمینههای بروز غائله آبانماه را از منظر روانشناسی اجتماعی مورد بررسی قرار دادیم که در ادامه میخوانید؛ لازم به ذکر است این مصاحبه قبل از حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی انجام شده است.
حجتالاسلام مسعود آذربایجانی گفت: الگویی که ما در روانشناسی اجتماعی برای تحلیل مسائل اجتماعی استفاده میکنیم از ۳ بخش تشکیل شده است. یکی نشانه شناسی، دوم سبب شناسی و سوم درمان و ارائه راه حل است. در رابطه با وقایع آبان ماه هم وقتی ما نشانه شناسی کنیم چند نشانه بارز در این مورد قابل مشاهده است که با جریانات قبلی و اتفاقات قبلی از جهت ماهیت متفاوت است.
وی ادامه داد: اولین مسئله این است که ما خاستگاه اعتراضات را در طبقات محروم و پایین جامعه پررنگتر میبینیم. به عنوان مثال در اصفهان که من اطلاع بیشتری دارم در دو منطقه این حوادث بیشتر و پربسامد بود که از مناطق محروم جامعه اصفهان هستند. در تهران و شهرهای دیگر هم همین موضوع مطرح است.
وی افزود: بحث دیگر این است که نوع شعارها و کنشها و خشونتها نیز شدت بیشتری پیدا کرده بود. به نظرم میرسد اگر در بحث نشانه شناسی دقت بیشتری بکنیم میتوانیم در بحث سبب شناسی بهتر به نتیجه برسیم و تحلیل دقیقتری داشته باشیم.
حجتالاسلام مسعود آذربایجانی گفت: در بحث سبب شناسی به نظر میرسد چند علت میتواند برجسته باشد. اولین مسئله کاهش اعتماد مردم به مسئولین است. مردم مثل قبل به سخنان مسئولین و قولها و امیدها و نویدهای آنها اعتماد ندارند و کاهش این اعتماد میتواند بسیار خطرناک باشد.
وی ادامه داد: بحث دیگر این است که ما در روانشناسی اجتماعی میگوئیم شایعه یک رابطه مستقیمی با کمبود اطلاعات و نیاز به اطلاعات دارد. وقتی که اطلاعات را به هنگام به مردم ندهیم و آنها را تغذیه نکنیم و مردم نیاز به آن اطلاعات هم داشته باشند، اینطور نیست که آنها ساکت بنشینند تا بعداً به آن اطلاعات دست پیدا کنند. این اطلاعات را از طرق دیگر از منابع غیر معتبر و چه بسا غیرموثق تهیه میکنند و این زمینهای میشود برای گسترش شایعه و اخبار غیر مطمئن. این عامل میتواند مسئله بسیار مهمی باشد که اگر به آن رسیدگی نکنیم در آینده هم میتواند تجربیات ناخوشایندی را برای ما به وجود بیاورد.
وی افزود: عامل سوم در این بحث، موضوع پرخاشگری و خشونت است. شاید در طول چند دهه اخیر، به این مقدار گستردگی خشونت را ما نداشتهایم که کنشهایی از طرف معترضین اتفاق بیفتد. مردم یک نوع احساس عصبانیت و احساس ناکامی و احساس ناامیدی و فروخوردن عقدهها و ناراحتیها را دارند. مردم احساس میکنند کسی قصد فریب آنها را دارد و صادقانه با آنها سخن گفته نمیشود. این است که به تندی واکنش میدهند. وقتی بعضی از مسئولین یک هفته قبل از افزایش قیمت بنزین میگویند ما هیچ برنامهای برای افزایش قیمت نداریم ولی به صورت ناگهانی مردم میبینند که بنزین گران شده است، لذا احساس میکنند یک نوع فریب و بی صداقتی وجود دارد. اینها به اضافه قولهای قبلی که داده شده و مردم احساس کردهاند صادقانه نیست، فاصلهها را زیاد میکند. لذا مردم وقتی نمیتوانند حرف خود را بزنند آن را به صورت کنشهای فیزیکی بروز میدهند.
حجتالاسلام مسعود آذربایجانی گفت: البته بحثی که من میکنم نافی دخالتها و برنامه ریزی های دولتهای خارجی و مسائل دیگر نیست، آنها همیشه این برنامهها را دارند و در این شکی نیست. این بحث را میتوان از منظر سیاسی بررسی کرد که من ورودی در این بحث ندارم. البته شواهد و علائم جدی برای این بحث وجود دارد ولی تا زمانی که زمینه داخلی نداشته باشد، عوامل بیگانه هیچ وقت نمیتوانند از این مسائل سو استفاده بکنند. همانطور که بارها مرحوم حضرت امام (ره) میفرمودند یا رهبر انقلاب بر این نکته تاکید دارند که ما اشکالات داخلی را برطرف کنیم دولتهای خارجی هیچ وقت در توطئههایی که دارند نمیتوانند موفق شوند. لذا ما نمیخواهیم این بحث را نفی کنیم.
وی ادامه داد: به نظرم اولین مسئلهای که در مورد ارائه راه حل وجود دارد این است که میگویند «لا یَنْتَشِرُ الْهُدی الاَّ مِنْ حَیثُ اِنْتَشَرَ الضَّلال؛ یعنی از همان جا که گمراهی انتشار یافته است، باید هدایت انتشار یابد. ما وقتی عوامل این مسائل را بررسی کنیم به چند راه حل اساسی میتوانیم دسترسی پیدا کنیم.
وی گفت: اولین نکته این است که باید بر روی افزایش اعتماد مردم کار کنیم. اگر فاصله حکومت با مردم زیاد شود و شکاف به وجود بیاید، نمیتوانیم این شکاف را با هیچ چیزی پُر بکنیم. این نیاز به صداقت دارد و نیاز به این دارد که مسائل را تا جایی که امکان دارد برای مردم توضیح دهیم.
وی افزود: در بحث بنزین خیلی از کارشناسان بر این نظرند که اگر با مردم صادقانه بحث را مطرح میکردند و دلایل خود و روش خود را میگفتند کار به اینجا نمیرسید. ممکن بود یک شب صف بنزین تشکیل شود ولی احساس صداقت خیلی اثر بیشتری دارد. اگر در روایات داریم که نجات در صدق است، این مسئله آیا در تعاملات فردی است؟ در تعاملهای اجتماعی، سیاسی و حاکمیتی نجات در صدق نیست؟ باید این مسئله صادقانه با مردم در میان گذاشته میشد. نمیخواهم بگویم که همه حرفها از جمله بحثهای امنیتی هم گفته شود، اما آن مقداری که ممکن است باید گفته شود. تصمیمات جمعی نیاز به مشارکت جمعی دارد و وقتی ما این همراهی را نداشته باشیم خیلی میتواند مشکل ایجاد کند. لذا اولین راهکار این است که ما سعی کنیم از طرق مختلف اعتماد مردم را جلب کنیم و فاصله را کم کنیم. این مسئله باید حتماً درمان شود. باید با مردم حرف بزنیم و نشان دهیم که عمل ما با حرف ما یکی است.
حجتالاسلام مسعود آذربایجانی گفت: بحث دومی که میتواند خیلی مهم باشد این است که نهضت وسیعی باید در کاهش اختلافات به وجود بیاید. مردم وقتی اختلافات فراوان را بین سران کشور و جناحها میبینند، باعث میشود فکر کنند که این تعارضها همه برای کسب قدرت است و باعث میشود هر دو طرف و هر دو جناح از چشم مردم بیفتند. هر چه ما از وحدت اجتماعی و هم رنگی و یگانگی اجتماعی فاصله بگیریم، میتواند مشکلات ما را بیشتر کند و زمینه تعارض و اعتراضات را به وجود بیاورد.
وی ادامه داد: نکته سوم این است که ما از کارشناسان و جامعه علمی بهره بیشتری ببریم. بخش عمدهای از اقتصاددانهای ما احساس میکنند در بخشهای اقتصادی از دستاوردهای علمی آنها استفاده نمیشود. چرا ما آن مشارکت نخبگانی را جذب نمیکنیم؟ باید به آنها اجازه دهیم در حضور مسئولین اقتصادی کشور، نظرات کارشناسی خود را بدهند و آن به اطلاع مردم برسد. اینها میتواند یک مقدار به اقناع جامعه علمی و اقناع مردم کمک بکند. الان ما میبینیم که جامعه علمی هم مخالف بسیاری از تصمیم گیری ها یا شکل اجرای تصمیمات هستند.
وی افزود: بحث متقاعدسازی و اقناع در روانشناسی اجتماعی بسیار مهم است و ما بحثهایی در مورد راههای اقناع سازی داریم. متأسفانه از این شیوهها هم استفاده نمیشود.
حجتالاسلام مسعود آذربایجانی گفت: به نظرم این ۳ راه حل، راه حل های موقتی است که میتواند به سرعت بر روی بحثها اثرگذار باشد. بحثهای اقتصادی با اینکه عامل پررنگ و برجسته است اما در عوامل دیگر ریشه دارد و اگر به آنها پرداخته نشود ممکن است اعتراضاتی را در آینده شاهد باشیم.
وی ادامه داد: مردم هنوز به سطح قهر و اعراض از حاکمیت نرسیدهاند اما آن فاصله و کاهش اعتماد به نظرم خیلی جدی است. ما قشرهایی را میبینیم که در حمایت از حاکمیت هنوز به صحنه می آیند. در مقابل اعتراضات هم با اینکه در حدود ۱۰۰ شهر کشور اتفاق افتاد ولی وسعت آنها زیاد نبوده است.
وی در پایان اظهار داشت: مردم پرسش و چالش جدی دارند و احساس عدم آرامش و سرخوردگی عاطفی میکنند اما نسبت به حاکمیت قهر نکردهاند. باید به فکر ترمیم مسائلی که عرض کردم باشیم و اگر این مسائل ترمیم نشود ممکن است به مرحله قهر مردم از حاکمیت هم برسیم.