بایدن همان 12 شرط پمپئو را با کمی اغماض پیگیری می‌کند-راهبرد معاصر

بایدن همان 12 شرط پمپئو را با کمی اغماض پیگیری می‌کند

تفاوت زیادی بین آمریکای بایدن با آمریکای ترامپ وجود ندارد. آمریکای ترامپ همان دستورکاری را که مایک پمپئو در 12 بند ارائه کرد، پیش می‌برد، دولت بایدن هم با اندکی اغماض همان ها را ترتیب اثر داد. بنابراین آن خواسته آمریکا چیزی نیست که ایرانی ها به آن تن بدهند و بنابراین مقاومت می کنند.
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۲ - ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ - 2021 March 02
کد خبر: ۷۹۳۴۶

به گزارش راهبرد معاصر، امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا  مناسبات سیاسی و رسانه‌ای این روزها میان ایران و ایالات‎متحده را تشریح و تحلیل کرد. مشروح این گفت‎وگو در ادامه از نظر می‌گذرد.

 

تحریم‌های ذیل فشار حداکثری همچنان پابرجاست و رسانه‌های آمریکایی تصویر می‌کنند که ایران مخالف مذاکره و گریزان از تعامل است. تحلیل شما از شکل‌گیری چنین فضایی چیست و اهداف آن را چه می‌دانید؟

 

این که چرا رسانه‎ها این‎گونه خبرسازی می‌کنند یا این‎گونه تحلیل می‎کنند، ممکن است منافع خاص خودشان را دنبال کنند که برگرفته از بخش خصوصی یا منافع ملی آمریکاست. چنین رفتارهایی البته پدیدآورنده یک سوال بنیادین هم هست؛ اینکه چه کسی، چه کسی را تحریم کرد؟ آیا ایران ایالات‎متحده را تحریم کرده است، آیا روسیه آمریکا را تحریم کرده است؟ آیا ونزوئلا و کره‎شمالی و عراق و کشورهای دیگری چون کوبا، آمریکا را تحریم کرده‎اند یا این آمریکاست که دیگران را تحریم می‎کند؟

 

درواقع باید گفت ‌تحریم یکی از ابزارهای سیاست خارجی ایالات‎متحده آمریکاست. البته این مختص آمریکا نیست. تمام کشورها در طول تاریخ از این ابزار استفاده کرده‎اند، این موضوع سابقه بسیار بسیار طولانی دارد و حالا این طرح به شکل مدرن درآمده است. نمونه‎های تاریخی آن هم هست، حتی در تاریخ باستان هم از این دست تحریم‎ها شهرها یا دولت‎های متخاصم علیه هم استفاده می‎کردند.

 

امروز اما ایالات‎متحده آمریکا به‎دلیل اینکه از قدرت اقتصادی بالایی برخوردار است، تحریم‎هایی اعمال می‎کند که موثرتر و فراگیرتر است. پس این را باید درنظر بگیریم که این ایالات‎متحده است که دیگران را تهدید می‎کند و دیگران قربانی تحریم‎های آمریکا هستند.

 

نکته بعدی را می‌توانیم با متمرکز شدن روی موضوع هسته‎ای فارغ از اینکه در گذشته و در روابط ایران و آمریکا چه اتفاقاتی رخ داده، بیان کنیم. بعضی‎ها خصومت میان دو کشور را به کودتای 28 مرداد یا تسخیر سفارت آمریکا در ایران و هدف قراردادن هواپیمای ایرانی در آب‌های خلیج‎فارس منتسب می‌کنند. اگر همه اینها کنار را بگذاریم، ایران و آمریکا به توافقی در سال 2015 دست یافتند. در این توافق به هر دلیلی قرار شد ایران اقداماتی انجام داده و در مقابل آمریکا تحریم‎های خود را، یا بهتر بگوییم بخشی از تحریم‎های خود را به حالت تعلیق دربیاورد، آن هم نه اینکه لغو کند.

 

آمریکا همچنان امیدوار به اثربخشی تحریم است

در این فرآیند ایران به تعهداتش عمل کرده ولی این آمریکا بود که بدون هیچ دلیلی دوباره تحریم‎ها را برگردانده است. تمام جهان هم پذیرفته که آمریکای ترامپ هیچ دلیل موجهی برای برگرداندن تحریم‎ها نداشته است. بنابراین آن کشوری که تحریم کرده، ایالات‎متحده بوده و آن کشوری که تحریم شده است جمهوری اسلامی ایران. حالا آمریکایی‎ها امیدشان یا بخشی از استراتژی‎شان این است که از طریق تحریم ایران را وادار به تغییراتی کنند که مدنظر خودشان است؛ تغییر رفتار یا در شکل و حد متعالی آن تغییر رژیم.

 

در چنین وضعیتی آنها مابه‎ازای برداشته شدن تحریم‎ها شرایطی را پیش‎روی ایران گذاشتند که پذیرش و عمل کردن به آنها برای ایران بسیار دشوار است.

 

تفاوت زیادی میان آمریکای بایدن و آمریکای ترامپ نیست، بایدن همان 12 شرط پمپئو را با کمی اغماض پیگیری می‌کند

 

حتی آمریکای بایدن هم؟

بله، باید بگویم که تفاوت زیادی بین آمریکای بایدن با آمریکای ترامپ وجود ندارد. آمریکای ترامپ همان دستورکاری را که مایک پمپئو در 12 بند ارائه کرد، پیش می‌برد، دولت بایدن هم با اندکی اغماض همان‎ها را ترتیب اثر داد. بنابراین آن خواسته آمریکا چیزی نیست که ایرانی‎ها به آن تن بدهند و بنابراین مقاومت می‎کنند.

 

تحریم‌ها برداشته نشود دلیلی برای مذاکره وجود ندارد

حالا در این شرایط آمریکا و رسانه‎هایی که آمریکا را پوشش می‎دهند، تلاش می‎کنند گناه یا مسئولیت این قضیه را به گردن ایران بیندازند و اعلام کنند این ایران است که پای میز مذاکره نمی‎آید، درصورتی‎که ایران آماده مذاکره است اما با شرایط خاصی ازجمله اینکه تحریم‎ها برداشته شود. اگر تحریم‎ها برداشته نشود، همان‎طور که مقامات آمریکا ازجمله بایدن به‎صراحت و به‎کرات گفتند دلیلی برای مذاکره وجود ندارد. اگر مذاکره بخواهد ذیل تحریم‎ها انجام شود، خب این کار می‎توانست دو سال پیش با دولت ترامپ صورت بگیرد. این‌که ایران مقاومت حداکثری انجام داد برای این بود که نمی‎خواست با وجود تحریم‎ها مذاکره کند. اگر آمریکایی‎ها تحریم‎ها را بردارند، امکان مذاکره در چارچوب برجام فراهم می‎شود.

 

می‌دانستیم حرف بایدن با ترامپ تفاوتی ندارد، برخی در ایران به‎خاطر مصالح حزبی حرف‎های اصلی بایدن را نادیده گرفتند

 

این رفتار مغایر آن حرف‎هایی که بعضا تیم بایدن و رسانه‌هایشان در جریان تبلیغات انتخاباتی می‎زدند، نیست؟

 

کسانی که با دقت بیشتری تحولات آمریکا را دنبال می‎کردند، می‎دانستند که حرف بایدن با ترامپ تفاوتی ندارد. فضاسازی رسانه‎ای رسانه‎ها را بگذاریم کنار، واقعیتش این است که بایدن خیلی هم فریبکارانه رفتار نکرد. بایدن یک مقاله در CNN نوشت و رک و پوست‎کنده، آشکار و بدون هیچ پرده‎پوشی گفت که ما به برجام برمی‎گردیم به شرطی که 1-ایران تعهدات برجامی‎اش را رعایت کند، 2-آماده مذاکرات در قالب خود برجام به‎منظور تغییرات درون‎برجامی باشد، 3-درمورد موشکی و موضوعات منطقه‎ای هم آماده مذاکره باشد. این حرف را جو بایدن زده است و بدون هیچ‎گونه رودربایستی و خیلی شفاف و آشکار، بعضی‎ها در ایران بنا به دلایلی که یا عدم آگاهی‎شان بود یا مصلحت‎های حزبی و جناحی و سیاسی، نمی‎خواستند این را ببینند و درواقع همه این حرف‎ها را نادیده گرفتند یا حداقل‎ توجهی به آن نکردند. ولی خب کسانی که با دقت بیشتری پیگیری می‎کردند، می‎دانستند که خواسته بایدن‌ از ایران چیست و طی چه شرایطی آمریکا حاضر است به برجام برگردد.

 

حتی اگر 12 بند پمپئو را هم اجرا کنیم همه تحریم‌ها رفع نخواهد شد

حتی بازگشت آمریکا به برجام به معنی برداشته شدن تحریم‎ها هم نخواهد بود. یعنی حتی تمام آن 12 بند پمپئو اجرا شود احتمال قریب‎به‏یقین تمام تحریم‎هایی که آمریکا در این 40 سال ساخته است، از بین نخواهد رفت. شدت و ضعف آن تغییر می‎کند، بعضی مواردش به حالت تعلیق درمی‎آید اما برداشتن تمام تحریم‎ها محقق نمی‎شود، مگر اینکه یک رژیم‌چنج اساسی در ایران رخ دهد و بعد از هفت، هشت یا 10 سال شاید بخشی از تحریم‎ها برداشته شود. ما باید دقت کنیم که یک‎سری محدودیت‎های تجاری که بین ایالات‎متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1960به اجرا گذاشته شد بعد از 60-50سال و بعد از حدود 30 سالی که اتحاد شوروی نابود شد و از بین رفت و به تاریخ پیوست هنوز به قوت خود باقی مانده است.

 

فشار از درون برای تغییر رفتار دولت‎ها بخشی از استراتژی آمریکاست

قبلا هم از دموکرات‎ها عملیات رسانه‌ای خاصی را دیده بودیم؛ مثل آن ماجرای خط نستعلیق. هدف از این کار چیست؟

 

قطعا یکی از ابزارهای اثرگذاری سیاست خارجی آمریکا در قبال همه کشورها ایجاد فاصله میان مردم و حاکمیت است؛ به‎خصوص کشورهایی که رقیب یا دشمن هستند. تمام سیاست خارجی آمریکا توپ، تانک و موشک نیست. حتی در تحریم هم نیست. فشار از درون برای واداشتن دولتمردان به تغییر رفتار یکی از آن ابزارهایی است که آمریکایی‎ها در قبال خیلی از کشورها انجام می‎دهند، درمورد متحدان خودشان هم انجام می‎دهند حتی درقبال رژیم‌صهیونیستی، درمورد فرانسه و ژاپن و هر کشوری که تصور می‎کنید، آمریکایی‎ها از این ابزارها استفاده می‎کنند. بعضی از این کشورها‌ ‌NGO هایی دارند یا ابزارهای دیگری در آن کشورها وجود داردکه به لحاظ قانونی شرایط فراهم است و آمریکایی ها خیلی راحت می‏توانند فضاسازی کنند.

 

آمریکا می‌خواهد حاکمیت ایران را مسبب همه مشکلات ازجمله به نتیجه نرسیدن مذاکرات معرفی کند

درمورد ایران هم حتما این‎گونه است، از روز اول انقلاب هم همین بوده، در آینده هم خواهد بود، این‌که به‌هر‌حال یک‎سری از موضوعات را به گردن حاکمیت بیندازند؛ حاکمیت بشود مسبب مشکلات و گرفتاری‎ها، برای همین من معتقدم که آمریکایی‎ها در ماه‎های آینده از چنین ابزاری بیشتر استفاده می‎کنند و تلاش خواهند کرد که به نتیجه نرسیدن مذاکرات را که حتما با فشارهای بیشتری همراه خواهد بود به گردن حاکمیت و نظام بیندازند. درحالی‎که خودشان هیچ قدمی برنداشتند. حتی آمریکای بایدن که این همه به بحث کرونا اهمیت می‎دهد و خود را متعهد می‎داند که با این بلای جهانی مقابله کند، حاضر نشد ‌‌آن ممنوعیتی را که دولت آمریکا برای دریافت وام 5میلیارد دلاری از صندوق بین‎المللی پول ایجاد کرد، پس بگیرد‌ و حتی به‎عنوان یک نشانه بگوید‌ ما حاضریم صندوق برای مبارزه با کرونا به ایران وام بدهد. حتی راهکارش هم مشخص بود؛ ازجمله اینکه این وام صرفا به شرکت‎های تجهیزات پزشکی پرداخت شود و آنها تجهیزات‎شان را خریداری کنند.

 

کشوری که حتی حاضر نیست تا این اندازه از خودش نرمش نشان بدهد قطعا تمام گناه این داستان را گردن حکومت ایران می‎اندازد.

 

آمریکا حاضر به رفع تحریم نیست، لذا مذاکره دردی را دوا نمی‌کند

اگر ما به پای میز مذاکره برویم چه اتفاقی می‎افتد؟ الان گفته‎اند ما می‎آییم به‎صورت غیررسمی کنار میز 1+5 می‎نشینیم، بیایید مذاکره کنید

 

این وضعیت اسمش مذاکره نیست، فقط 5نفر آدم دور هم جمع شوند یک چایی شیرین بخورند و یک عکس بگیرند و بروند خانه‎هایشان. مذاکره‌ هدفی دارد. هدف هم از قبل مشخص است و طرفین خواسته‎هایشان را مطرح می‎کنند، خواسته ما برداشته شدن تحریم‎هاست، اول و آخرش، بالا بروند و پایین بیایند، تنها خواسته ما همین است. رهبری، دولت، روحانی و ظریف همه همین نظر را دارند. درواقع نظام نظرش این است که یک کلام، ختم کلام؛ تحریم‎ها باید برداشته شود.

 

در‌مقابل آمریکایی‎ها هم می‎گویند یک کلام ختم کلام؛ ما تحریم‎ها را برنمی‎داریم. وقتی فاصله خواسته دوطرف این‎قدر زیاد است، مذاکره ‌چه نتیجه‎ای دارد؟ اگر هرکدام از طرفین بفهمند که طرف مقابل آماده سازش یا کوتاه آمدن است، امکان مذاکره هست. وقتی طرفین می‎دانند قرار نیست پای میز مذاکره اندکی از مواضع خودشان کوتاه بیایند پس مذاکره کردن چه دردی را دوا می‎کند؟ بایدن در این 37 روز به‎صراحت و به‎کرات و با صریح‎ترین کلام گفته که به هیچ‎عنوان تحریم‎ها برداشته نمی‎شود. وقتی در‌مقابل دوربین این پیام را می‎دهند حتما در پیام‎های خصوصی هم چنین موضعی دارند. ازاین‎رو من فکر می‎کنم که مذاکره‌ هیچ دردی را دوا نمی‎کند./ فرهیختگان

ارسال نظر