به گزارش راهبرد معاصر، امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا مناسبات سیاسی و رسانهای این روزها میان ایران و ایالاتمتحده را تشریح و تحلیل کرد. مشروح این گفتوگو در ادامه از نظر میگذرد.
تحریمهای ذیل فشار حداکثری همچنان پابرجاست و رسانههای آمریکایی تصویر میکنند که ایران مخالف مذاکره و گریزان از تعامل است. تحلیل شما از شکلگیری چنین فضایی چیست و اهداف آن را چه میدانید؟
این که چرا رسانهها اینگونه خبرسازی میکنند یا اینگونه تحلیل میکنند، ممکن است منافع خاص خودشان را دنبال کنند که برگرفته از بخش خصوصی یا منافع ملی آمریکاست. چنین رفتارهایی البته پدیدآورنده یک سوال بنیادین هم هست؛ اینکه چه کسی، چه کسی را تحریم کرد؟ آیا ایران ایالاتمتحده را تحریم کرده است، آیا روسیه آمریکا را تحریم کرده است؟ آیا ونزوئلا و کرهشمالی و عراق و کشورهای دیگری چون کوبا، آمریکا را تحریم کردهاند یا این آمریکاست که دیگران را تحریم میکند؟
درواقع باید گفت تحریم یکی از ابزارهای سیاست خارجی ایالاتمتحده آمریکاست. البته این مختص آمریکا نیست. تمام کشورها در طول تاریخ از این ابزار استفاده کردهاند، این موضوع سابقه بسیار بسیار طولانی دارد و حالا این طرح به شکل مدرن درآمده است. نمونههای تاریخی آن هم هست، حتی در تاریخ باستان هم از این دست تحریمها شهرها یا دولتهای متخاصم علیه هم استفاده میکردند.
امروز اما ایالاتمتحده آمریکا بهدلیل اینکه از قدرت اقتصادی بالایی برخوردار است، تحریمهایی اعمال میکند که موثرتر و فراگیرتر است. پس این را باید درنظر بگیریم که این ایالاتمتحده است که دیگران را تهدید میکند و دیگران قربانی تحریمهای آمریکا هستند.
نکته بعدی را میتوانیم با متمرکز شدن روی موضوع هستهای فارغ از اینکه در گذشته و در روابط ایران و آمریکا چه اتفاقاتی رخ داده، بیان کنیم. بعضیها خصومت میان دو کشور را به کودتای 28 مرداد یا تسخیر سفارت آمریکا در ایران و هدف قراردادن هواپیمای ایرانی در آبهای خلیجفارس منتسب میکنند. اگر همه اینها کنار را بگذاریم، ایران و آمریکا به توافقی در سال 2015 دست یافتند. در این توافق به هر دلیلی قرار شد ایران اقداماتی انجام داده و در مقابل آمریکا تحریمهای خود را، یا بهتر بگوییم بخشی از تحریمهای خود را به حالت تعلیق دربیاورد، آن هم نه اینکه لغو کند.
آمریکا همچنان امیدوار به اثربخشی تحریم است
در این فرآیند ایران به تعهداتش عمل کرده ولی این آمریکا بود که بدون هیچ دلیلی دوباره تحریمها را برگردانده است. تمام جهان هم پذیرفته که آمریکای ترامپ هیچ دلیل موجهی برای برگرداندن تحریمها نداشته است. بنابراین آن کشوری که تحریم کرده، ایالاتمتحده بوده و آن کشوری که تحریم شده است جمهوری اسلامی ایران. حالا آمریکاییها امیدشان یا بخشی از استراتژیشان این است که از طریق تحریم ایران را وادار به تغییراتی کنند که مدنظر خودشان است؛ تغییر رفتار یا در شکل و حد متعالی آن تغییر رژیم.
در چنین وضعیتی آنها مابهازای برداشته شدن تحریمها شرایطی را پیشروی ایران گذاشتند که پذیرش و عمل کردن به آنها برای ایران بسیار دشوار است.
تفاوت زیادی میان آمریکای بایدن و آمریکای ترامپ نیست، بایدن همان 12 شرط پمپئو را با کمی اغماض پیگیری میکند
حتی آمریکای بایدن هم؟
بله، باید بگویم که تفاوت زیادی بین آمریکای بایدن با آمریکای ترامپ وجود ندارد. آمریکای ترامپ همان دستورکاری را که مایک پمپئو در 12 بند ارائه کرد، پیش میبرد، دولت بایدن هم با اندکی اغماض همانها را ترتیب اثر داد. بنابراین آن خواسته آمریکا چیزی نیست که ایرانیها به آن تن بدهند و بنابراین مقاومت میکنند.
تحریمها برداشته نشود دلیلی برای مذاکره وجود ندارد
حالا در این شرایط آمریکا و رسانههایی که آمریکا را پوشش میدهند، تلاش میکنند گناه یا مسئولیت این قضیه را به گردن ایران بیندازند و اعلام کنند این ایران است که پای میز مذاکره نمیآید، درصورتیکه ایران آماده مذاکره است اما با شرایط خاصی ازجمله اینکه تحریمها برداشته شود. اگر تحریمها برداشته نشود، همانطور که مقامات آمریکا ازجمله بایدن بهصراحت و بهکرات گفتند دلیلی برای مذاکره وجود ندارد. اگر مذاکره بخواهد ذیل تحریمها انجام شود، خب این کار میتوانست دو سال پیش با دولت ترامپ صورت بگیرد. اینکه ایران مقاومت حداکثری انجام داد برای این بود که نمیخواست با وجود تحریمها مذاکره کند. اگر آمریکاییها تحریمها را بردارند، امکان مذاکره در چارچوب برجام فراهم میشود.
میدانستیم حرف بایدن با ترامپ تفاوتی ندارد، برخی در ایران بهخاطر مصالح حزبی حرفهای اصلی بایدن را نادیده گرفتند
این رفتار مغایر آن حرفهایی که بعضا تیم بایدن و رسانههایشان در جریان تبلیغات انتخاباتی میزدند، نیست؟
کسانی که با دقت بیشتری تحولات آمریکا را دنبال میکردند، میدانستند که حرف بایدن با ترامپ تفاوتی ندارد. فضاسازی رسانهای رسانهها را بگذاریم کنار، واقعیتش این است که بایدن خیلی هم فریبکارانه رفتار نکرد. بایدن یک مقاله در CNN نوشت و رک و پوستکنده، آشکار و بدون هیچ پردهپوشی گفت که ما به برجام برمیگردیم به شرطی که 1-ایران تعهدات برجامیاش را رعایت کند، 2-آماده مذاکرات در قالب خود برجام بهمنظور تغییرات درونبرجامی باشد، 3-درمورد موشکی و موضوعات منطقهای هم آماده مذاکره باشد. این حرف را جو بایدن زده است و بدون هیچگونه رودربایستی و خیلی شفاف و آشکار، بعضیها در ایران بنا به دلایلی که یا عدم آگاهیشان بود یا مصلحتهای حزبی و جناحی و سیاسی، نمیخواستند این را ببینند و درواقع همه این حرفها را نادیده گرفتند یا حداقل توجهی به آن نکردند. ولی خب کسانی که با دقت بیشتری پیگیری میکردند، میدانستند که خواسته بایدن از ایران چیست و طی چه شرایطی آمریکا حاضر است به برجام برگردد.
حتی اگر 12 بند پمپئو را هم اجرا کنیم همه تحریمها رفع نخواهد شد
حتی بازگشت آمریکا به برجام به معنی برداشته شدن تحریمها هم نخواهد بود. یعنی حتی تمام آن 12 بند پمپئو اجرا شود احتمال قریببهیقین تمام تحریمهایی که آمریکا در این 40 سال ساخته است، از بین نخواهد رفت. شدت و ضعف آن تغییر میکند، بعضی مواردش به حالت تعلیق درمیآید اما برداشتن تمام تحریمها محقق نمیشود، مگر اینکه یک رژیمچنج اساسی در ایران رخ دهد و بعد از هفت، هشت یا 10 سال شاید بخشی از تحریمها برداشته شود. ما باید دقت کنیم که یکسری محدودیتهای تجاری که بین ایالاتمتحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1960به اجرا گذاشته شد بعد از 60-50سال و بعد از حدود 30 سالی که اتحاد شوروی نابود شد و از بین رفت و به تاریخ پیوست هنوز به قوت خود باقی مانده است.
فشار از درون برای تغییر رفتار دولتها بخشی از استراتژی آمریکاست
قبلا هم از دموکراتها عملیات رسانهای خاصی را دیده بودیم؛ مثل آن ماجرای خط نستعلیق. هدف از این کار چیست؟
قطعا یکی از ابزارهای اثرگذاری سیاست خارجی آمریکا در قبال همه کشورها ایجاد فاصله میان مردم و حاکمیت است؛ بهخصوص کشورهایی که رقیب یا دشمن هستند. تمام سیاست خارجی آمریکا توپ، تانک و موشک نیست. حتی در تحریم هم نیست. فشار از درون برای واداشتن دولتمردان به تغییر رفتار یکی از آن ابزارهایی است که آمریکاییها در قبال خیلی از کشورها انجام میدهند، درمورد متحدان خودشان هم انجام میدهند حتی درقبال رژیمصهیونیستی، درمورد فرانسه و ژاپن و هر کشوری که تصور میکنید، آمریکاییها از این ابزارها استفاده میکنند. بعضی از این کشورها NGO هایی دارند یا ابزارهای دیگری در آن کشورها وجود داردکه به لحاظ قانونی شرایط فراهم است و آمریکایی ها خیلی راحت میتوانند فضاسازی کنند.
آمریکا میخواهد حاکمیت ایران را مسبب همه مشکلات ازجمله به نتیجه نرسیدن مذاکرات معرفی کند
درمورد ایران هم حتما اینگونه است، از روز اول انقلاب هم همین بوده، در آینده هم خواهد بود، اینکه بههرحال یکسری از موضوعات را به گردن حاکمیت بیندازند؛ حاکمیت بشود مسبب مشکلات و گرفتاریها، برای همین من معتقدم که آمریکاییها در ماههای آینده از چنین ابزاری بیشتر استفاده میکنند و تلاش خواهند کرد که به نتیجه نرسیدن مذاکرات را که حتما با فشارهای بیشتری همراه خواهد بود به گردن حاکمیت و نظام بیندازند. درحالیکه خودشان هیچ قدمی برنداشتند. حتی آمریکای بایدن که این همه به بحث کرونا اهمیت میدهد و خود را متعهد میداند که با این بلای جهانی مقابله کند، حاضر نشد آن ممنوعیتی را که دولت آمریکا برای دریافت وام 5میلیارد دلاری از صندوق بینالمللی پول ایجاد کرد، پس بگیرد و حتی بهعنوان یک نشانه بگوید ما حاضریم صندوق برای مبارزه با کرونا به ایران وام بدهد. حتی راهکارش هم مشخص بود؛ ازجمله اینکه این وام صرفا به شرکتهای تجهیزات پزشکی پرداخت شود و آنها تجهیزاتشان را خریداری کنند.
کشوری که حتی حاضر نیست تا این اندازه از خودش نرمش نشان بدهد قطعا تمام گناه این داستان را گردن حکومت ایران میاندازد.
آمریکا حاضر به رفع تحریم نیست، لذا مذاکره دردی را دوا نمیکند
اگر ما به پای میز مذاکره برویم چه اتفاقی میافتد؟ الان گفتهاند ما میآییم بهصورت غیررسمی کنار میز 1+5 مینشینیم، بیایید مذاکره کنید
این وضعیت اسمش مذاکره نیست، فقط 5نفر آدم دور هم جمع شوند یک چایی شیرین بخورند و یک عکس بگیرند و بروند خانههایشان. مذاکره هدفی دارد. هدف هم از قبل مشخص است و طرفین خواستههایشان را مطرح میکنند، خواسته ما برداشته شدن تحریمهاست، اول و آخرش، بالا بروند و پایین بیایند، تنها خواسته ما همین است. رهبری، دولت، روحانی و ظریف همه همین نظر را دارند. درواقع نظام نظرش این است که یک کلام، ختم کلام؛ تحریمها باید برداشته شود.
درمقابل آمریکاییها هم میگویند یک کلام ختم کلام؛ ما تحریمها را برنمیداریم. وقتی فاصله خواسته دوطرف اینقدر زیاد است، مذاکره چه نتیجهای دارد؟ اگر هرکدام از طرفین بفهمند که طرف مقابل آماده سازش یا کوتاه آمدن است، امکان مذاکره هست. وقتی طرفین میدانند قرار نیست پای میز مذاکره اندکی از مواضع خودشان کوتاه بیایند پس مذاکره کردن چه دردی را دوا میکند؟ بایدن در این 37 روز بهصراحت و بهکرات و با صریحترین کلام گفته که به هیچعنوان تحریمها برداشته نمیشود. وقتی درمقابل دوربین این پیام را میدهند حتما در پیامهای خصوصی هم چنین موضعی دارند. ازاینرو من فکر میکنم که مذاکره هیچ دردی را دوا نمیکند./ فرهیختگان