به گزارش راهبرد معاصر؛ در میان عالمان علم سیاست یکی از تفاوت های اصلی میان حکومت های دموکراتیک با نظام های توتالیتر، شاهی یا الیگارشی، تغییر در راهبردهای کلان نظام حکمرانی و تغییر در سمت و سوی سیاست خارجی به وسیله صندوق های آراء است. به عبارت دیگر یکی از نشانه های واقعی بودن انتخابات در سراسر جهان آن است که اگر گزینه «الف» انتخاب شود کشور به یک سو خواهد رفت و با انتخاب گزینه «ب» کشور سمت و سوی متفاوتی پیشه خواهد کرد. موضوعی که در این یادداشت به آن خواهیم پرداخت این مسئله است که آیا با تغییر کابینه در سرزمین های اشغالی، آن هم کابینه ای متشکل از افراد مختلف از طیف های گوناگون سیاسی است، سیاست های تل آویو در قبال مسائل راهبردی همچون ایران، فلسطینی ها، اعراب اسرائیلی تبار، شهرک سازی ها، تجاوز به کشورهای همسایه، نقض قوانین بین المللی و ... تغییر خواهد کرد یا خیر ؟ نگارنده این سیاهه معتقد است که سیاست های کلان اسرائیل توسط نهادهای امنیتی تنظیم می شود و دولتمردان صهیونیست تنها در نقش مهره های شطرنج به ایفا نقش های خود می پردازند.
در آخرین دقایق روز چهارشنبه 2 ژوئن 2021، یائیر لاپید رهبر حزب «یش عتید» به همراه نفتالی بنت رهبر حزب «یامینا» و منصور عباس رهبر حزب عربی «رعم» خبر از توافقی تاریخی و تشکیل کابینه تغییر دادند. در کابینه تغییر ما شاهد حضور یک مذهبی-ملی گرا (نفتالی بنت)، مجری سابق تلویزیونی (یائیر لاپید)، عضو سابق حزب لیکود (گیدعون صعر)، ژنرال بازنشسته ارتش (بنی گانتز)، مهاجر روس تبار (آویگدور لیبرمن)، همجنسگرا (نیتصان هارووینز)، عرب فلسطینی (منصور عباس) و فمنیست (مراو میخائیلی) هستیم. اما نکته جالب توجه آن است که به نظر می رسد این افراد متکثر از جریانات مختلف توان مقابل با سیاست های کلان و میراث نتانیاهو را ندارند و در بهترین مجبورند با جملات و عبارت های جذاب و گیرا همان سیاست های «بی بی» را پیاده سازی کنند.
به گزارش «گاردین»، «دانیلا پله» سردبیر موسسه گزارشگری «جنگ و صلح» در مقاله ای به همین موضوع پرداخته است. او معتقد است اولین نکته ای که باید به آن توجه کنیم آن است که بدانیم دولت ائتلافی بنت-لاپید هیچ علاقه ای برای حل و فصل مسئله فلسطین ندارد. اینکه تصور کنیم به کنار رفتن «بی بی» از سپهر سیاسی اسرائیل، یهودی ها دست از سلطه بر فلسطینی ها و اشغال اراضی مقدس بر خواهند داشت خیال بیهوده ای است. به همان اندازه که دشمنی با نخست وزیر افسانه ای لیکود سبب اتحاد این 8 حزب اسرائیلی شده است، به همان نسبت نیز اجماع بر سر آینده دولت صهیونیستی، اسرائیلی را نه به سمت «حل و فصل» بلکه به سمت مدیریت مسئله فلسطین سوق خواهد داد.
بنیامین نتانیاهو بیش از هر رهبر دیگری در اسرائیل این ایده را ترویج کرده و سبب رسوخ این فکر در آگاهی ملی صهیونیست ها شده است. این مسئله نشان دهنده آن است که اکنون فلسطینی ها در فضا سیاسی اسرائیل نامرئی هستند و حتی احزاب اسلام گرایی همچون رعم نیز تنها می توانند با استفاده از کرسی های خود به دنبال کسب امتیاز های ناچیز برای حوزه انتخابیه خود باشند. اما اعراب اسرائیلی تبار نیز که بازی در زمین سیاسی صهیونیست ها را پذیرفتنند در نهایت می دانند که نمی توانند به شکل مستقیم به مسئله فلسطین ورود کنند. نخست وزیران اسرائیل، حداقل در مقام نظر، خود را به راه حل دو کشور متعهد نشان می دانند، اما نتانیاهو سیاستی متفاوتی را اتخاذ کرد. او این ایده را به افکار عمومی اسرائیل تزریق کرد که می توان حضور میلیون ها فلسطینی را به عنوان یک «مشکل» و نه «تهدید حیاتی» مدیریت کرد. وقایعی همچون بهار عربی، جنگ داخلی سوریه و ... نه تنها توجه جامعه جهانی را از مسئله فلسطین دور کرد بلکه به تقویت موضع «بی بی» درباره عدم فرا رسیدن زمان تشکیل دولت مستقل فلسطینی منجر شد. همواره نتانیاهو برخلاف رجل پیشین رژیم صهیونیستی به دنبال آن بود تا استراتژی «صلح در برابر صلح» را جاگزین راهبرد «صلح در برابر زمین» کند. انعقاد پیمان «صلح ابراهیم» در زمان رییس جمهور پیشین آمریکا را می توان در راستای همین سیاست دانست.
دیگر موضوعی که به نظر می رسد اکثر رجل سیاسی اسرائیل بر سر آن توافق دارند، موضوع تهدید ایران است. این اشتراک نظر به قدری است که حتی اعضاء کنونی «کابینه تغییر» از مواضع تند و خصمانه نتانیاهو علیه ایران حمایت می کردند. بر همین اساس به نظر می رسد در دوران پسانتانیاهو نیز ما همچنان شاهد تداوم جنگ سخت و نیمه سخت میان تهران-تل آویو باشیم. حتی برخی تحلیل گران سیاسی معتقدند برخورد این دولت با ایران ممکن است بسیار تند تر باشد زیرا آن ها نمی خواهند به انفعال و سستی در برابر مقاومت متهم شوند. شاید موضوعی که دولتمردان اسرائیلی اختلاف داشته باشند نوع تعامل با دولت بایدن بر سر مسئله توافق هسته ای با ایران است. افرادی مانند لاپید وصعر به چشم برادر بزرگ تر به آمریکا نگاه می کنند. در نقطه مقابل فرد رایکالی همچون نفتالی بنت قرار دارد که ممکن است گوی مخالفت با برجام را از نتانیاهو برباید. چندی پیش رهبر حزب یامینا در مصاحبه با شبکه معاند ایران اینترنشنال، با ذکر ادعا های تکراری گفته بود که ایران را تهدیدی علیه امنیت منطقه و جهان می داند. او همچنین با عدم اشاره به تجاوزات مکرر اسرائیل به تمامیت ارضی سوریه، در رجز خوانی مدعی شد که ایران را از سوریه بیرون خواهد کرد. این در حالی که مستشاران و نیروهای نظامی وابسته به ایران با دعوت رسمی دولت سوریه در این کشور حضور دارند و به دفاع از تمامیت ارضی سوریه و استحکام محور مقاومت می پردازند.
امروز جامعه اسرائیل بیش از پیش راست گرا شده است و این گرایش سبب آن شده تا دولتمردان صهیونیست برای حفظ و بقاء خود در سپهر سیاسی رژیم صهیونیستی در قبال موضوعاتی همچون مسئله فلسطین و ایران از سیاست های رادیکال و افراطی حمایت کنند. علاوه بر این نهادهای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل نیز این موضوعات را از طریق رسانه ها، احزاب، نخبگان و ... به شکل خط قرمزی در فصل سیاسی اسرائیل تزریق کردند. بر همین اساس پیش بینی می شود که با تشکیل دولت جدید در سرزمین های اشغالی, حکام اشغال گر اسرائیل همچنان سیاست های ضد ایرانی خود را علیه دولت و ملت ایران دنبال کنند و منافع ما را در سراسر منطقه هدف قرار دهند. در چنین شرایطی نهادهای امنیتی-اطلاعاتی کشور لازم است تا با رصد دقیق آخرین تحولات در سرزمین های اشغالی به مقابله با تهدیدات رژیم صهیونیستی پرداخته و نقاط ضعف و قوت آن را شناسایی کنند. تجربه اتفاقات تلخی همچون سرقت اسناد هسته ای ایران، ترور شهید محسن فخری زاده، انفجار در سایت هسته ای نطنز و خرابکارهایی کور در کارخانه ها و مراکز مهم کشور ما را بر آن می دارد تا در دورن جدید موضع تهاجمی اتخاذ کرده و با بهره بردن از شکاف های درون جامعه اسرائیل دشمن را در سرزمین زیتون زمین گیر کنیم.