به گزارش راهبرد معاصر؛ شانتاژ تروییکای اروپایی بر سر "زمان احیای توافق هسته ای" در مذاکرات "وین 8"، نقطه آشکارساز تلاش غرب برای انجام یک بازی تاکتیکی و فریبکارانه محسوب می شود. سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه به جای تمرکز بر " متن مذاکرات" و "خطوط قرمز حقوقی و منطقی جمهوری اسلامی ایران"، مشغول بازی با عوامل محیطی و فرامتنی مذاکرات هستند. یکی از اصلی ترین موانع پیشرفت در مذاکرات وین نیز همین مسئله است: اینکه محتوا و میز مذاکره برای بازیگران غربی اساسا اصالت و موضوعیتی ندارد! آنها صرفا به دنبال هدفی به نام "احیای پوچ برجام" بوده اند. با این حال اصرار هوشمندانه و قاطعانه جمهوری اسلامی ایران مبنی بر لزوم تامین پیش شرطهای احیای توافق هسته ای و ارائه تضمین در خصوص آینده این توافق، قدرت مانور غرب را در آین آوردگاه شدیدا محدود ساخته است!
در این معادله، جمهوری اسلامی ایران بر روی کلید واژه ای به نام " توافق خوب" متمرکز است: توافقی که ضریب پایداری بالاتر و قابلیت ابطال پذیری کمتری داشته باشد. در مقابل، طرفهای غربی در صدد آن هستند تا با استناد به هر گونه روش و راهکاری، از شکل گیری یک " توافق خوب" به سود منافع کشورمان در وین خودداری کنند. جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا در سال 2019 میلادی یعنی یکسال قبل از پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری، تاکید داشت که باید در ازای بازگشت به توافق هسته ای امتیازات بیشتری از تهران مطالبه کرد. مقامات امریکایی هنوز نیز تاکید دارند باید از ابزارهایی که ترامپ در ذیل استراتژی "فشار حداکثری علیه ایران" از آنها استفاده کرده است، در مسیر کسب امتیازات فرابرجامی از تهران بهره گرفت! اما در طی سه دور مذاکرات اخیر در وین، طرف غربی به وضوح متوجه شده است که "برجام ظاهری" یا "برجام دفرمه شده" جایی در قاموس سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ندارد.
نکته مهم تر اینکه مولفهی "زمان" هیچ گاه در مسیر تامین منافع جمهوری اسلامی ایران برای غرب اهمیت نداشته است. همگان به یاد دارند که پس از خروج رسمی دولت آمریکا از توافق هسته ای ( در سال 2018 میلادی)، اتحادیه اروپا یکسال به صورت عامدانه و فریبکارانه به بهانه راه اندازی ساختارهایی انتزاعی و بی خاصیت مانند اینستکس از کشورمان زمان خرید تا تهران به صورت یکطرفه تعهدات برجامی خود را حفظ کند. سوال اصلی اینجاست که حال چرا عامل و مولفه "زمان" تا این اندازه برای اتحادیه اروپایی که به " خرید زمان" و " وقت کشی" به مثابه یک تاکتیک ضد ایرانی باور داشته، مهم شده است؟! پاسخ این سوال مشخص است. گذشت زمان این بار به هیچ عنوان به سود غرب نیست. بدیهی است که آمریکا و اتحادیه اروپا اگر به دنبال توافق واقعی هستند باید به بایسته ها و پیش شرطهای آن تن دهند. در این معادله، گزینه دیگری پیش روی غرب وجود نداشته و فریاد تصنعی آنها در خصوص "کمبود زمان در مذاکرات" نیز راه به جایی نخواهد برد. به سود بازیگران غربی است که بیش از این در دام تاکتیکهای خودساخته گرفتار نشوند!