اندیشکده آمریکایی: آمریکا و اروپا، پوتین را برای جنگ تحریک کردند-راهبرد معاصر

اندیشکده آمریکایی: آمریکا و اروپا، پوتین را برای جنگ تحریک کردند

تحلیلگران یک اندیشکده آمریکایی با بیان اینکه اوکراین برای روسیه مانند کانادا برای آمریکاست، می‌گویند: اقدامات تحریک‌آمیز ناتو و تلاش واشنگتن برای عضویت اوکراین و گرجستان، در واقعیت تهدید و تحقیر منافع امنیتی حیاتی روسیه بودکه موجب نارضایتی، هشدار‌های شدید و در نهایت واکنش شدید مسکو شد.
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۱ - ۲۳ فروردين ۱۴۰۱ - 2022 April 12
کد خبر: ۱۲۹۱۵۳

به گزارش راهبرد معاصر، بیش از یک ماه از حمله روسیه به اوکراین می‌گذرد و در این دوره به اندازه کافی از سوی جامعه بین‌الملل برای حل بحران تلاش صورت نگرفته است، تلاشی که بتواند دغدغه‌های هر دو طرف را رفع کند و مانع رنج بیشتر مردم منطقه شود. مهمترین دلیلی که کاخ کرملین برای آغاز حمله به اوکراین بیان می‌کند بی‌توجهی دولت کی‌یف به نگرانی‌های امنیتی مسکو و تلاش این کشور برای عضویت در ناتو و استقرار تسلیحات هسته‌ای آمریکا در این کشور بیان شده است. البته برخی دلایل نژادی و اقدامات گروه‌های افراطی علیه روس زبان‌ها در شرق اوکراین نیز به عنوان بهانه حمله بیان شده است.

رسانه‌های غربی البته در این دوره بیشترین تاثیرگذاری را بر افکار عمومی داشته‌اند و با نمایش صحنه‌های خشن، جراحت‌ها و ویرانی گسترده شهر‌های اوکراین (همانند رویکردی که در قبال بحران سوریه داشتند) تلاش می‌کنند تا همه مسئولیت این بحران و آغاز جنگ را بر عهده «ولادیمیر پوتین» و روسیه تبلیغ کنند. این در حالی است که اقدامات تحریک کننده دولت آمریکا و ناتو در مورد اوکراین نیز در شروع درگیری تاثیر گذار بوده است.

وضعیت اوکراین از برخی جهات مشابه بحران موشکی کوبا در دهه ۱۹۶۰ است، در آن زمان دخالت مسکو در ایجاد یک تهدید امنیتی جدی برای واشنگتن جهان را تا سرحد یک جنگ هسته‌ای پیش برد

قدرت‌ها بر سر امنیت خود عقب‌نشینی نمی‌کنند

برخی تحلیلگران غربی اعتقاد دارند تقریبا نمونه مشابه بحران اوکراین حدود ۶ دهه قبل در نیمکره غرب و در نزدیکی مرز‌های آمریکا رخ داده بود. در آن زمان دخالت مسکو در ایجاد یک تهدید امنیتی جدی برای واشنگتن جهان را تا سرحد یک جنگ هسته‌ای پیش برد.

بحران اکتبر ۱۹۶۲ موشکی کوبا مشابهت‌های زیادی با وضعیت به وجود آمده در شرق اروپا و و تحولات چند سال اخیر آن دارد. تفاوت مهم آن بحران با شرایط کنونی این بود که رهبران دو ابرقدرت آن زمان آمریکا و شوروی در قالب گفتگو‌ها و حتی اظهارات توانستند سطح آمادگی و جدیت طرف مقابل را پیش بینی کنند و به سرعت برای فرونشاندن آتش منازعه دست به کار شدند به گونه‌ای که این بحران تنها ۱۳ روز به طول انجامید.

در اوت ۱۹۶۲ اتحاد جماهیر شوروی اقدام به ساختن سکو‌های پرتاب موشک‌های میان‌برد در کوبا کرد که تقریبا مشابه با تلاش اوکراین برای عضویت در ناتو و استقرار تسلیحات این سازمان کنار مرز‌های شرقی روسیه محسوب می‌شود. پس از شکست عملیات آمریکایی‌ها در خلیج خوک‌ها، شوروی به بهانه امنیت کوبا در برابر واشنگتن، موشک‌هایی را در این کشور مستقر کرد. شوروی این اقدام را هم‌تراز و واکنشی به استقرار کلاهک‌های هسته‌ای در اروپا و ترکیه می‌پنداشت.

به دنبال این تحولات «جان اف کندی» رئیس جمهوری وقت آمریکا در ۲۲ اکتبر دستور آماده باش نیرو‌های نظامی آمریکا را صادر کرد و محدودیت‌هایی را برای حرکت کشتی‌های شوروی به مقصد کوبا اجرا نمود.

با اینحال پس ازچند روز مذاکره، رهبران دوطرف به توافقی دست یافتند، به این صورت که شوروی برنامه موشکی خود در کوبا را متوقف کرد و آمریکا هم ضمن دادن تعهد مبنی بر حمله نکردن به کوبا، از برنامه‌های تسلیحاتی خود در ترکیه دست کشید.

تارنمای تحلیلی «Daily Maverick» تحولات اوکراین را با بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ مقایسه نمود و تصمیم ولادیمیر پوتین برای حمله به اوکراین را تا حدودی یک مبارزه بین روسیه و ایالات متحده برای نفوذ ازیابی کرد.

این گزارش البته توجیه‌های پوتین برای حمله به اوکراین را خطری جدی برای ثبات بین‌المللی ارزیابی کرد، اما برخی توجیهات مسکو در زمینه اقدامات تحریک آمیز آمریکا به ویژه در زمینه رشد و گسترش خطر نئونازیسم را رد کرد.

کاتو: مهمترین دلیل پوتین برای حمله به اوکراین، مقابله با تداوم گسترش ناتو به سمت شرق و به مخاطره افتادن موجودیت و امنیت روسیه استالبته طبق این تحلیل، مهمترین دلیل پوتین برای حمله به اوکراین، مقابله با تداوم گسترش ناتو به سمت شرق و به مخاطره افتادن موجودیت روسیه به عنوان یک کشور مستقل بیان شده است. پوتین تاکید دارد که هدف واقعی غرب ترغیب یا وسوسه کردن اوکراین برای پیوستن به ناتو است و از این طریق اجازه استقرار نیرو‌های موشکی استراتژیک در خاک اوکراین را می‌دهد که به صورت مستقیم روسیه را تهدید می‌کند.

نباید چشم را به روی اقدامات تحریک‌آمیز آمریکا بست

نکته‌ای که اکنون رسانه‌های غربی سعی در کتمان آن دارند این است که ایالات متحده و ناتو نیز به آغاز جنگ اوکراین کمک کردند. این سخن نشانه حمایت از پوتین نیست و واکنش شدید نظامی مسکو جای دفاع ندارد.

اندیشکده آمریکایی کاتو (CATO) در میانه‌های ماه مارس در تحلیلی که در مجله نیوزویک نیز بازنشر شد عنوان داشت تصمیم ولادیمیر پوتین برای آغاز حمله تمام عیار به اوکراین اقدامی است که جهان را در موقعیتی خطرناک فرو برده است. با هر معیار عقلانی، این اقدام کرملین پاسخی بیش از حد بزرگ به اقدامات تحریک آمیز ناتو یا اوکراین بوده است.

طبق اعتراف این اتاق فکر آمریکایی «نمی‌توان ادعا کرد که پیش از جنگ هیچ اقدام تحریک آمیزی علیه مسکو صورت نگرفت». رهبران روسیه و تعداد زیادی از کارشناسان سیاسی در غرب از بیش از دو دهه پیش هشدار می‌دادند که گسترش ناتو نتیجه بدی به همراه خواهد داشت که در بهترین حالت به یک جنگ سرد جدید با روسیه و در بدترین حالت جنگ سخت ختم خواهد شد.

«جرج کنان» معمار سیاست مهار واشنگتن در طول جنگ سرد، در مصاحبه‌ای با نیویورک تایمز در ۲ مه ۱۹۹۸ هشدار داده بود که حرکت ناتو به سمت شرق تحولات تازه‌ای را به راه می‌اندازد. وی تاکید کرد: من فکر می‌کنم این آغاز یک جنگ سرد جدید است. روس‌ها به تدریج واکنش منفی نشان خواهند داد و این بر خط مشی آن‌ها تأثیر خواهد گذاشت. فکر می‌کنم این یک اشتباه غم انگیز است.

رهبران روسیه و تعداد زیادی از کارشناسان سیاسی در غرب از قبل هشدار می‌دادند که گسترش ناتو نتیجه بدی به همراه خواهد داشت که در بهترین حالت به یک جنگ سرد جدید با روسیه و در بدترین حالت به جنگ سخت ختم خواهد شد

عبور آمریکا و اروپا از خط قرمز روسیه

اندیشکده کاتو آورده است: کنان آن زمان از گسترش ناتو و الحاق لهستان، جمهوری چک و مجارستان سخن می‌گفت، اما اضافه شدن جمهوری‌های بالتیک و دیگر کشور‌های اروپای شرقی، شرایط را به طور قابل‌توجهی تندتر کرد؛ تلاش بعدی واشنگتن برای عضویت اوکراین و گرجستان، در واقعیت تهدید و تحقیر منافع امنیتی اصلی روسیه بود و نارضایتی و هشدار‌های شدید مسکو را نیز به همراه داشت.

با این حال مقامات آمریکایی و اروپایی یکی پس از دیگری از چراغ قرمز عبور کردند. «جرج دبلیو بوش» گرجستان و اوکراین را به عنوان متحدان سیاسی و نظامی ارزشمند ایالات متحده عنوان کرد و در سال ۲۰۰۸، ناتو را تحت فشار قرار داد تا این دو کشور را به عنوان عضو بپذیرد. اگرچه سیاست محتاطانه فرانسه و آلمان این تلاش آمریکا را ناکام گذاشت، اما بیانیه نشست سران ناتو تصریح کرد که سرانجام هر دو کشور را به عضویت این سازمان در خواهند آمد.

«رابرت ام. گیتس» وزیر دفاع در دولت‌های بوش و اوباما در کتاب خاطرات خود در سال ۲۰۱۴، اذعان کرد که تلاش برای ورود گرجستان و اوکراین به ناتو درواقعیت اقدامی بیش از حد تند بود.

وی افزود این ابتکار از نادیده گرفتن بی‌ملاحظه منافع ملی حیاتی روس‌ها ناشی می‌شود. در واقع موضوع این است که اکنون خود مسکو وارد عمل شد. پوتین از اقدام تحریک آمیز و بی مورد دولت غربگرای گرجستان برای انجام یک حمله نظامی و نفوذ به داخل این کشور استفاده کرد. پس از آن، روسیه برای همیشه دو منطقه گرجستان را جدا کرد و تحت کنترل دائمی خود قرار داد.

طبق تحلیل اندیشکده آمریکایی، در آن زمان اقدام قاطع کرملین به رهبران ایالات متحده نشان داد که دوران اعتراض شفاهی مقامات روسی به تجاوز‌های مستمر غرب به حوزه امنیتی مسکو به پایان رسیده است. دولت اوباما، اما به شکل حیرت آوری، همچنان به دنبال تبدیل اوکراین به یک دارایی سیاسی و نظامی برای ناتو بود. اواخر سال ۲۰۱۳ و اوایل سال ۲۰۱۴، ایالات متحده و چندین دولت اروپایی با حمایت از تظاهرات‌کنندگان برای سرنگونی «ویکتور یانوکوویچ» رئیس‌جمهور طرفدار روسیه، حدود دو سال قبل از پایان دوره ریاست‌جمهوری وی وارد عمل شدند.

تلاش واشنگتن برای عضویت اوکراین و گرجستان، در واقعیت تهدید و تحقیر منافع امنیتی اصلی روسیه بود و نارضایتی و هشدار‌های شدید مسکو را نیز به همراه داشت

این پویشی نامناسب بود، زیرا در یک سیستم دموکراتیک، راه قانونی برای برکناری رئیس جمهور بسته به قانون اساسی یک کشور از طریق رأی عدم اعتماد، استیضاح یا شکست در انتخابات بعدی پارلمان است؛ تظاهرات خیابانی خشن در هیچ یک از این دسته بندی‌ها نمی‌گنجد، اما ایالات متحده و شریکانش از این روند غیرقانونی حمایت کردند.

گزارش اندیشکده آمریکایی حاکی است: مکالمه تلفنی فاش شده میان «ویکتوریا نولند» دستیار وزیر امور خارجه و «جفری پیات» سفیر ایالات متحده در اوکراین میزان مداخله واشنگتن در امور یک کشور مستقل را به همه جهان اثبات کرد.

جنگ سرد روسیه و آمریکا

حادثه اوکراین یک محرک غیرقابل تحمل برای روسیه بود، زیرا در همسایگی با آن قرار دارد. ابتدا پوتین به الحاق شبه جزیره استراتژیک کریمه پاسخ داد و ایالات متحده و شرکای آن در ناتو تحریم‌های اقتصادی را علیه روسیه اعمال کردند. جنگ سرد جدیدی به طور جدی به جریان افتاد.

طبق این تحلیل، همچنان واشنگتن از خواسته‌های سیاسی و برنامه‌هایش در مورد اوکراین عقب نشینی نکرد و در مقابل دولت‌های ترامپ و بایدن سلاح فراوانی را به سوی اوکراین روانه و باهم رزمایش‌های نظامی مشترک برگزار کردند. واشنگتن حتی متحدانش را وادار کرد که اوکراین را در بازی‌های جنگی ناتو بگنجانند.

در اواخر سال ۲۰۲۱، مشخص شد که صبر کرملین لبریز شده است. مسکو درخواست‌هایی را برای ارائه تضمین‌های امنیتی مطرح کرد. از نظر کی‌یف این درخواست‌های مسکو آشکارا غیرقابل پذیرش بود که کیف هرگز عضو ناتو نشود و سلاح‌ها و نیرو‌های این سازمان هم هیچگاه در خاک اوکراین مستقر نباشند.

اندیشکده آمریکایی: گسترش پیمانی که یک قدرت بزرگ بر آن تسلط دارد تا نزدیک مرز قدرت بزرگ دیگر، از اساس بی ثبات‌ساز و تحریک کننده است

به نوشته کاتو، وقتی که غرب نتوانست تضمین‌های کرملین را برآورده سازد پوتین جنگ ویرانگری را آغاز کرد. با این حال، ایالات متحده و شرکایش در ناتو نیز به میزان قابل توجهی مقصر هستند. گسترش پیمانی که یک قدرت بزرگ بر آن تسلط دارد تا نزدیک مرز قدرت بزرگ دیگر، از اساس بی ثبات‌ساز و تحریک کننده است.

برای افراد آشنا به روابط بین‌الملل اقدام فوق غیرقابل توجیه بود، اما بسیاری از رهبران ایالات متحده و ناتو به آن توجه نکردند. می‌توان تصور کرد که اگر روسیه، چین، هند یا یک رقیب دیگر آمریکا، یکی از کشور‌های آمریکای مرکزی و کارائیب را به اتحاد امنیتی تحت امر خود وارد کند و سپس تلاش نماید کانادا را هم به عنوان متحد نظامی رسمی بپذیرد، آمریکایی‌ها چه واکنشی نشان خواهند داد. به احتمال زیاد ایالات متحده از همان مراحل نخستین با جنگ به این روند پاسخ می‌داد.

تحلیلگران اندیشکده آمریکایی تاکید کردند: اوکراین برای روسیه اهمیتی همچون کانادا برای آمریکا دارد، آیا کاخ سفید انتظار دارد مسکو نسبت به تجاوز فزاینده به سمت مرزهایش منفعل باشد و واکنش نشان ندهد؟/ایرنا

مطالب مرتبط
ارسال نظر
تحلیل های برگزیده