به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در حالی که بسیاری از سیاستمداران و رسانههای بینالمللی از شانس بالای بازگشت آمریکا به برجام سخن میگفتند، ناگهان صحنه بازی میان ایران و غرب تغییر کرد. اتحادیه اروپا پس از مشورت با سایر طرفهای برجام متنی به ایران و آمریکا ارائه کرد که به نظر میآید در آن ملاحظات و خطوط قرمز طرفها تا حد ممکن در نظر گرفته شده است.
پس از چند دور تبادل پاسخ میان تهران و واشنگتن، آمریکاییها در اظهاراتی پاسخ ایران را «ناامید کننده» و «زیاده خواهانه» خواندند و به درخواست ایرانیها درباره ارائه تضمین اقتصادی و بسته شدن پروندههای پادمانی جواب منفی دادند. به عبارت دیگر، با پافشاری طرفهای مذاکره بر روی خطوط قرمز خود، مذاکرات در وضعیت تعلیق و بن بست قرار دارد.
در چنین شرایطی هر یک از بازیگران سعی خواهند کرد با استفاده از ابزارهای قدرت (سیاسی، اقتصادی، نظامی و رسانهای) زمینه عقب نشینی طرف مقابل و اخذ امتیازات لازم را دنبال کنند. در هفتههای اخیر حوادث مربوط به فوت مهسا امینی فضای لازم را برای دخالت غرب به بهانه حقوق بشر فراهم کرد. حال واشنگتن با دستاویز قرار دادن این اهرم به دنبال زیر فشار قرار دادن تهران و عقب نشینی تیم مذاکره کننده کشورمان از خطوط قرمز نظام است.
در هفتههای اخیر حوادث مربوط به فوت مهسا امینی فضای لازم را برای دخالت غرب به بهانه حقوق بشر فراهم کرد
واشنگتن فریبیکن در گزارشی مدعی شد مقامهای ارشد دولت آمریکا در جلسهای محرمانه به مقامهای کنگره اطلاع دادند مذاکرات بازگشت به برجام با ایران به بنبست رسیده است. در همین راستا دارل عیسی، نماینده جمهوری خواه کنگره در اظهاراتی گفت، دولت (آمریکا) تصور میکرد به توافق دست یافته است، اما امروز میبیند معاملهای در کار نیست و ایران قصد ندارد معامله کند. وی صرفاً به این اظهارات بسنده نکرد و در سخنانی بیپایه، جمهوری اسلامی ایران را به ساخت سلاح هستهای متهم کرد.
استفاده چنین ادبیاتی از سوی آمریکاییها نشان دهنده برنامه این کشور برای تشدید پروژه «مقصرنمایی» علیه تهران است. انداختن تقصیر شکست مذاکرات بازگشت به برجام بر گردن تهران دیگر ابزار غرب برای جهت دهی به رسانههای جهانی و ایجاد التهاب در فضای داخلی کشور است.
یکی از اهداف رژیم تحریمی آمریکا حساس کردن افکارعمومی و بازارهای اقتصادی داخل کشور نسبت به اخبار مذاکرات هستهای است، به این معنا که اگر مذاکرات با موفقیت دنبال شود، بازارها ثبات پیدا میکند، روند قیمت دلار کاهشی میشود و بالعکس، اگر موفقیت در کار نباشد، بازار ملتهب خواهد شد.
تجربه سال 1388 این گزاره را در حافظه تاریخی ایرانیان تقویت میکند که آمریکاییها با بهرهگیری از فضای ملتهب سیاسی، پروژه برجستهسازی حوادث داخل ایران و استفاده از آن به عنوان بهانهای برای تحریم اقتصاد ملی بهره میبرد. تحولات راهبردی همچون تشدید تحریمهای یک و چندجانبه علیه ایران (نفت و شبکه بانکی)، ترور دانشمندان دفاعی و هستهای و خرابکاری علیه تأسیسات هستهای ایران در سالهای 2009 الی 2013 نشان دهنده سوءاستفاده غرب از فضای سیاسی داخل ایران است.
افزایش اعتراضات بنزینی در آبان 1398 تا اواخر پاییز 1399 زمینه لازم را برای پیشبرد کمپین فشار حداکثری و ترور سپهبد شهید قاسم سلیمانی و شهید محسن فخری زاده فراهم کرد. این تحولات سیاسی- تاریخی درسی را برای ملت ایران به همراه دارد که غرب برای افزایش فشار بر ایران از حوادثی نظیر اعتراضات یا اختلافات سیاسی سوءاستفاده و سیر حملات علیه منافع و امنیت کشورمان را تشدید میکند.
ایرانیان به مانند هر ملت پویا و زندهای نسبت به حوادث سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی جاری در جامعه خود حساس هستند و به آن واکنش نشان میدهند. برخی اوقات ممکن است تدوین برخی سیاستها یا حوادثی تلخ و ناگهانی موجب بروز اعتراض در میان گروههایی از مردم شود. این اتفاق طبیعی و مورد توجه در فقه سیاسی و سیره ائمه معصوم بوده است.
ایرانیان به مانند هر ملت پویا و زندهای نسبت به حوادث سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی جاری در جامعه خود حساس هستند و به آن واکنش نشان میدهند
جنبشهای اجتماعی- سیاسی در ایران باید به این موضوع توجه داشته باشند مرزبندی با کشورهای خارجی و افراد وابسته به سرویسهای بیگانه میتواند ضامن سلامت و مسالمتآمیز بودن اعتراضات مدنی و استقلالشان از هرگونه دخالت و وابستگی خارجی باشد. مرزبندی نکردن با بازیگران خارجی زمینه دخالت و سوءاستفاده بیگانگان از وضعیت داخلی ایران را فراهم میآورد و موجب تحمیل هزینههای سنگین سیاسی و اقتصادی به دولت- ملت ایران میشود.
غرب برای تحمیل خواستههای خود به کشورهای در حال توسعه از اهرمهای متعددی بهره میبرد که شاید یکی از مهمترین آنها حقوق بشر باشد. دولتهای اروپایی و آمریکایی با توسل به مسائل حقوق بشری خود را در جایگاه حافظ ارزشهای اخلاقی قرار میدهند تا به این وسیله زمینه محکومیت اخلاقی دولت هدف را در رسانهها و سازمانهای بینالمللی فراهم، رژیم تحریمی خود را علیه دولت متخاصم وضع و در صورت امکان برای حمله نظامی به دشمن خود برنامهریزی کنند.
فهم این چرخه غربی، ملت ایران را نسبت به هرگونه برنامهریزی خارجی برای سوءاستفاده از مسائل و حوادث داخلی هوشیار کرده است و لزوم اعلام برائت از دولتهای خارجی مداخلهگر را فراهم میکند.