«جنگ کریدورها» و ابعاد قرارداد 10 میلیارد دلاری چین با اعراب-راهبرد معاصر
یادداشت اختصاصی مهدی خورسند، کارشناس مسائل اوراسیا؛

«جنگ کریدورها» و ابعاد قرارداد 10 میلیارد دلاری چین با اعراب

اجرایی شدن کریدور عرب-مد از رونق کریدور یک‌ کمربند-یک‌ راه چین خواهد کاست و به نظر می‌آید چینی‌ها جنگ خاموش کریدوری را با هند در غرب‌آسیا آغاز کرده‌اند و شتاب چین برای امضای توافقات با اعراب را باید در تقابل با هند و آمریکا جست‌وجو کرد.
مهدی خورسند؛ کارشناس مسائل اوراسیا
تاریخ انتشار: ۱۸:۳۴ - ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - 2023 June 12
کد خبر: ۱۸۸۹۲۱

«جنگ کریدورها» و ابعاد قرارداد 10 میلیارد دلاری چین با اعراب

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ کنفرانس تجاری دو روزه کشورهای عربی و چین روز یکشنبه در شهر ریاض، پایتخت عربستان با سخنرانی وزیر امور خارجه عربستان آغاز به‌کار کرد که گام دیگر این کشورها برای تقویت روابط خود با شرق به شمار می‌رود.

 

کنفرانس یاد شده که بزرگترین رویداد اقتصادی چینی- عربی در نوع خود است، با مشارکت بازرگانان عرب و چین با شعار «همکاری برای رفاه» زیر نظر محمد بن سلمان، ولیعهد و رئیس هیئت وزیران عربستان آغاز به‌کار کرد. 

 

همکاری‌های چین با اعراب با سرعتی باورنکردنی در حال دنبال شدن است. این سرعت آن‌قدر بود که واشنگتن را تحت تأثیر قرار داد

وزارت سرمایه‌گذاری عربستان سعودی با مشارکت دبیرخانه اتحادیه عرب، شورای ارتقای تجارت بین‌المللی چین و اتحادیه اتاق‌های تجاری کشورهای عربی نشست را برگزار کرد. این نشست همچنین با هدف تقویت و تحکیم همکاری‌های تجاری و اقتصادی میان کشورهای عربی و چین و بررسی فرصت‌های سرمایه‌گذاری داخلی برگزار شد. 

 

نشست بخش‌های متنوعی ازجمله فناوری، انرژی‌های تجدیدپذیر، کشاورزی، املاک و مستغلات و مواد معدنی دارد. همچنین در حاشیه آن جلسات گفت‌وگو و نشست‌های دوجانبه برگزار می‌شود که نشان‌دهنده تغییر بی‌سابقه‌ در روابط اعراب و چین است.

 

چرایی شتاب چین برای همکاری با اعراب

همکاری‌های چین با اعراب با سرعتی باورنکردنی در حال دنبال شدن است. این سرعت آن‌قدر بود که واشنگتن را تحت تأثیر قرار داد و اعلام کرد هرگز بنای خروج از غرب‌آسیا ندارد تا به این وسیله با گفتاردرمانی بخشی از جامعه عرب را برای خود نگه دارد، اما چیزی که عیان است اینکه کاخ‌سفید باید بپذیرد اعراب از حوزه کنترل این کشور خارج شده‌اند.

 

پس از جنگ جهانی دوم منطقه غرب‌آسیا به دلیل اهمیت منابع انرژی همواره در کانون توجه آمریکا قرار داشت و آمریکا برای تداوم پیشرفت و توسعه به منابع ارزان و سرشار این منطقه و البته حفظ جایگاه دلار نیاز مبرم داشت. پس از جنگ جهانی دوم دلار ابزار اصلی هژمونی‌ساز آمریکا در دنیا شد و آمریکایی‌ها با توافقات پیدا و پنهان با اعراب، ارز مبادله نفت و گاز در دنیا را دلار مقرر کرده بودند و به این ترتیب میخ سلطه دلار بر دنیا تا سال‌ها کوبیده شد. 

 

حال که راهبرد سیاست خارجی آمریکایی‌ها از غرب‌ به شرق‌آسیا تغییر یافته، چین فرصت را مغتنم دیده در منطقه ممنوعه آمریکا آزادانه ورود کند. چینی‌ها اقدامات ضدهژمونیک علیه آمریکا را پس از فروپاشی شوروی شدت بیشتری بخشیده‌اند و حال به‌دنبال حذف دلار از تجارت پرسود انرژی هستند. 

 

اقدامی که چینی‌ها دنبال می‌کنند، خرید نفت با ارزی غیر از دلار و ترجیحاً با مبادله یوآن-ریال است. شاید در شرایطی که چین انرژی ارزان روسیه را خرید می‌کند، انرژی غرب‌آسیا چندان حیاتی نباشد، اما حذف دلار در دوران گذار نظم بین‌المللی کنونی حیاتی به‌شمار می‌رود.

 

توسعه نگاه جنوب-جنوب

یکی از راهبردهایی که چینی‌ها در سال‌های پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و برای حضور در تراز قدرتی هژمونیک در جهان دنبال می‌کنند، توسعه بازارهای جدید برای تداوم توسعه اقتصادی است. در راستای همین راهبرد، چینی‌ها در دوران رهبری شی‌جین‌پینگ ابرپروژه «یک کمربند-یک راه» را معرفی کردند که شرق عالم را به‌وسیله کریدورهای زمینی و دریایی به هم متصل می‌کند. 

 

اقدامی که چینی‌ها دنبال می‌کنند، خرید نفت با ارزی غیر از دلار و ترجیحاً با مبادله یوآن-ریال است

غیر از اهدافی همچون دسترسی سریع‌تر و مستقیم‌تر چین به اروپا، دسترسی به بازارهای کشورهای در حال توسعه که در اصطلاح به آن‌ها «کشورهای جنوب» گفته می‌شود و همچنین توسعه بازار در این کشورها، از اهداف راهبردی چین بود که تحلیلگران به آن توسعه روابط جنوب-جنوب می‌گویند. غربی‌ها در مقابل این راهبرد تئوری توسعه روابط شمال-جنوب را مطرح کرده‌اند. 

 

در اجلاسیه G7 در سال‌های 2021 و 2022 میلادی آمریکایی‌ها به صراحت بر لزوم همکاری بیشتر با کشورهای در حال توسعه برای مقابله با چین تأکید کردند، اما چیزی که در عیان مشخص است، چین در راهبرد جنوب-جنوب موفق‌تر بوده و مشکلات عدیده اقتصادی غرب که ناشی از شیوع کرونا و کمک‌های سرسام‌آور به اوکراین ناشی از عملیات نظامی ویژه در این کشور بوده، آن‌قدر نتوانسته به هماوردی با راهبرد چینی‌ها مبادرت ورزد.

 

جنگ کریدورها

آمریکایی‌ها پیش از رونمایی ابرپروژه «یک کمربند-یک راه» چین، در سال2011 پروژه «راه ابریشم» را معرفی کردند که آسیای مرکزی را از افغانستان به پاکستان و از آنجا به هند و سپس آب‌های گرم جنوبی می‌رساند. این پروژه می‌توانست گاز ترکمنستان را به پاکستان و هند برساند(پروژه تاپی) و خط لوله صبح که مقرر بود گاز ایران را به پاکستان و هند برساند به حاشیه ببرد. 

 

با اینکه تاپی به سرانجام نرسید، دولت‌های وقت ایران هم برای عملیاتی کردن خط لوله صلح اقدامی انجام ندادند. علاوه بر این، با ایجاد کریدور راه ابریشم آمریکایی عملاً آسیای مرکزی که محصور در خشکی بود، بدون نیاز به ژئوپلیتیک ایران و روسیه از جنوب به آب‌های گرم و خروج از حصر دست می‌یافت. 

 

هر دو ماهیت انرژی و ترانزیت راه ابریشم آمریکایی به دلیل مخاطرات امنیتی ابتر باقی ماند و هزینه‌های سرسام‌آور آمریکایی‌ها به هدر رفت. در مقابل، آمریکا برای کنترل چین چاره را در این دید که راهبرد سیاست خارجی خود را از غرب‌ به شرق‌آسیا تغییر دهد. 

 

عملاً سال 2010 باراک اوباما، رئیس‌جمهور وقت آمریکا از راهبرد «آسیا-پاسیفیک» رونمایی کرد که با روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا این راهبرد به راهبرد «ایندو-پاسیفیک» تغییر یافت. ماهیت این راهبرد ژئوپلیتیکی و در صدد است با تقویت هند در برابر چین، مانع از توسعه روابط جنوب-جنوب چین و در نهایت کنترل اژدهای شرقی شود. 

 

پس از شکست پروژه راه ابریشم آمریکایی که هدفش تقویت هند بود، آمریکا سال‌ها در تلاش برای حمایت از هند در مقابل چین (دو همسایه که دارای اختلافات قدیمی مرزی و رقابت جدید هژمونیک هستند) است و در همین راستا، کریدور هند-اروپا(عرب-مد) را مطرح کرده و در حال حمایت از آن هستند. 

 

کریدور هند به اروپا عرب-مد مسیر حمل‌ونقل تجاری فرامنطقه‌ای جایگزین برای کریدور ترانزیتی بین‌المللی شمال-جنوب مستقر در چابهار است. به جای چابهار یا گوآدر، بنادر امارات (سومین شریک تجاری بزرگ هند) به عنوان گره اتصال اقیانوس هند عمل خواهند کرد. از بمبئی کالاهای هندی که از این مسیر چندوجهی حمل می‌شوند، می‌توانند در کمتر از ۱۰روز به سرزمین اصلی اروپا برسند، یعنی ۴۰درصد سریع‌تر از مسیر دریایی کانال سوئز. 

 

آمریکایی‌ها برای اینکه هند را به رهبر جهانی با ایجاد این معماری تجاری قرن۲۱ تبدیل کنند، تلاش دارند توانایی دهلی‌نو را در توسعه زنجیره‌های ارزش تولیدی در کریدور عرب-مد هند به اروپا بالا ببرند. توانایی هند برای ادغام در کریدور هند به اروپا عرب-مد، اساساً به این بستگی دارد هند چگونه مجموعه مشارکت‌های خارجی خود را برای مشارکت در کریدور مدیریت می کند. 

 

محور کنونی کریدور عرب-مد هند به اروپا، زنجیره ارزش تولیدی در بخش تولید و فرآوری مواد غذایی است. پروژه چند میلیارد دلاری «کریدور غذایی هند-غرب آسیا» با مشارکت امارات متحده عربی و عربستان سعودی با هند انجام می‌شود که متکی بر تغییر بخش‌های کشاورزی و مدیریت آب هند است که به‌وسیله مشارکت هند با رژیم صهیونیستی اجرا می‌شود. 

 

به موازات آن، امارات و عربستان سعودی با دولت هند و شرکت‌های بزرگ انرژی برای توسعه زنجیره ارزش هیدروکربنی یکپارچه به‌وسیله سرمایه‌گذاری چند میلیارد دلاری در تولید پتروشیمی‌های با ارزش افزوده بالاتر در این کشور همکاری می‌کنند. این پروژه هند را از منابع سرشار اعراب بهره‌مند می‌سازد و برای چین وجود هندی قوی بسیار خطرناک است.

 

چین می‌کوشد با حضوری فعال میان اعراب، طرح‌های توسعه‌ای هند و به‌ویژه کریدور عرب-مد را تحت تأثیر قرار دهد. 

 

بهره سخن

اجرایی شدن کریدور عرب-مد از رونق کریدور یک‌ کمربند-یک‌ راه چین خواهد کاست و به نظر می‌آید چینی‌ها جنگ خاموش کریدوری را با هند در غرب‌آسیا آغاز کرده‌اند و شتاب چین برای امضای توافقات با اعراب را باید در تقابل با هند و آمریکا جست‌وجو کرد. 

 

در نهایت، رقابت هژمونیک چین-آمریکا مدنظر است و دو طرف این رقابت هژمونیک می‌کوشند در دوران گذار نظم بین‌المللی کنونی سهم موجود از کیک قدرت را حفظ یا سهم بیشتر و جدیدی به‌دست آورند.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده