«FATF» فاز جدید معطل‌گذاشتن اقتصاد/ دستور رهبری به مسئولان؛ رها کنید این انتظار کشیدن را + فیلم-راهبرد معاصر

«FATF» فاز جدید معطل‌گذاشتن اقتصاد/ دستور رهبری به مسئولان؛ رها کنید این انتظار کشیدن را + فیلم

در حالی حل مشکلات اقتصاد در سالهای اخیر معطل مذاکره و برجام شد و چیزی هم عایدش نشد که ظاهراً طرح موضوع FATF فاز جدید گره‌زدن حل مشکلات به خارج و معطل گذاشتن اقتصاد است، در حالی که رهبر انقلاب دیروز دستور رهاکردن این «انتظار کشیدن»ها را دادند.
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۱ - ۱۳ آبان ۱۳۹۸ - 2019 November 04
کد خبر: ۲۶۹۱۶

به گزارش راهبرد معاصر، مرور تاریخ و نگاهی به آمارهای اقتصادی نشان می‌دهد که دولت 6 سال گذشته را سرگرم امضای برجام، اجرای برجام و پسابرجام بوده است و حاصل تمام این سال‌ها برای اقتصاد کشور و مردم که 6 سال معطل و منتظر مذاکرات و برجام بودند، "تقریباً هیچ" بوده است.

 

آقای اکبر ترکان مشاور عالی سابق رئیس جمهور اخیراً در برنامه میدان انقلاب، برای 6 سال گذشته دولت دسته‌بندی خوبی ارائه کرده که کاربردی است(!)، دسته‌بندی‌ای که طرف مقابلش هم به او کمک کرد تا اسم بامسمّایی برای آن بگذارند؛ طبق دسته‌بندی صورت‌گرفته، از 6 سال ریاست جمهوری آقای روحانی، 2 سالش به «امضای برجام» گذشت؛ دو سال دیگرش به «اجرای برجام» و دو سال اخیر به «احیای برجام»! و این صورت کلی کارنامه آقای روحانی است!

 

کارنامه آقای روحانی درحالی با محوریت مذاکره پر شده است که سهم اقتصاد در آن تقریباً هیچ است؛ آن‌هم درحالی که اقتصاد سالهاست به مسئله و فوریت اول کشور تبدیل شده است و در دو سه سال اخیر مشکلات اقتصادی موجب تحت فشار قرار گرفتن مردم و اقشار ضعیف شده است؛ البته عوامل گوناگونی از ساخت نامحکم و غیراصولی زیرساخت‌های اقتصاد که یک عامل درونی است تا تحریم‌های حداکثری که عامل بیرونی است دست به دست هم دادند تا اقتصاد به یک مسئله اصلی و به‌عبارت بهتر مسئله اول کشور تبدیل شود.

 

با این حال اما راهکار نجات اقتصادی اصلاً مبهم و البته پیچیده نبود؛ در طول سال‌های گذشته تقریباً تمام گروه‌ها و جناح‌های سیاسی و اقتصادی بر مقاومتی کردن اقتصاد اجماع داشتند؛ به‌عبارتی در تمام سال‌های بعد از انقلاب و به‌خصوص سال‌های اخیر «اولویت» اصلی کشور اقتصاد مقاومتی بوده (و هست)، و آنچه باید در «متن» قرار می‌گرفت، قرار گرفتن بر مدار اقتصاد مقاومتی بود و نه مدار توسعه غربی که مهمترین پیش‌شرطش راضی کردن دشمنان و معامله با آنان بود!

 

اما دولت چند سال بعد از معطلی و انتظار اقتصاد برای اجرای برجام و بعد از خروج آمریکا از برجام و نمایان شدن دستاوردهای پوچ برجام، و البته تشدید نقدها به عدم کارایی برجام در اقتصاد اذعان کرد که هدف برجام اقتصادی نبوده است! هرچند اعتراف بی‌سابقه دولت به منفعت "تحقیقاً هیچ" اقتصادی ایران از برجام ارزیابی و تحلیل شد.

 

جست‌وجو در مرورگرهای اینترنتی بیانگر آن است که تقریباً هیچ دولتمردی در کابینه آقای روحانی وجود ندارد که از سال 92 به این سو و حتی پیش از آن، اقتصاد ایران که هیچ، حتی آب خوردن مردم را به مذاکرات هسته‌ای و برجام گره نزده باشد.

 

آقای روحانی در خرداد 94 در این باره می‌گوید: "تحریم‌های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانک‌ها احیا شوند."، و چندی بعد (25 خرداد 94)، اسحاق جهانگیری در تأیید اظهارات رئیس‌جمهور عنوان می‌کند که "واقعاً تحریمها روی آب آشامیدنی مردم هم تأثیر می‌گذارد!".

 

غیر از این دو، ولی‌الله سیف رئیس‌کل وقت بانک مرکزی نیز در همان سال 94 شکوفایی اقتصاد ایران را در گروی توافق هسته‌ای توصیف کرده و می‌گوید: "اقتصاد ایران بعد از توافق هسته‌ای شکوفا خواهد شد."، و محمد نهاوندیان معاون اقتصادی رئیس‌جمهور نیز تأکید می‌کند "بعد از توافق هسته‌ای، منتظر رشد اقتصادی، کاهش تورم و خروج از رکود باشید!".

 

علی طیب‌نیا وزیر وقت اقتصاد هم تأکید می‌کند که بعد از توافق هسته‌ای بذر اقتصاد ایران به‌ثمر می‌نشیند! و بالاتر از همه اینها اکبر ترکان رئیس مناطق آزاد در دولت یازدهم می‌گوید "منتظر هجوم سرمایه‌های خارجی بعد از توافق هسته‌ای باشید!".

 

فکتها و مستندات بسیار زیادی از اظهارات و مواضع دولتمردان آقای روحانی وجود دارد که ضمن معطل کردن همه امور اقتصاد به مذاکرات و برجام، اساساً توافق هسته‌ای را با آورده و منفعت اقتصادی توجیه می‌کردند و بالاتر از همه اینها وعده‌های انتخاباتی جناب حجت‌الاسلام روحانی در سال 92 است که می‌گفت با کلیدی که در دست دارد مسئله‌ هسته‌ای را حل خواهد کرد و بعد از آن اقتصاد شکوفا خواهد شد تا حدی که مردم آن‌قدر بی‌نیاز می‌شوند که اساساً هیچ نیازی به یارانه هم نخواهند داشت!

 

بر مبنای همین وعده‌ها هم مردم به ایشان در سال 92 اقبال کرده رأی دادند، وعده‌هایی که اگر امروز برای رئیس‌جمهور محترم "خاطره‌" است، برای مردم حکم "لطیفه" پیدا کرده که فیلم این اظهارات، برای تفریح و البته افسوس در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود!

 

با این حال اما دولت و هم‌طیفان دولت که معتقدند راه پیشرفت ایران از غرب می‌گذرد و بر همین اساس تمام این سالها اقتصاد کشور را منتظر و معطل مذاکرات و برجام کرده بودند، حال بعد از تلاش نافرجام به مذاکره مجدد با آمریکا به پیوستن به گروه اقدام مالی FATF اصرار دارند و این‌بار هم از همان جریان روانی استفاده کرده‌اند که 6 سال قبل کشور را به‌سمت برجام بردند و حاصل آن‌هم معطلی 6ساله مردم و اقتصاد بود!

 

بعد از برجام و با عدم عادی شدن روابط بانکی خارجی، خصوصاً پرهیز بانک‌های بزرگ خارجی از همکاری با ایران،‌ دولت به‌اشتباه، قرار داشتن ایران در لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی FATF را به‌عنوان مانع اصلی شناسایی کرد و برای خارج شدن از این لیست وارد مذاکره با FATF شد.

 

بهانه جدید جریان غربگرا در کشور بعد از برجام، با FATF به‌دست آمد و از آن به بعد کار این گروه تبلیغ برای ضرورت پیوستن به FATF شد؛ جریان روانی درحالی حمایت از FATF را در دستور کار قرار داد که اصرار داشت "راه نجات کشور از غرب می‌گذرد و اگر ارتباطی با خارجی‌ها نداشته باشیم نمی‌توانیم قدم از قدم برداریم". فرایند بررسی ورود به FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام چند ماه طول کشید و در نهایت هم به‌دلیل مخالف اکثریتی تصویب نشد.

جریان غربگرا این‌بار تلاش دارد تا عملیات روانی خود را به‌روی یک گزاره سلبی قرار دهد؛ این جریان به‌خوبی از مزایای "نداشته‌ی" FATF آگاه است و تلاش دارد عملیات روانی خود را با ایجاد ترس در جامعه مدیریت کند؛ این‌بار به‌مانند تجربه برجام، مدافعان FATF موجی را راه انداخته‌اند و به مردم می‌گویند "اگر FATF نباشد خسارت‌زاست و آنها که مخالف پیوستن به آن هستند باید در قبال آن پاسخگو باشند".

 

تاکتیک جذاب و البته تکراری جریان غربگرا درحالی مجدداً در دستور کار قرار گرفته است که انتخابات مجلس شورای اسلامی پیشِ‌روست و این دوقطبی کاربردی می‌تواند دستاوردهایی را برای این جریان در انتخابات امسال داشته باشد. این گروه بنا دارند چند سال باقی‌مانده از دولت را نیز صرف رایزنی برای پیوستن به FATF کنند و باز هم با امید واهی، دست روی دست بگذارند تا فرجی حاصل شود و کلید حل مشکلات از غرب به دست‌شان برسد!

 

اما سخنان دیروز رهبر انقلاب در دیدار با دانش‌آموزان، رسماً می‌تواند دستوری برای پایان این انتظار توخالی باشد؛ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صراحتاً اعلام کردند: برای رفع مشکلات کشور نمی‌شود به‌انتظار دیگران و خارجی‌ها ماند؛ این انتظار ضربه می‌زند به پیشرفت اقتصادی کشور. یک مدّتی منتظر بمانیم به‌خاطر برجام؛ یک مدّتی منتظر بمانیم به‌خاطر اینکه ببینیم آیا رئیس ‌جمهور آمریکا آن مهلت سه ماه ‌سه ماه را که در قراردادِ برجام متأسفانه گذاشتند ــ وِیوِر ــ تمدید می‌کند یا نه؛ [یعنی] وِیورِ رئیس ‌جمهور آمریکا تمدید می‌شود یا نمی‌شود؛ یک مدّتی معطّل بمانیم برای اینکه ببینیم برنامه‌ی فرانسوی‌ها و رئیس ‌جمهور فرانسه [چه می‌شود]، خب، همه‌اش شد انتظار.

 

مقام معظم رهبری همچنین تأکید کردند: در حال وجود انتظار، سرمایه‌گذار اقتصادی سرمایه‌گذاری نمی‌کند، تکلیفش معلوم نیست، فعّال اقتصادی تکلیفش معلوم نیست، خود این انتظار کشور را به رکود و عقب‌ماندگی می‌کشانَد، چقدر انتظار بکشیم؟ رها کنید؛حالا من نمی‌گویم رابطه‌ها را قطع کنید، نه؛ رابطه‌ها هم باشد، [اگر] کسی می‌تواند کاری بکند، بکند، منتها دل نبندید به آنها، دل ببندید به داخل، در داخلْ ظرفیّتها خیلی زیاد است.

 

ناگفته نماند که «تجربه‌» برجام دستاورد مهمی برای کشور داشته و آن اینکه به‌رغم تمام تبلیغات برخی دولتمردان فعلی و رسانه‌های همسو و یا وابسته به آنها، برای مردم شفاف شده است که راه شکوفایی یا بهبود اوضاع اقتصادی از نیویورک و لوزان و ژنو نمی‌گذرد و باید اتکا به داخل داشت، هرچند انتظار می‌رفت بیش از مردم، این تجربه برای دولتمردان کشور شکل بگیرد... .

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده