آخرین اخبار اعدام آرمان عبدالعالی-راهبرد معاصر

آخرین اخبار اعدام آرمان عبدالعالی

ماجرای غزاله دختر بدون جسدی که توسط آرمان عبدالعالی به قتل رسید و حکم اعدام برای آرمان عبدالعالی صادر شد، این روز ها سوژه داغ راسانه ها شده است.
تاریخ انتشار: ۲۰:۵۵ - ۱۵ دی ۱۳۹۸ - 2020 January 05
کد خبر: ۳۲۷۵۱

به گزارش راهبرد معاصر؛ آرمان عبدالعالی جوان ۲۴ ساله‌ای که در سن ۱۸ سالگی مرتکب قتل شد و حکم اعدام آرمان بنا به دلایلی لغو شد.

 

غزاله در تاریخ ۱۲ بهمن ماه سال ۱۳۹۲ برای مراجعه به دکتر از خانه بیرون رفته و هیچگاه به خانه بر نمی‌گردد؛ و اکنون پس از گذشت ۶ سال قرار است آرمان چهارشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۸ اعدام شود.

 

ناپدید شدن مرموز غزاله به سرعت در دستور کار پلیس قرار گرفت. در روند تحقیقات و در بررسی آخرین تماس‌های غزاله ماموران به پسر جوانی مشکوک شدند که غزاله قبل از ناپدید شدن چندباری با او تماس گرفته بود. ارمان و غزاله ساعتی قبل از دیدارشان، سیزده پیامک و یک تماس تلفنی با هم داشته اند.

 

در همان مراحل ابتدایی بازجویی صحبت‌های ضد و نقیض آرمان، ماموران را بیش از پیش مشکوک کرد و نهایتاً با بررسی‌های بیشتر مشخص شد که آرمان پسرک ۱۷ ساله آخرین کسی بوده که غزاله را ملاقات کرده است.

 

آرمان در هنگام قتل، هفت روز کمتر از هجده سال داشته و همین باعث شده که دادگاه پرونده را نیازمند تحقیقات بیشتر بداند.

 

ماجرای کشته شدن غزاله
پسر جوان خیلی زود از سوی پلیس شناسایی و دستگیر شد. درواقع دستپاچگی قاتل راز این جنایت را فاش کرد. در بررسی‌های دقیق و تطبیق نمونه «DNA» به دست آمده از قطرات خون به‌جامانده در محل جرم مشخص شد که غزاله در همان خانه مورد ضرب و جرح قرار گرفته است. در ادامه بازرسی از محل جنایت میله بارفیکسی که پسر جوان با آن ضرباتی را به مقتول وارد کرده بود، کشف شد و آثار به جامانده بر روی میله هم اظهارات اولیه پسر جوان را تایید می‌کرد.

 

با این وجود، متهم جوان در روند رسیدگی به این پرونده و به‌خصوص در جلسه دادگاه ضمن رد اظهارات قبلی خود، روایت دیگری از این حادثه مطرح کرد.

 

او در برابر قاضی با بی‌گناه دانستن خود در این حادثه مدعی شد: «غزاله وقتی از پله‌های خانه‌مان پایین رفت، همین که خواستم در ورودی آپارتمان را ببندم، ناگهان صدای جیغش را شنیدم، وقتی در را باز کردم، دیدم او از پله‌ها سقوط کرده است. هر چه صدایش زدم، جواب نداد. ترسیده بودم با زحمت او را به خانه بردم. از ترس پدر و مادرم غزاله را داخل چمدان جاسازی کردم و او را از خانه بیرون بردم تا کسی متوجه نشود و بعد هم جسد غزاله را در سطل زباله رها کردم.»، اما جسد این دختر جوان با وجود تلاش ماموران هیچ گاه پیدا نشد.

 

روایت تازه آرمان از ماجرای قتل غزاله
قاضی عبداللهی، ارمان را پای میز می‌خواند تا از خودش دفاع کند. ارمان (که در آن زمان ۱۹ سال دارد) صدایش آرام و آهسته است. قاضی از او می‌خواهد که بلندتر صحبت کند. صورتش سفید شده و کلمات را جویده، جویده به زبان می‌آورد.

 

آرمان در جواب قاضی که از وی می‌پرسد آیا در ماجرای قتل غزاله مباشرت داشته است یا خیر، می‌گوید:

 

من و غزاله نزدیک عید در سفری در ترکیه با هم آشنا شدیم. هر دو با خانواده‌های مان به آن سفر رفته بودیم. بعد از آشنایی با تماس تلفنی با هم در ارتباط بودیم، اما بعد از مدتی در تهران همدیگر را دیدیم.

 

رابطه ما چند بار به هم خورد و دوباره از نو شروع کردیم. من خیلی تمایلی به ادامه رابطه نداشتم، چون هم درسم ضعیف شده بود و در آستانه کنکور بودم و هم اینکه باید به اصرار پدر و مادرم رشته دندانپزشکی قبول می‌شدم.

 

در نخستین جدایی مان چند بار پیگیری کردم، اما وقتی چند بار این اتفاق افتاد دیگر دنبال ماجرا را نگرفتم.

 

آن روز غزاله در واتس آپ به من پیغام داد و حالم را پرسید و قرار شد همدیگر را ببینیم. طبق معمول از مدرسه به خانه آمده بودم و به خاطر حساسیت، آنتی هیستامین مصرف می‌کردم. در حال استراحت و خواب آلودگی بودم که تماس ناموفق غزاله را روی گوشی ام دیدم.

 

با او تماس گرفتم و گفت: می‌خواهم بیایم ببینمت. مادر و پدرم در خانه نبودند و از رفت و آمد غزاله به خانه ما اطلاع نداشتند. این مورد خط قرمزی بود که پدر و مادرم برایم مشخص کرده بودند و نمی‌توانستم از آن عبور کنم. اگر این کار را می‌کردم گوشی تلفنم را می‌گرفتند و تنبیهم می‌کردند.

 

آرتین برادرم را در اتاقش با ایکس باکس مشغول کردم و هدفون روی گوشش گذاشتم تا متوجه ورود غزاله نشود.

 

غزاله آمد و با هم درمورد کار و مسافرت حرف زدیم. گفت: می‌خواهم برای ادامه تحصیل از ایران بروم من هم سوئد را به او پیشنهاد دادم و گفتم در تماس‌های بعدی اطلاعات کامل‌تر را می‌دهم.

 

غزاله را تا جلوی در خانه بدرقه کردم، اما همین که در را بستم صدای افتادنش را روی پله‌ها شنیدم. از ترس پدر و مادرم جنازه را به داخل خانه آوردم. فرش‌ها را کنار زدم و با دست خونی میله بارفیکس را برداشتم و به گوشه‌ای از اتاق پرتاب کردم. بعد جسد را با یک لایه مشما پوشاندم و در چمدانی که از انباری خانه آورده بودم گذاشتم و آن را به نخستین سطل زباله نزدیک خانه انداختم. بعد آمدم و لکه‌های خون روی پله‌ها و داخل را شستم.

 

با این وجود، دادگاه وقوع قتل از سوی آرمان را محرز دانست و حکم به قصاص او داد؛ حکمی که در دیوانعالی کشور هم تأیید و پس از اخذ حکم استیذان، به واحد اجرای احکام دادسرا ارجاع شد.

 

احتمال زنده بودن غزاله/ چرا حکم اعدام آرمان لغو شد؟

آرمان در این سال‌ها مشغول درس خواندن شد و با امید به نجات از قصاص، تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه داد اما تناقض‌گویی و ابهاماتی که از سوی او در روند تحقیقات و جلسات دادگاه مطرح شده بود اجازه نداد والدین غزاله از تصمیم خود منصرف شوند و همچنان قائل به قصاص آرمان هستند اما در حالی که فقط چند ساعت به اجرای حکم قصاص باقی مانده بود، خانواده غزاله با مهلت یک ماهه به آرمان موافقت کردند.

 

چهارشنبه ۱۱ دی ۹۸ در اولین ساعات روز قرار بود آرمان به دار آویخته شود، ولی دو نفر از سه قاضی که رای بر محکومیت آرمان به قتل عمد داده بودند، اعلام کردند برای آن‌ها در وقوع قتل، شک به وجود آمده است و حکم اعدام آرمان عبدالعالی لغو شد.

 

وکیل آرمان قاتل غزاله در خصوص زنده بود مقتول گفت: «در بررسی‌ها مشخص‌شده چند روز بعد از ناپدید شدن غزاله، صفحه فیسبوک او بسته شده و با توجه به پیدا نشدن اثری از جنازه احتمال می‌رود این دختر هنوز زنده باشد.»

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده