اشرف غنی در افغانستان فردی بی ریشه است-راهبرد معاصر
یادداشت اختصاصی ابوالفضل ظهره وند؛ سفیر پیشین ایران در افغانستان

اشرف غنی در افغانستان فردی بی ریشه است

اشرف غنی در افغانستان فردی بی ریشه است. او جز سازمان سی آی ای و لابی برخی از جریانات وابسته به آی اس آی کسی را در آمریکا ندارد. اشرف غنی مجموعا بنا بر دستور کار می کند. ولی آقای خلیل آقای دوست محمد و آقای محقق و حتی سیاب و دیگران و آقای اسماعیل خان و تمام جریانات جهادی امروز در جبهه آقای عبداله قرار دارند و در حقیقت می خواهند در مقابل آمریکا قرار بگیرند.
ابوالفضل ظهره وند؛ سفیر پیشین ایران در افغانستان
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۷ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۸ - 2020 March 15
کد خبر: ۳۸۲۸۴

اشرف غنی در افغانستان فردی بی ریشه است

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ با توجه به سوگند دو رییس جمهور در افغانستان می توان گفت که در افغانستان کار نشد ندارد و می شود. امروز افغانستان در شرایط خاص و پیچیده ای قرار دارد  که نتیجه اقدامات نسنجیده و مداخله گرایانه آمریکا است. خروجی توافق دوحه همین وضعیت است. اگر آمریکایی ها حسن نیت نسبت به افغانستان  داشتند می توانستند اجازه بدهند مراسم تحلیف در هفته های گذشته انجام شود و مساله آقای عبداله و آقای اشرف غنی یکسره شود سپس توافق نامه را با طرف طالبان امضا کنند. ولی این توافق نشان داد مساله دولت و مردم افغانستان برای آنها اهمیتی ندارد و در حقیقت توافق دوحه به معنی عبور از ساختار سیاسی و دولت فعلی افغانستان می باشد که نتیجه آن را در مراسم تحلیف شاهد بودیم و به نوعی تخریب ساختار صورت گرفت که برای آقای اشرف غنی و آقای عبداله مناسب نبود.

 

آنچه که آقای عبداله انجام داد کاری سیاسی در موضع انفعال بود و حداقل کاری بود که او می توانست انجام بدهد ولی مسئولیت این وقایع بر دوش شخص اشرف غنی افتاد. او در انتخابات و شمارش آرا شرایطی را به وجود آورد و عملکرد بد ستاد انتخابات نیز با خانمی که برای این مسئولیت تعیین شده بود واضح بود عملکرد بد این فرد قابل توبیخ است.

 

کلیه طرف ها نسبت به آنچه اتفاق افتاده ناراضی بودند. این عقیده در افغانستان وجود دارد که اگر آرا درست شمارش می شد آقای عبداله انتخاب می شد. در انتخابات قبلی نیز به نظر بسیاری آقای عبداله پیروز میدان بود که با برخی دخالت ها آقای غنی انتخاب شد. به عقیده من، کار اشرف غنی حرکتی در چهارچوب سناریو آمریکایی ها خواهد بود. عدم خروج اشرف غنی از موضع منفی خود اوضاع افغانستان را پیچیده تر خواهد کرد. ادامه این وضعیت ساختار افغانستان را به فروپاشی نزدیک می کند و این همان چیزی است که آمریکایی ها می خواستند و مسئولیت آن را بر دوش خود افغانها سوار می کنند و از پذیرش نقش خود شانه خالی می کنند.

 

 بنابراین شرایط پیچیده است و بهترین وضعیت عبور از انتخابات است و این دو نفر باید به نوعی توافق کنند و حتی اگر شده دولتی موقت و فراگیر شکل بدهند تا نتایج گفتگوی آمریکایی ها و طالبان مشخص شود و سپس انتخاباتی مجدد برگذار کنند.

 

اگر عبدالله فرمان لغو ریاست جمهوری اشرف غنی را صادر نمی کرد باید فاتحه کار سیاسی را می خواند از جهتی ایستادگی او در برابر آمریکایی ها نیز در خور توجه است. او علی رغم تمام فشار های ایالت متحده که در چندین دور دیدار آقای خلیل زاد با او ایجاد شد کنار ننشست. امروز تمام جریانات سیاسی افغانستان از او حمایت می کند. اشرف غنی در افغانستان فردی بی ریشه است. او جز سازمان سی آی ای و لابی برخی از جریانات وابسته به آی اس آی کسی را در آمریکا ندارد. اشرف غنی مجموعا بنا بر دستور کار می کند. ولی آقای خلیل آقای دوست محمد و آقای محقق و حتی سیاب و دیگران و آقای اسماعیل خان و تمام جریانات جهادی امروز در جبهه آقای عبداله قرار دارند و در حقیقت می خواهند در مقابل آمریکا قرار بگیرند. تا زمانی که آمریکا در صحنه افغانستان باشد طالبان نیز در این کشور وجود دارد و با همکاری پاکستان به سمت تجزیه افغانستان پیش می روند تا این کشور را وارد چالش جدیدی کنند. این بازی خطرناک مدتها است آغاز شده و باید از آقای عبداله حمایت کرد.

 

 آقای اشرف غنی در خرداد ماه رییس جمهور افغانستان نبود و تا اینجا 8 ماه در موضع رییس جمهور عمل کرده است. همچین گرین کارت آمریکا را دارد و دستور خود را از بیرون از خاک افغانستان می گیرد. چرب و شیرین قدرت این پشتون را نگه داشته است. خلیل زاد نیز یک پشتون متعصب و ضد اسلامی است. اشرف غنی نیز در همین موضع قرار دارد و فردی سکولار است. آنها چیزی را به نام غیر پشتون به رسمیت نمی شناسند.

 

تنها راه شکل دادن به دولتی موقت توسط این دو فرد است. آنها باید مساله طالبان را یکبار برای همیشه حل کنند چون طالبان برای فروپاشیدن این ساختار آمده است. طالبان را باید پاکستان دید و مردم افغانستان نمی خواهند زیر سلطه پاکستان باشند.

 

با توجه به این روال حتما درگیری در افغانستان وجود دارد. حالت های مختلفی وجود دارد. آمریکایی ها بر سر آزادی زندانی ها با اشرف غنی در حال معامله هستند و او می تواند با استفاده از همین موضوع آمریکایی ها را وارد مراسم تحلیف خود کند ولی اگر آمریکایی ها بخواهند عبداله را به حاشیه برانند باید انتظار وضعیت نظامی جدیدی در افغانستان باشیم و درگیری ها وارد فاز جدیدی شود. چون دو پادشاه در اقلیمی نگنجند. چون حامیان عبداله عبداله ریشه های قومی و جهادی دارند و قطعا مناطقی از افغانستان مثل پنجشیر و شمال کابل کماکان از عبداله حمایت می کنند و دسته بندی جدیدی اتفاق می افتد و در حقیقت اشرف غنی در این میان قر بانی می شود و ساختار فرو می پاشد و جنگی در می گیرد.

 

 این بازی ساخته دست آمریکا است و در نهایت به این جمع بندی می رسند که اگر می خواهند ثبات و امنیت به افغانستان برگردد اول باید آمریکا را اخراج کنند چون تمام این مسائل مشغول اشغالگری آمریکا در افغانستان است. طالبان وجود ندارد این افراد مهره های بازی آمریکا هستند و توسط آمریکایی حفظ شده اند و تا به اینجا رسیده اند. هدف آمریکا تجزیه افغانستان است تا هر یک از پنج پایگاههای نظامی اش در یک منطقه جدید را مدیریت کنند و اهداف منطقه ای آمریکا را به خوبی پیش ببرند. این برنامه آمریکا برای بلند مدت است.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده