به گزارش راهبرد معاصر؛ گروه صلح عربی طرحی جدید مشتمل بر هفت بند، جهت آتشبس در یمن و شروع فوری گفتگوهای ملی ارائه کرده است. براساس گزارشات، این طرح هفتبندی شامل توقف جنگ، آغاز گفتگوهای جدی میان طرفهای یمنی با نظارت بینالمللی، جرمانگاری بهکارگیری سلاح در حل و فصل اختلافات، ایجاد دولت فدرال از دو منطقه، بازسازی سازمانهای دولتی و موسسات نظامی و امنیتی، اعلام دولت وحدت ملی و اینکه تنها یک دولت باید در این کشور مالک ثروتهای نفتی و منابع استراتژیک باشد، می شود.
پیش از ورود به این بحث و تحلیل دلایل ارائه این طرح و اهمیت آن لازم است این نکته را مورد اشاره قرار داد که گروه صلح عربی یک نهاد یا گردهمایی عربی در قالب یک سازمان می باشد که نسبت به موضوعات جاری و ساری در میان کشورهای عربی جهت گیریهای خود را نشان می دهد. در واقع این گروه درون عربی که موازی با دیگر نهادها و سازمان های عربی فعالیت می کند از افراد و شخصیتهای سیاسی شهیر و شناخته شده با سوابق بالای اجرایی از عمده کشورهای عربی تشکیل شده است که مأموریت خود را بر مبنای اهدافی چون کاهش تنشها، متوقف کردن انواع درگیری ها و پایان دادن به آفت جنگ های داخلی اعراب که به زعم شان فقط دشمنان ملت های عربی از آن بهره مند هستند، قرار داده اند.
بنابراین ارائه این طرح از سوی این گروه برای حصول به آتش بس در یمن براساس شاخصهای مربوط به جهان عربی سامان یافته است. بطوریکه در این طرح که پیشنهادی برای ارائه آتش بس و گفتگوهای ملی میان بازیگران یمنی است، شخصیتهای سیاسی و دیپلماتیک یمنی از جمله «علی ناصر محمد» رئیسجمهور اسبق یمن در دهه 1980 میلادی و «ابوبکر القربی» وزیر خارجه اسبق یمن نیز حضور دارند که از اعضای گروه صلح عربی هستند.
طرح تشکیل دولت فدرال متشکل از دو اقلیم، که از جمله بندهای مهم این طرح هفت ماده ای است، طرحی جدید به شمار نمی آید؛ در واقع طرح دو اقلیمی اداره کردن یمن، در سال های اول و دوم تجاوز ائتلاف به یمن به رهبری سعودی و با همکاری امارات از جمله طرح هایی بود که مورد توجه بوده و همواره سعودی بر آن تأکید و اصرار داشته است. بطوریکه می توان گفت آنچه در درون رویکرد دو اقلیمی اداره کردن یمن قابل توجه است؛ تأمین اهدف و منافع ائتلاف سعودی می باشد که این بار از سوی گروه صلح عربی با اضافه کردن بندهای دیگری به آن در قالب طرح جدیدی مطرح شده است.
با توجه به سابقه و دیدگاه جدایی طلبانه دو شخصیت سیاسی یمنی در این طرح باید خاطر نشان کرد که این طرح بیش از آنکه در راستای منافع مردم یمن باشد در راستای منافع گروهها و بازیگرانی است که خواهان جدایی جنوب از شمال هستند. پس در این طرح منافع جنوب و بازیگران تجزیه طلب در آن در نظر گرفته شده است. بنحویکه می توان ادعا کرد در این طرح که رویکرد متقدم آن فدرالی کردن یمن است، در فضای اجرایی – عملیاتی در بُعد متأخر آن تجزیه یمن و جدایی کامل جنوب از شمال و تشکیل کشور جنوبی مد نظر میباشد که به عنوان بخشی از قواعد بازی در یمن در مراحل بعد، پس از عبور از مقدمات اجرایی آن، در این طرح پیشنهادی در فضای پسا صلح دنبال خواهد شد.
به علاوه اینکه حساسیتهای میدانی نبرد در یمن بهویژه در جبهه مأرب از یکسو و عملیات های آفندی مورد استفاده مکرر از سوی صنعاء علیه مواضع سعودی و در عمق خاک این کشور در هفته های اخیر از سوی دیگر که با موفقیت نیز همراه شده است، موجب شده تا گروه صلح عربی به نام یمن، اما برای نجات ائتلاف وارد میدان پیشنهاد طرح آتش بس و توقف فوری جنگ شوند.
از سوی دیگر این طرح که به عنوان یک ابتکار جدید از آن نام برده می شود حاصل جلسات مشترک اتاق فکری متشکل از کارشناسان و اعضای گروه صلح عربی با آمریکاییها است. بنابراین با توجه به این موضوع، آنچه گروه صلح عربی را به سمت طرح این پیشنهاد تشویق کرده و سوق داده است، تحمیل مواضعی است که در راستای منافع سعودی – آمریکایی از سوی آمریکا انجام گرفته است. بطوریکه اگر نگاهی به فعالیت های آمریکا در ماه های اخیر در میدان یمن در شرق بویژه در استان المهره(تشکیل اتاق فکر آمریکایی – سعودی جهت نفوذ و تسلط بر این استان شرقی و حضور نیروهای نظامی آمریکا در این استان نمونه های واضحی در این باره می باشند) بیندازیم، درک موضوع همفکری آمریکا با گروه صلح عربی در راستای طرح پیشنهادی مذکور آسان تر و روشن تر خواهد شد.
تأکید بر حضور یک کمیته نظامی و بینالمللی با مشارکت کشورهای منطقهای جهت نظارت بر روند آتش بس در این طرح که در قالب یکی از بندهای هفتگانه گنجانده شده است بر این امر دلالت دارد که اهداف این گروه با اهداف متجاوزان همسو بوده و آنها در این طرح بیش از آنکه منافع ملت یمن را در نظر گرفته باشند، منافع متجاوزان و مسیرهای خروج آنها از شرایط فرسایشی در محورها و جبهه های نبرد در یمن را در نظر گرفتهاند؛ به علاوه اینکه این طرح با هدف متوقف سازی دولت نجات ملی و محدود کردن دامنه فعالیت های میدانی آنها در عرصههای عملیاتی در شرایط کنونی و سیاسی آنها در آینده به عنوان یک فرمول نو، جهت دستیابی به حل و فصل مسالمت آمیز منازعات در یمن تعبیه و ارائه شده است.
اینکه این طرح با توجه به کلی بودن آن، نه تنها راه حل محور نیست بلکه همانطور که گفته شد بر پایه رهیافتهای پیشین بنا شده است. با این حال وجه حقوقی آن با توجه به گروه محور بودن آن(گروه صلح عربی) در قالب گزاره درون عربی، شاخص متفاوت بودن آن با طرح های گذشته که با همین مضمون ارائه شده بودند، را در بر می گیرد.