به گزارش راهبرد معاصر؛ كيهان نوشت:طی هفتههای گذشته با پردازش ماجرای نفوذ جریانات دلالی به مهمترین بخش فوتبال ایران یعنی تیم ملی، مطالبی را منتشرکردیم و اشاراتی نیز به افرادی داشتیم که به سبب سیطره شان بر سرمربی تیم ملی، هر کاری که اراده کنند را انجام میدهند.
این افراد که سرشاخههای یک شبکه مسموم دلالی به حساب میآیند، با استفاده از ناآگاهی برخی مدیران فوتبال- شاید هم آلوده بودن بعضی از آنها- و با حمایت رسانههای تحت اختیارشان، به خصوص یکی از سایتهای معلومالحال و معروف در زمینه دلالی، به موازات تلاشی که برای نفوذ به بدنه تیم ملی دارند و هدف شان سوءاستفاده از فرصت جام جهانی است، نگاه بلندی نیز به فصل نقل و انتقالات لیگ برتر دارند؛ به شکلی که شنیده میشود برخی از آنها در فعالیتهای چند هفته اخیر خود و در راستای پیشبرد اهداف شان در شغل شریف(!) دلالی، از باشگاهها در ازای عقد قرارداد با هر بازیکن، درخواست 10 درصد مبلغ کل قرارداد را ارائه کردهاند؛ یعنی به طور مثال تنها از قبل یک بازیکن 10 میلیاردی – حداقل مبلغی که این روزها بازیکنان مطرح روی خود میگذارند- 1 میلیارد تومان به جیب جناب «ایجنت» -بخوانید دلال- میرود و...
پیوند این افراد با عوامل رسانهای شان در این روزها، ناگسستنی است و منافع مشترک آنها موجب شده تا به صورت سیستماتیک کارها را پیش ببرند.
درباره کار و بار این افراد در این فصل، در آینده بهتر و شفافتر میتوان نوشت و از آنجایی که نهادهای نظارتی به این جریان مسموم و افراد سوءاستفاده گر آن کاری ندارند و ظاهرا بنا به دلایلی که برای ما معلوم نیست، نمیخواهند هم کاری داشته باشند، فعلا و تا شکل گیری ارادهای به جهت برخورد با این جماعت، تنها میتوان افشاگری کرد و به مدیران باشگاهها – آنهایی که آلوده این مسایل نشدهاند – هشدار داد.
بازیکنان خارجی بیکیفیت پرسپولیس
اما برای آنکه موضوع نفوذ این جریانات روشنتر شود، اشارهای میکنیم به ماجرای عجیب جذب دو بازیکن خارجی بیکیفیت باشگاه پرسپولیس که چند ماه قبل و در دوره مدیریت پیشین این باشگاه قراردادشان منعقد شد و بسته به آن قرارداد باید سه سال از این باشگاه ارتزاق کنند.
«وحدت هنانوف» و «منوچهر صفروف» دو بازیکنی بودند که پس از دیدار سال گذشته پرسپولیس و استقلال تاجیکستان در لیگ قهرمانان آسیا، به عنوان گزینههای مورد نظر باشگاه ایرانی در رسانهها مطرح شدند. این دو عضو باشگاه استقلال تاجیکستان، در ابتدا به دلیل مخالفت یحیی گل محمدی راهی به فوتبال ایران نیافتند.
آنها که بار و کیفیت فنی شان را در همان چند بازیای که برای پرسپولیس در لیگ بیست و یکم به میدان رفتند مورد ارزیابی قرار دادیم و مشخص شد که ویژگی شاخصی نسبت به داخلیها ندارند، در آن مقطع، پشت درهای بسته باشگاه پرسپولیس ماندند، اما مدت زمانی بعد با درخواست سرمربی سرخها پروسه جذب شان شکل گرفت.
اینکه چرا آنها در ابتدا مورد قبول واقع نشدند و در ادامه ناگهان مورد پذیرش قرار گرفتند سؤالی بیپاسخ است اما ماجرا زمانی عجیبتر میشود که با ابعاد مالی این انتقال و نام دلالی که مقدمات حضورشان در ایران را فراهم کرده است آشنا میشویم؛ فردی به نام «الف.س» که طی سالهای اخیر از کنار چنین رفت و آمدهایی به ثروت هنگفت رسیده و هیچ نهادی نیز بر عملکرد وی و همپالگیهایش، بهویژه عناصر رسانهای وابسته به وی نظارت ندارد.
اما ماجرای تاجیکهای پرسپولیس چگونه به بخش عجیب خود میرسد. بر اساس اطلاعاتی که به دست ما رسیده است، این بازیکنان در اولین مقطعی که نام شان به عنوان گزینههای حضور در پرسپولیس مطرح میشود، هر کدام 35 هزار دلار قیمت داشتهاند؛ یعنی مبلغی در حدود یک میلیارد تومان. ضمنا در همان مقطع برخی افراد حاضر در فدراسیون فوتبال تاجیکستان به مدیران باشگاه پرسپولیس اعلام میکنند که اگر مبلغی در حدود 30 هزار دلار به این فدراسیون تعلق بگیرد، مقدمات حضور این نفرات در باشگاه ایرانی را فراهم خواهند کرد. یعنی به تعبیر سادهتر میتوان گفت که با جمع این 30 هزار دلار و آن 70 هزار دلاری که پرسپولیس باید به دو بازیکن میداد، جمعا با 100 هزار دلار این انتقال صورت میگرفت.
اما در ادامه چه اتفاقی رخ داد؟ مدت زمانی گذشت و سرمربی تیم به این نفرات اعلام نیاز کرد و باشگاه سریعا وارد مذاکره شد و قرارداد دو بازیکن تاجیکی به امضا رسید اما با این تفاوت که این بار مبلغ درخواستی آنها چندین برابر شده بود. بر اساس اطلاعاتی که به دست مان رسیده است، قرارداد سه ساله این نفرات به گونهای تنظیم شده که برای سال اول نفری 110 هزار دلار، سال دوم نفری 150 هزار دلار و سال سوم نفری 180 هزار دلار کسب درآمد خواهند کرد!
این مبالغ را در کنار خواسته ابتدایی آنها که چند ماه قبل از آن مطرح کرده بودند قرار دهید تا عمق فاجعه نمایان شود؛ فاجعهای که جبران آن از بودجه یک باشگاه مردمی و از بیتالمال خواهد بود؛ فاجعهای که بیشک نمونههای آن در فوتبال ایران و باشگاههای مختلف آن کم اتفاق نیفتاده و نخواهد افتاد اما ابعادشان روشن نمیشود.
همه اینها ریشه در عدم آگاهی برخی مدیران اشتباهی آمده به فوتبال و عدم دلسوزی آنها و از همه مهمتر وجود دلالهای شناخته شده که سالهاست مشغول مکیدن خون فوتبال هستند دارد؛ افرادی که اگر جلوی لفت و لیسهایشان گرفته نشود، دودمان این فوتبال را بر باد خواهند داد و با این روندی که میبینیم، آن روز دیر نیست.