به گزارش «راهبرد معاصر»؛ سپتامبر سال 2020 بود که چهار کشورهای عربی امارات، بحرین، سودان و مراکش روابط بعضاً عادی تا پیش از این پنهان خود با رژیم صهیونیستی را یکی پس از دیگری علنی کردند. این کشورها به پشتگرمی آمریکا و دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق این کشور پا در مسیر سازش با رژیم صهیونیستی و نادیده گرفتن آرمان قدس گذاشتند و تلاش شد تا در چارچوب ادعایی «توافق ابراهیم» برای این خیانت بهانهای دستوپا کنند.
نمایش به اصطلاح عادیسازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی تا دسامبر سال 2020 ادامه یافت و کشورهای عربی سرمشق دیکته شده از سوی آمریکا را به این امید دنبال میکردند که از رهگذر آن منافع خود را در منطقه و جهان تأمین کنند. بیش از یک سال از آن زمان میگذرد و اکنون که سال 2021 نیز از نیمه گذشته، به نظر نمیآید خبری از منافع دوجانبهای باشد که اعراب به طمع آن آرمان ملت فلسطین برای بازگشت به سرزمین آبا و اجدادی را زیر پا گذاشتند. نهتنها این مهم برای اعراب محقق نشده، بلکه ظاهراً فرمایشات دیکته شده از سوی آمریکا که ریشه آن به سرزمینهای اشغالی میرسد، پایانی ندارد.
یکی از حوزههایی که کشورهای عربی از مسیر سازش با رژیم صهیونیستی چشم امید به جلب حمایت در آن بسته بودند، حوزه نظامی و امنیتی بود. حوزهای که اتفاقاً صهیونیستها اصل خاصی را در آن سرمشق قرار دادهاند. اینکه تجهیزات نظامی که به دست دیگر کشورها میرسد نباید خدشهای به توهم برتری نظامی این رژیم در منطقه وارد کند. این رویکرد به عینه در همان اولین گامهای علنی سازی روابط با رژیم صهیونیستی خود را نشان داد. درحالیکه امارات نام خود را در حافظه تاریخی اعراب و مسلمانان بهعنوان اولین کشوری ثبت کرد که در دوره تازه به ملت فلسطین خیانت میکرد، در همان گامهای نخست سازش، تل اویو بهشدت با دستیابی ابوظبی به جنگندههای پیشرفته آمریکایی مخالفت کرد.
صهیونیستها اهداف خود را از عادیسازی روابط با اعراب دنبال میکنند که بعید است آورده چشمگیری برای اعراب داشته باشد. رژیم صهیونیستی تلاش میکند با علنی کردن روابط خود با اعراب سرپوشی بر جعلی بودن و انزوای منطقهای و بینالمللی خود بیابد. همچنین در پرتو برقراری ارتباط با اعراب، صهیونیستها تلاش میکنند هم صهیونیسم را در جوامع اسلامی عربی تبلیغ کرده و هم حضور خود را در این کشورها امری عادی جلوه دهند.
برای بررسی ابعاد این موضوع و نیز با «مصیب نعیمی» کارشناس مسائل غرب آسیا گفتوگویی انجام دادهایم که مشروح آن در زیر بیان میشود.
راهبرد معاصر: گزارشها نشان میدهند رژیم صهیونیستی در راستای عادیسازی روابط، در برخی کشورهای عربی سامانه هشدار سریع نصب کرده است. دلیل این اقدام چیست؟
نعیمی: همکاری رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی عمدتاً در حوزه خلیجفارس سالهاست که بهوسیله آمریکاییها انجام شده است و گفته میشود بهصورت مخفیانه دیدارهایی در تلآویو و در پایتختهای شیخنشین های خلیجفارس برگزار کردند که این ارتباطات موضوع تازهای نیست. آنچه صهیونیستها این روزها بر روی آن مانور میدهند، رابطه علنی و آشکار و اعلام حضور خود در این منطقه است و از این راه بیشتر به دنبال تنش و تحریک آفرینی در منطقه هستند و شاید قصد دارند به این وسیله ایران را سرگرم محدوده خود کند تا بتوانند به اهداف کوتاه و بلندمدت خود در حوزه مدیترانه دست یابند.
شاهدیم همزمان با گرایش آنها به سمت کشورهای حوزه خلیجفارس، تنش با لبنان بالا میگیرد؛ صهیونیستها سعی میکنند با حمایت غربیها حوزه گازی مدیترانه را به نفع خود مصادره کنند که این موضوع با مخالفت جدی لبنان بهویژه حزبالله مواجهه و بهنوعی متوقف میشود؛ ولی آنها مانور برای توافق با اروپا و جایگزین کردن گاز محدودی که در حوزه مدیترانه شرقی هست، با گازی که احیاناً قرار است در آینده از روسیه قطع شود، در سر دارند.
در پس این اقدامات تحول تازهای در این زمینه رخ نخواهد داد، زیرا معادلات قدرت قبلی همچنان در منطقه برقرار است. آمریکاییها اوضاع خوبی در زمینه اوکراین و بسیج نیرو و ارسال سلاح به این کشور ندارند، جنگ همچنان در اوکراین ادامه دارد و برخی کشورهای اروپایی بهویژه فرانسه بهصراحت راه حل اوکراین را مذاکره اعلام کردند و بقیه کشورهای اروپایی نیز تکتک بهنوعی با روسیه ارتباط برقرار کردهاند؛ زیرا موضوع قطع گاز و نفت روسیه و نیز کود و لوازم کشاورزی به اروپا میتواند بحرانهای جدی و جدیدتری را در حوزه غذایی ایجاد کند.
ترفندهایی که رژیم صهیونیستی همواره با آن بازی میکند چه در دورهای که جنگهایی را در فلسطین ایجاد کرد، چه جنگ سوریه که نقش مهمی در آن به همراهی حامیان غربی خود داشتند و چه جنگهای داخلی در لبنان و در حال حاضر نیز تنشهایی که در این سو دنبال میکنند، پیامد آن هوشمندتر کردن کشورهای هدف مانند جمهوری اسلامی ایران است. آنچه که در خفا انجام میشد، در حال علنی شدن است و شاید آن را وضعیت تبلیغاتی مناسبی برای خود میدانند، اما درعمل میدانند در هرگونه رویارویی جدی با توجه به شناخته شدن آنها بهعنوان عامل اصلی بحران، مورد آسیب قرار خواهند گرفت و قطعاً این بار دیگر اوضاع قبلی را نخواهند داشت.
راهبرد معاصر: تحلیل شما از تلاش کنگره آمریکا برای ادغام پدافندهای صهیونیستها و برخی کشورهای عربی چیست؟
نعیمی: این اقدامات پیشتر نیز در بُعد حمایت نظامی از رژیم صهیونیستی هم انجام شد، چه سپر آهنین و چه پدافندهایی که از اول برای صهیونیستها به کار گرفته شد؛ اما زمانی که بحران و جنگ جدی رخ داد، هیچیک از آنها جوابگو نبود. همانطور که شاهدیم این پدافندها در مقابل موشکهای دستساز فلسطینیها نیز کارایی نداشت و ندارد؛ لذا ایجاد رعب و وحشت در طرف مقابل یکی از فرمولهای کاری است که صهیونیست خود یا بهوسیله آمریکاییها به شکل گستردهای عنوان میکنند تا در دل مخالفانشان وحشت ایجاد کنند. این اقدام هدف خاصی انجام میشود تا مبادا حرکتی علیه صهیونیستها انجام دهند.
این شگرد شناختهشده و قدرت و توان نظامی آمریکا نیز کاملاً مشخص است؛ کما اینکه در جنگ اوکراین همه سلاحها را بهکار گرفتند و هنوز چهار ماه است در بنبست قرار گرفتند و هیچ کدام از آنها کارگشا نبود و شاید این جنگ به درازا بکشد. در جنگهای منطقهای نیز همه نوع سلاح در اختیار گروههای تروریستی و عوامل خود قرار دادند؛ در جنگ یمن شاهد بودیم در برابر کشوری که خیلی مسلح نبود قدرتمندترین سلاحهای ویرانگر را به کار گرفتند، اما نتیجه عکس داد و امروز خود آنها به دنبال این هستند که بحران یمن متوقف شود.
در رابطه با رژیم صهیونیستی نیز چنین وضعیتی وجود دارد؛ آنچه درباره این رژیم عنوان میشود، با واقعیت خیلی فاصله دارد. هر کشوری که قصد دفاع از خود را داشته باشد، تمام سلاحها و کاربری آنها را شناسایی میکند و تا آنجا که معلوم است، رژیم صهیونیستی خیلی بیشتر از آن آسیبپذیر است که بتواند با پدافند آمریکایی مورد حمایت قرار بگیرد، زیرا این رژیم با 22 هزار کیلومتر اشغال سرزمین فلسطین به پادگان نظامی تبدیل شده و هر نقطه آن آسیبپذیر است. لذا خیلی بیشتر از آنکه قدرت دفاع از خود داشته باشد، به مانور و جنگ ترس روی آورده است که اتفاق خاصی در معادلات موجود منطقه ایجاد نخواهد کرد.
راهبرد معاصر: با توجه به این موضوعات عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی چه سودی برای اعراب دارد؟
نعیمی: کشورهای عربی زیر سلطه آمریکا هستند و واشنگتن سعی میکند آنها را با صهیونیستها در یک راستا قرار دهد. این کشورها خود در تناقض بسیار سخت قرار دارند و شاهدیم همزمان با سفر جو بایدن به عربستان، شورای همکاری خلیجفارس در این کشور برگزار میشود که معلوم نیست چقدر بتواند دستاوردی داشته باشد. کشورهای عربی سعی میکنند در دعوای فعلی غرب و روسیه با توجه به نیازهایی که به مواد غذایی دارند، میانهرو باشند. آنچه وجود دارد، نمای سیاسی است که سعی میکنند با آن ظاهر قدرت نداشته خود را نشان دهند؛ اما واقعیت و توان کشورهایی که در این قضیه ذینفع هستند مشخص است و آن اینکه ایجاد یک تفاهم علنی تفاوتی با تفاهمات پشت پرده آنها ندارد.
آمریکا هر زمان خواسته از کشورهای عربی به هر نحوی سوءاستفاده کرده و کشورهای عربی آنقدر آسیبپذیر هستند که باید به فکر خود باشند و خیلی نمیتوانند به رژیم صهیونیستی فکر و برای آن هزینه کنند. بهویژه اینکه صهیونیستها با توجه به درگیریها و تنشهای داخلی و حرکت جدید مقاومت شرایط قبلی مانور را ندارند و شاید این اقدامی است که در مقابل دوربین ها انجام میشود و هیچکدام از آنها نمیتواند ذرهای در شرایط و تنگناها کمکشان کند.
خواسته رژیم صهیونیستی این است که تمام کشورهای عربی را تحت سلطه خود قرار دهد، طبق همان طرح از نیل تا فرات ممکن است به صورت فیزیکی باشد و در حال حاضر همینکه سلطه بر مصر و کشورهای حوزه خلیجفارس داشته باشد، میتوانند از آن بهعنوان ابزاری برای پیشگیری از فروپاشی خود بهره ببرد.
مشکلات این رژیم داخلی است و کابینه نفتالی بنت، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در وضعیت دشواری قرار دارد و هر لحظه ممکن است سقوط کند؛ لذا بحران صهیونیستها خیلی بزرگتر از آن است که با گردهمایی که از پیش مشخص است حرف جدیدی ندارد، حلوفصل شود.