به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در دولتهای گذشته کشور شرایط سختی را تجربه کرد و در نظام مدیریت اقتصادی که به توافق برجام گره زده شده بود، بنابر آمارهای رسمی آنچنان موفق عمل نشد. بنابر گفته کارشناسان اقتصادی، در صورت بازگشت آمریکا به برجام سالها زمان میبرد در بعضی از بخشها کشور مستقل شود، اما پیشبینیها نشان می دهد اگر ایران بتواند در بلندمدت صادرات غیرنفتی را به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار افزایش بدهد، در عمل تحریمناپذیر خواهد بود.
احمد صالحی، کارشناس مسائل پولی و بانکی در گفت و گو با «راهبرد معاصر» درباره تأثیر برجام بر اقتصاد کشور گفت: از سال ۱۳92 با ادعاهایی که دولت روحانی مطرح کرد، ثبات بر کشور حاکم شد، ولی زمانی که ایران در سال 94-95 با طرف غربی وارد توافقی به نام برجام شد، برخی ها این ثبات را مثال میزدند و از برجام به عنوان عامل ثبات ساز یاد میکردند. از نظر آنها ثبات این بود که تورم وجود نداشت، اما اگر واقع بینانه بخواهیم نگاه کنیم، با وجود رکود و رشد اقتصادی هشت درصد و همچنین افزایش فروش بشکه های نفت از یک به 2 میلیون، عملاً درآمد سرانه افزایش یافت اما شغل و کارخانه جدیدی احداث نشد. در واقع رشد اقتصادی به وجود نیامد و تأثیری بر اقتصاد کشور نداشت.
وی با بیان اینکه حدود ۶۰ درصد رشد اقتصادی ایران در دوره برجام مربوط به فروش نفت بود، افزود: زمانی که صحبت از رشد اقتصادی هشت درصد میشود، به این معناست که همه کارخانه ها با حداکثر ظرفیت مشغول به کار هستند، اما شاهد بودیم رکود عمیق در سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ ایجاد شد و حتی دولت وقت به آن اعتراف کرد.
زمانی که صحبت از رشد اقتصادی هشت درصد میشود، به این معناست که همه کارخانه ها با حداکثر ظرفیت مشغول به کار هستند، اما شاهد بودیم رکود عمیق در سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ ایجاد شد و حتی دولت وقت به آن اعتراف کرد
این کارشناس مسائل پولی و بانکی تصریح کرد: زمانی که صحبت از رشد اقتصادی هشت درصدی در چین می شود به معنای این است که هر روز سرمایه ثابت و شغل جدید ایجاد میشود، اما شاهد بودیم در دوره برجام چنین اتفاقی رخ نداد. برخی ها میگفتند موتور اقتصادی کشور را به راه انداختند و ثبات را به کشور بازگرداندند اما اندکی سرعت آن پایین است. مردم اعتماد کردند و گفتند شاید رکود به دلیل کوتاهی های دولت قبل است، اما در واقع تورم همچنان سر جای خود بود.
صالحی گفت: دولت گذشته در دوره برجام بیش از 3 هزار میلیارد تومان نقدینگی جدید ایجاد کرد، در حالی که در زمان انتخابات سال ۱۳۹۲ و پس از آن خطابههای طولانی در مذمت افزایش نقدینگی در دولت قبل از خود داشت و نقدینگی را عامل اصلی نابسامانی اقتصاد معرفی میکردند و با وجود اینکه ادعا کردند ثبات به بازار برگشته است، هر روز شاهد خلق نقدینگی در حوزه های مختلف اقتصاد بودیم.
وی با بیان اینکه دلیل ثبات به وجود آمده در اقتصاد بعد از برجام بالا نگه داشتن نرخ سود بین بانکی بود، عنوان کرد: ماشین خلق نقدینگی در حال فعالیت بود، نرخ سود بین بانکی را به رقابت بانک ها در بازار سپردند و بانک ها به جای رقابت برای کاهش نرخ سود بین بانکی، رقابت را برای افزایش نرخ سود تا ۳۵ درصد دادند. در اصل هیچ کسب و کاری ایجاد نشد و سرمایه ها در بانک انباشت شد و نتیجه آن رکود عمیق بود.
صالحی با بیان اینکه دولتهای یازدهم و دوازدهم رکود به وجود آمده در دوره برجام را به دولت قبل از خود نسبت میدادند، افزود: آنها در رسانههای خود دائم تکرار میکردند رکود به وجود آمده نتیجه عملکرد دولت قبل است و مردم حرف آنها را پذیرفتند، سپس در خرداد 1396 که انتخابات برگزار شد، در شهریور ماه نرخ سود بین بانکی به 15 درصد رسید، زیرا دولت می دانست ادامه این روند نابودی کامل اقتصاد را رقم میزند. از بهمن 1396 سیگنال صعودی بازارهای دارایی های سرمایه ای مانند ملک و بورس و طلا آغاز شد.
این پژوهشگر اقتصادی تصریح کرد: تعلل دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا در خروج از برجام تا ۱۶ماه پس از انتخابات آمریکا بی دلیل نبود. وی بهمن ۱۳95 به کاخ سفید رفت و اردیبهشت ۱۳97 از برجام خارج شد. در حالی که قبل از انتخابات می گفت بلافاصله برجام را پاره میکند. اما بعد از رئیس جمهور شدن، گفت هر سه ماه یک بار در رابطه با عملکرد ایران گزارش بدهید که فعالیتشان خوب بوده است یا خیر.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی با تأکید بر اینکه ترامپ زمانی را برای خروج از برجام انتخاب کرد تا با آن به اقتصاد ایران ضربه بزند، افزود: رئیس جمهور سابق آمریکا معتقد بود برجام بدترین توافق دنیاست؛ اما با همه شعارهایی که داد 16 ماه صبر کرد، زیرا میدانست اگر قبل از آن از برجام خارج شود، هیچ اتفاقی نمیافتد و موعدی را انتخاب کرد که سود بانکی از سوی بانک های جمهوری اسلامی ايران کاهش داده شد. در شهریور ۱۳96 بایستی سود بانکی روی حساب ها می نشست و در نخستین موعدی که سود روی حساب نشست، مردم پول ها را از حساب ها بیرون کشیدند و به بازار دارایی های سرمایه ای بردند و تورم نصف شد. بعد به محض خروج از برجام شرایط بد شد و در عمل با برجام افکار عمومی را بازی دادند.
وی گفت: وقتی جو بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد، ناگهان 7 میلیون کالای انبار شده در کشور آزاد، قیمت ها خرد و به صورت موقت بازار آرام شد. معتقدم ممکن است در آینده نیز رابطه علت و معلولی شکل بگیرد، اما باید علت یابی کرد و دانست یکی از ریشههای آن در نظام پولی و مالی است.
رئیس جمهور سابق آمریکا معتقد بود برجام بدترین توافق دنیاست؛ اما با همه شعارهایی که داد 16 ماه صبر کرد، زیرا میدانست اگر قبل از آن از برجام خارج شود، هیچ اتفاقی نمیافتد و موعدی را انتخاب کرد که سود بانکی از سوی بانک های جمهوری اسلامی ايران کاهش داده شد
صالحی تصریح کرد: از سال 1351 به این سمت رشد نقدینگی و تورم ساختاری را شاهد بودیم که به تحریم ها ربطی نداشت و دلار میانگین رشد خود را طی کرد. رفتار مردم نیز تابعی از نگرش سیاسی آنهاست، یعنی شرطی کردن مردم روی برجام اثر خود را بر بازارهای داخلی نشان میدهد. وقتی گفته شود دلار قرار است بدون برجام بالا برود، ناخودآگاه مردم تقاضای دلار را افزایش میدهند که اثرات خود را بر قیمتها نشان میدهد.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه راه توافق متوازن با غرب از شرق میگذرد، گفت: شاید اگر سال ۲۰۱۴ توافق ۲۵ساله با چین را امضا می کردیم، احتمال داشت آمریکا از برجام خارج نشود یا حتی با هزینه بیشتری خارج شود. اگر بنا به گشایش بود، در مذاکرات قبل از برجام گشایش حاصل شده بود. اگر بخواهیم با غرب به توافق متوازن دست یابیم باید تخم مرغ هایمان را در سبدهای مختلف بچینیم.
صالحی با بیان تجربه موفق کشورهای روسیه و چین در کاهش نقش دلار در تجارتشان گفت: نظام پولی و مالی در دنیا ساختارمند در حال تغییر است. در سال ۱۹۶۱، ۸۵ درصد از ذخایر ارزی دنیا دلار بود، اما در حال حاضر به ۶۰ درصد کاهش یافته است. ذخایر ارزی چین در سال ۲۰۰۵، ۸۰ درصد دلار بود که در سال ۲۰۱۴ به ۶۰ درصد رسید. در روسیه تنها ۱۶ درصد از ذخایر ارزی اختصاص به دلار دارد. تجارت میان چین و روسیه طبق گزارش بانک جهانی در سال ۲۰۱۵، ۹۲ درصد با دلار انجام میشد، اما در سال ۲۰۱۰ به ۴۵ درصد کاهش یافته است. در سال ۲۰۱۹ روسیه طرحی را رونمایی کرد با عنوان دلار زدایی از اقتصاد تا سال ۲۰۲۴ و در مسیر آن حرکت کردند.
وی تأکید کرد: با توافق بینالمللی مشکلات اقتصادی ما حل نمیشود، بلکه باید دست به اصلاحات ساختاری هدفمند زد تا بتوان در بلندمدت با وجود تحریمهای غرب اقتصاد خود را مصون کرد. همان گونه که در جنگ اوکراین روبل روسیه نه تنها سقوط نکرد، بلکه قدرت خود را حفظ و مسکو کشورهای اروپایی را مجبور کرد با روبل بهای خرید گاز خود را پرداخت کنند.