به گزارش راهبرد معاصر؛ نیویورک تایمز نوشت: «یافتههای اطلاعاتی ایالات متحده که بهتازگی از حالت محرمانه خارج شده، گویای آن است که وزارت دفاع روسیه برای ادامه جنگ خود علیه اوکراین در تدارک خرید میلیونها راکت و گلوله توپ از کره شمالی است.»
هالیوود از زمانی که تصاویر را به مثابه قدرتی تاثیرگذار به کار گرفت تا ذهن انسانها را در قالب مفاهیم مورد انتظار ریلگذاری کند، تلاش نموده تا دوقطبی خیر و شری را به تصویر درآورد که طرف خیرخواه آن همواره آمریکا و متحدانش بودهاند.
قطب خیرخواه هالیوود حتی اگر برای کشتار دشمنانش از بمب اتم کمک گیرد یا زنان و کودکان ویتنام تاوان قهرمانپردازیهای آن را بدهند و یا حتی اگر دارای مخوفترین زندانها در گوانتانامو باشد، میتوان در ذهن و خیال مخاطبان آن را تنها منجی جهان برای رسیدن به حقوق بشر به تصویر کشید.
فضیلت «قهرمان» در اندیشههای دستکاری شده مغرب زمین همواره داشتن «دشمن» را به یک ضرورت انکار ناپذیر مبدل کرده است، چه آنکه همه ضرورتهای تاریخی برای ارتکاب هر گونه عملی- فارغ از رذیلانه یا خیرخواهانه بودنش- با وجود دشمن توجیه میشود.
دلتنگی برای جهانِ دوقطبی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، فقط زمان کوتاهی طول کشید و دشمن تراشان به سبک هالیوود، با چنان ظرافتی به تراشیدن دشمن پرداختند که میکل آنژ ایتالیایی نمیتوانست پیکری را بدین ظرافت بتراشد.
ادعای خرید تسلیحات توسط روسیه از هر نوعش که باشد، باید به گونهای طراحی شود که نخست در ذهن مخاطبین «قطب متحدی» از مخالفان آمریکا را شکل دهد تا مردم اروپا و آمریکا را برای «تحمل» یک رویارویی در مقابل دوقطبی هالیوودی قانع نماید.
این سناریو پیش از این با خبر ارسال پهپادهای ایرانی برای استفاده در جنگ اوکراین آغاز شد و علیرغم تکذیب ایران، بهره برداری رسانهای لازم از آن انجام گرفت. آمریکاییها بعد از مدت کوتاهی در فضای سکوت رسانهای برای پنهان سازی مدعیات خود علیه جمهوری اسلامی به امید ضعف حافظه مخاطبین، پردازش رسانهای آن را کمرنگ کردند، بویژه اینکه جامعه جهانی با تکیه بر نقش موثر و دیپلماتیک ایران برای حل سیاسی بحران اوکراین با سفر امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی به روسیه، رویکرد فروش پهپاد به روسیه را جدی نگرفت.
اما دومین نتیجهای که آمریکا از ادامه سناریو خرید سلاح از کره شمالی توسط روسیه دنبال میکند، آن است که بتواند با مطرح کردن کره شمالی در این فضا سازی رسانهای، مشابهت ضمنی بین کشورهایی را القا کند که تفاوتهای اساسی دارند.
نیاز آمریکا برای توجیه نادیده گرفتن راه دیپلماتیک در حل مسئله اوکراین و دمیدن در تنور جنگ موجب میشود تا جبهه متحد خیالی از کشورهایی باز آفریند که پیشتر از آنها تصویرهای جنجالی ساخته است تا با ادعای آنکه اجماعی چند جانبه علیه آمریکا در حال شکل گرفتن است مردم آمریکا را به پذیرش ادامه تحمل بحران اقتصادی و همراهی با هزینههای جنگ اوکراین متقاعد سازد.
غرب در این مسیر تا بدانجا پیش رفت که بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیزاز مردم این سرزمین خواست با آنچه که مقاومت آنها را تا بهار به چالش خواهد کشید روبرو شوند به نظر میرسد سران آمریکا در استنتاج وقایع نیز روش معمول علمی را به نفع خیال پردازی هالیوودی کنار گذاشتهاند و با ادعای اینکه «تحریم به قدری زنجیرههای تامین روسیه را محدود کرده که مسکو را مجبور نموده تا برای تدارکات نظامی به کشورهای منزوی روی بیاورد.» نتیجه گرفتهاند که باید این مسیر را ادامه دهند!
به راستی اگر تحریم نتیجه بخش بود چرا باید کشوری که چهل سال زیر فشار تحریم بوده بتواند به حدی موفق عمل نماید که وزیر دفاع آمریکا نگران از ارسال تجهیزات جنگی و پهپادی آن به روسیه باشد؟
اکنون بسیاری از کشورهای اروپایی در حالی از نزدیک بودن زمستانی سخت سخن میگویند که برخی سران اروپا همچنان نسخه نظامی گری و جنگ را تجویز می کنند. اگر چه، توجیه عدم موفقیت آمریکا در جنگ نیابتی ناتو در اوکراین با این یارکشیهای خیالی و رسانهای از این دست برای افکار عمومی جهانی قابل پذیرش نیست نکتهای نیست اما این شرایط چندان هم برای آمریکاییها ناخوشایند نخواهد بود وقتی در ترفندی دیگر با ادعای تامین نیاز اروپا به انرژی به دنبال منابع اقتصادی انحصاری و وابسته نمودن هرچه بیشتر اروپا به خویش باشند./ نورنیوز