به گزارش «راهبرد معاصر»؛ عصر روز سهشنبه ۲۲ شهریور پلیس امنیت اخلاقی خانم جوانی را پس از توضیح اینکه پوشش مناسبی ندارد، به همراه همراهانش برای شرکت در جلسه توجیهی به مقر خود هدایت کرد. خودروی ون وارد محوطه واحد مربوطه شد و آن خانم جوان به همراه چند نفر دیگر از خودرو پیاده شدند.
در بیش از یک ماه اخیر پس از فوت این خانم دروغ، تهییج افکار عمومی، به میدان فراخواندن نوجوانان و جوانان با ترفند دروغ های پیدرپی و عملیات روانی موجب خسارتهای زیادی شد و هزینههایی به کشور و ملت تحمیل کرد
فیلم های دوربینهای مداربسته نشان میدهد این خانم دقایقی در سالن منتظر شروع کلاس آموزشی شد، پس از برگزاری جلسه از جایش برخاست و به سمت یکی از کارکنان اداره پلیس رفت و در حال گفت و گو بود که ناگهان نقش بر زمین شد؛ مهسا امینی به علت وخیم بودن حالش به بیمارستان منتقل و سه روز بعد فوت شد. همه ماجرای فوت این خانم همین بود؛ مانند بسیاری از متوفیانی که به علت نارسایی قلبی، مغزی، تشنج و ... ناگهان به کما می روند و فوت میکنند.
چیزی نمیگذرد خبر فوت این خانم به تیتر یک رسانههای دنیا تبدیل میشود؛ گاردین نوشت، مهسا امینی 22 ساله پس از «دستگیری خشونت آمیز» به دلیل نقض قوانین حجاب جان باخت. نیویورک تایمز نیز نوشت، مرگ زنی در ایران پس از دستگیری به وسیله پلیس امنیت اخلاقی، خشم مردم را برانگیخته است.
این گونه فوت امینی بهانهای برای آغاز اغتشاشات شد. درواقع نقطه شروع ناآرامی ها از انتشار دروغ بزرگ بود، دروغ این بود «مهسا امینی پس از دستگیری به وسیله گشت ارشاد، بر اثر ضربات مأموران پلیس دچار مرگ مغزی و پس از سه روز فوت شد».
بلافاصله شبکههای خبری فارسی زبان معاند همچون بی.بی.سی، من و تو، ایران اینترنشنال و ... برنامههای عادی خود را قطع کردند و در قالب خبر فوری ۲۴ ساعته پای کار آمدند و پوشش هر خبری با محوریت مهسا امینی و اغتشاشات را در دستور کار قرار دادند. در بیش از یک ماه اخیر پس از فوت این خانم دروغ، تهییج افکار عمومی، به میدان فراخواندن نوجوانان و جوانان با ترفند دروغ های پیدرپی و عملیات روانی موجب خسارتهای زیادی شد و هزینههایی به کشور و ملت تحمیل کرد.
در اغتشاشات اخیر تاکنون بیش از 24 نفر از نیروهای بسیجی و انتظامی شهید و بیش از 2 هزار نفر از نیروهای نظامی مجروح شده اند. خسارت واردشده به شهرداری تهران به بیش از 30 میلیارد تومان رسید و اورژانس کشور حدود 100 میلیارد تومان خسارت دیده است. همچنین برآوردها از خسارت های اولیه به شعب بانکهای کشور از 400 میلیارد تومان عبور کرده است و همه این موارد بخش کوچکی از خسارتهای مادی و معنوی اغتشاشات اخیر بود.
اطلاعرسانی دیرهنگام، تأخیر ۷۲ ساعته در انتشار فیلم حضور آن خانم در سالن اداره پلیس، نداشتن پاسخهای مستدل و فوری برای دروغهای شبکه های غربی، کشتهسازیها و ... به همراه مخابره لحظهای اخبار به وسیله رسانههای معاند و نواختن بر طبل آشوب تا چند روز نخست، بدون تعارف رسانه های داخلی را به گوشه رینگ برد
به جملات چند ماه اخیر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی که دال بر اهمیت و فوریت جهاد تبیین دارد، دقت کنید؛ «امروز سیاست قطعی رسانههای معاند جمهوری اسلامی این است که واقعیتها را تحریف و در تحریف واقعیتها و دروغپردازی، خبرهای مربوط به جمهوری اسلامی را با انواع و اقسام دروغها آمیخته کنند».
وقتی پازل ناآرامی ها کنار هم چیده میشود، جرقه اغتشاشات با انتشار دروغی بزرگ و شاخ و برگ دادن به آن زده شد و در ادامه، روایتهای اول، تولیدات منسجم و فراگیر رسانهها بود که آتش اعتراضات و اغتشاشات را شعلهور نگه میداشت.
در این میان کم کاری مورد تأکید رهبر انقلاب در عرصه جهاد تبیین و روشنگریها بیش از همه به چشم میخورد. اطلاعرسانی دیرهنگام، تأخیر ۷۲ ساعته در انتشار فیلم حضور آن خانم در سالن اداره پلیس، نداشتن پاسخهای مستدل و فوری برای دروغهای شبکه های غربی، کشتهسازیها و ... به همراه مخابره لحظهای اخبار به وسیله رسانههای معاند و نواختن بر طبل آشوب تا چند روز نخست، بدون تعارف رسانه های داخلی را به گوشه رینگ برد و وظیفه رسانههای دلسوز نظام، نیروهای جهادی و رسانهای جبهه انقلاب اسلامی و اتاقهای فکری و تبلیغی تا حدودی مبهم بود.
سوال مهم اینکه با وجود رویدادهای اخیر و کم کاری در عرصههای تبیینی، آیا دست نیروهای دلسوز نظام خالی است؟
نمونههای زیادی وجود دارد که میتواند نشان دهد چگونه از محاصره بیرون بیاییم؛ «آمرلی» از آن دست نمونههاست، شهری در استان صلاح الدین عراق که ژوئن 2014 در محاصره کامل داعش قرار داشت و این گروه تروریستی آب، مواد غذایی و خدمات مخابراتی را به روی شهروندان بست. آن روزها آزادی آمرلی چیزی شبیه رؤیا بود، شهری که به فرماندهی سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کمتر از دو ماه آزاد شد.
آمرلی، شباهتهایی با فضای رسانهای حال حاضر ما دارد؛ نخست، اینکه آمرلی و فضای تبیینی و رسانهای ما در محاصره کامل دشمن است و دوم، اینکه شرایط در آمرلی و فضای رسانهای به گونهای است که ابتکار عمل را دست دشمن نشان می دهد و رهایی از وضع موجود دست کمی از معجزه ندارد.
آیا با نشستن و نقشه کشیدن آمرلی آزاد می شد؟ قطعا خیر، در فضای رسانهای نیز چنین است. با دست روی دست گذاشتن و تبدیل شدن به رباتهای مصرفکننده تولیدات جبهه پیشرو کاری از پیش نمیرود. لازم است با طراحی مناسب دل به دریای نیزه و شمشیر زد، اینکه بنشینیم و در مواجهه با دشمن دست به ماشه، هر چند وقت یکبار پاتک بزنیم، درست نیست.
غیرقابل مقایسه بودن حجم تولیدات رسانه های معاند با اقدامات فرهنگی و رسانه ای داخلی شرایطی را به وجود آورد که ابتکار عمل در حوزه جنگ نرم در برهه ای از زمان به دست دشمن تا بن دندان مسلح بیفتد و نیروهای فعال در عرصه رسانه در محاصره باشند. بی تردید توجه به تأکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی بر جهاد تبیین، راه برون رفت از این محاصره است.
در حال حاضر وضعیت ما در روشنگری دستاوردها، رفع شبهات برای جوانان که با حجم وسیعی از تولیدات جبهه مقابل در شبکههای اجتماعی مواجهاند، امیدوارکننده نیست که اگر بود در این چند ماهه رهبر انقلاب مدام تاکید بر قطعی و فوری بودن جهاد تبیین نمیکردند. نجات ما از این شرایط سخت امکان پذیر است.
در ماه های اخیر پس از سخنان رهبر انقلاب در زمینه جهاد تبیین، مسئولی گفت این موضوع گرههای ذهنی را باز میکند، دیگری آن را به مشکلات کشور ربط میدهد، وزارتخانهای قرارگاهش را عَلَم میکند، رسانه ای به ریشههای دینیاش میپردازد، نمایندهای بر همهجانبه بودن آن تأکید میکند و در جایجای کشور نشست برگزار میشود.
به راستی ما را چه میشود که به جای پرداختن به اصل موضوع به تکرار آن بسنده میکنیم؟ آیا منظور رهبر انقلاب از جهاد تبیین، سخنرانی و برگزاری نشست است؟
یکی از کارهایی که میشود در مواجهه با موج انبوه تولیدات رسانههای غربی انجام داد و آن را تبیین کرد، پاسخ به شبهاتی است که در چهار دهه انقلاب نیاز به پرداختن آن حس شده است. در رسانه های داخلی چنددستگی وجود دارد و معلوم نیست متولی آن کیست؟ کمتر اثر تولید شدهای در جبهه انقلاب مانند «سلام فرمانده» چشمها را گرد میکند و بازتوزیع میشود؛ تولیداتی که میتوانند خنثیکننده تولیدات رسانههای جبهه مقابل باشند.
یکی از هلدینگهای رسانهای آمریکا USAGM و مأموریت اصلی آن ایرانستیزی است؛ بودجه این هلدینگ رسانه ای در سال ۲۰۲۰ معادل ۸۱۰ میلیون دلار بود. سوال مهم اینجاست که بازوی اصلی تبیینی رسانهای ما در مواجهه با این اختاپوس چیست؟
یکی از کارهایی که میشود در مواجهه با موج انبوه تولیدات رسانههای غربی انجام داد و آن را تبیین کرد، پاسخ به شبهاتی است که در چهار دهه انقلاب نیاز به پرداختن آن حس شده است
دختری به وسیله گشت ارشاد به جلسه آموزشی دعوت، در سالن آموزش بیهوش و کمی بعد فوت میشود؛ بیش از یک ماه است درگذشت این خانم که همه گزارش های پلیس و پزشکی قانونی نشان می دهد علت فوت مرگ ناگهانی بوده و هیچ گونه ضرب و جرحی در کار نبوده به موضوع نخست کشور تبدیل و تبعات آن تاکنون میلیاردها تومان به کشور خسارت وارد کرده است. افراد زیادی جانشان را از دست دادهاند یا به شهادت رسیدهاند، آیا این جز کم کاری در عرصه جهاد تبیین دلیل دیگری دارد؟
در موضوعی مشابه آیت الله رئیسی، رئیسجمهور کشورمان در بازدید یکی از مراکز رسیدگی به نامههای مردمی از کارمندی پرسید «به شما ناهار دادند»؟ همین موضوع به ظاهر ساده با تقطیع و تحریف اصل خبر تا مدتها محل استهزا و تمسخر شده بود. آیا اینکه رئیسجمهور از کارمند ارتباط مردمی ریاست جمهوری چنین سؤالی بپرسد جای قدردانی، تشکر و توجه دارد یا استهزا؟
در جایی که فضای مجازی در کنترل مزدوران و فیکنیوزها باشد، هر چند وقت یکبار باید در انتظار خبرهایی از این دست بود. اینجاست که رهبر انقلاب به درستی میفرمایند «در امپراتوری رسانهای غرب مطلقاً از پیشرفتها چیزی مشاهده نمیکنید و متقابل نقطعهضعفی کوچک را صدها برابر بزرگ میکنند».
عضویت در نشست شانگهای، ورود فوری به شیوع بیماری کرونا و پیرو آن واکسیناسیون سراسری، به صفر رسیدن آمار جانباختگان در برخی روزها، زنده کردن بخش های مرتبط با دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه و آزاد کردن بخشهایی از وجوه بلوکه شده ایران، پنجشنبه و جمعههای پر کار رئیس جمهور و هیئت دولت در استان های کمبرخوردار و ارتباط نزدیک با مردم، آزاد کردن سواحل دریای خزر در ضرب الاجلی 20 روزه، تعیین بازه زمانی برای موضوعات مهمی از جمله توقف ساخت و ساز در جنگلهای مازندران، در حال اجرا بودن سامانههای هوشمند ازجمله سامانههای ارتباط مردمی 111، سامانه اخذ مجوز برای کسب و کار و ورود به موضوع پراهمیت و چالشی همچون حذف ارز 4 هزار و 200 تومانی و قطع دست کارتلهای رانتی و ملموس کردن مفهوم عدالت در جامعه و ... سفرهای استانی که از هویزه در خوزستان آغاز و تا میانکاله مازندران ادامه دارد و ... تنها بخشی از اقدامات دولت سیزدهم است.
به همه این موارد عملکرد مثبت و مؤثر مجلس شورای اسلامی و و قوه قضائیه را باید افزود. در میان رفت و آمدهای رؤسای قوا، سایر مسئولان و دوندگیها با نیت کمک به مردم و دسترسی به شهرها و قصبات دوردست، کدام اثر رسانهای تولید شده است تا در ذهنها مانده باشد؟ هر چه شاهدیم، نقطه ضعفهای کوچکی بود که هر کدامشان بارها بازنشر و دست به دست شد تا از کاه کوهی بسازند.
در این میان لازم است اقدامات انجام شده در سالهای پس از انقلاب بدون اغراق و با واقع بینی به کمک ابزارهای نوین ارتباطی به چشم مخاطب بیاید تا کارهای انجام شده، دیده شوند.