به گزارش راهبرد معاصر؛ اکنون 40 سال از تشکیل «بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی» میگذرد، نهادی که به فرمان امام (ره) و با هدف تجمیع اموال و داراییهای مصادره شده برای کمک به فقرا و نیازمندان، آن هم پس پیروزی انقلاب اسلامی تشکیل شد و قرار بود به ارتقای سطح زندگی مادی، معنوی و فرهنگی مستضعفان و محرومان جامعه کمک کند و از طرفی در حداکثر نمودن ارزش ترکیب بهینه دارایی و سهام، رشد بازده کل اقتصادی رشته فعالیتها و توسعه دانایی، دانش و فناوری در کشور سهیم باشد.
نگاهی به عملکرد بنیاد مستضعفان در این سال ها، تلاش این بنیاد را در راستای اهداف خود به رخ می کشد؛ از احداث راهها و آبادانی روستاها و مناطق کم برخوردار و دور دست و اهدای اسناد املاک علوی به محرومین در مناطق مرزی و روستایی دور افتاده گرفته تا حرکت در مسیر افزایش علم و دانش به ویژه برای دانش آموزان مستعد مناطق کم برخوردار؛ اما آنچه مشخص است این تلاش ها هر چند پر و پیمان و به ویژه در برخی مناطق کم برخوردار مانند قلعه گنج کرمان حضوری پررنگ و مثمر ثمر داشته اما این کارایی با همان شدت پر و پیمانیش با آنچه انتظار میرفت و البته با منویات مقام معظم رهبری در سالهای اخیر اندکی فاصله دارد. از این روست که رهبر معظم انقلاب در حرکتی جهادی مدیر جهادی کمیته امداد را از سمت خود برکنار و کلید داری بنیاد مستضعفان را به ایشان می سپارد.
رهبر انقلاب مدیریت بنیاد را به دست فتاح می سپارد کسی که پیش از این در کمیته امداد امام خمینی(ره) مدیریت جهادی خود را به اثبات رساند و با تغییر سبک مدیریتی و فروش ساختمان بالا شهر امداد و انتقال دفتر کمیته به مناطق پایینی و متوسط شهر جایگاه و رسالت اصلی کمیته امداد را به مدیران و خدمتگزاران مردمی یادآور شد و به نظر میرسد حالا نوبت بنیاد مستضعفان است که در راستای اهداف محوله خود گام های بلندتر و کاراتری بردارد.
موفقیت یا عدم موفقیت؟
اگر در احوالات و عملکرد بنیاد دقیق تر شویم این سوال در ذهن ایجاد می شود: بنیاد مستضعفان چقدر موفق عمل کرده یا نکرده و چه انتظاری از این سازمان حمایتی وجود دارد که رهبر معظم انقلاب دست به تغییر مدیریتی آن می زنند؟ در پاسخ به این سوال باید اینگونه مطرح کرد که بنیاد مستضعفان با اهدافی والا 40 سال پیش و به فرمان امام (ره) تشکیل شد و بعد از آن با رهبری آیت الله خامنهای و گسترش نیاز های جدید در عرصه حمایت از مستضعفان و نیازمندان و بعدها هم جانبازان برخی انتظارات به این اهداف افزوده شد.
در فلش بکی به دیدار سال 68 رهبر معظم انقلاب با مسئولان بنیاد مستضعفان توجه به این نکته که دغدغه اصلی رهبری به فلسفه ایجادی آن باز می گردد حائز اهمیت است چرا که ایشان به هدف کمک رساندن به محرومان و مستضعفان، در چارچوب مصارف صحیح، درست و قانونمند تأکید دارند. رهبری بارها از فعالیت های بنیاد تقدیر می کنند پس بنیاد مستضعفان ناموفق نبوده و هر چند با اندکی فاصله اما انتظارات را برآورده کرده است.
ماهیت سازمان های حمایتی چیست؟
اما یک مسئله خاطر برخی منتقدان این سازمان را مکدر کرده و برایشان علامت سوال شده است که چرا سازمانی حمایتی باید بنگاهی اقتصادی نیز باشد و دست به اقداماتی اینچنینی بزند؟ چنانچه عنوان می شود پس از شرکت ملی نفت ایران، دومین موسسه اقتصادی بزرگ کشور بنیاد مستضعفان است که در عرصههای مختلف اقتصادی همچون خدمات، صنعت و معدن، انرژی، ساختمان و کشاورزی، جهانگردی، حملونقل، سرمایهگذاری، بیمه و بانکداری، تجارت و بازرگانی فعالیت میکند و به روایتی هماکنون ۱۱ هلدینگ و مالکیت ۱۶۹ شرکت را در اختیار دارد. رهبری در دیداری با مسئولان بنیاد مستضعفان در سال 69 می فرمایند: «اگر درآمد اقتصادي نباشد، نميشود به فقرا و محرومان و مستضعفان و از اينها بالاتر به جانبازان كمك كرد، پس بايستي كار اقتصادي قوي و با همان ديد اقتصادي صحيح انجام بگيرد. اما كار اقتصادي بايد تميز، نظيف و سالم باشد و دور از هرگونه آلودگي انجام بگيرد.» آنچه واضح است کار اقتصادی است اما آیا تمام ظرفیت این شرکت های اقتصادی صرف محرومیتزدایی می شود؟ یا بخش اعظمی از آن برای سرپا نگه داشتن خود بنگاه ها استفاده می شود؟
با این حال بنیاد در اساسنامه هم نهادی فرهنگی واجتماعی و هم اقتصادی است و در راستای محرومیت زدایی به ویژه در سالهای اخیر عملکرد این بنیاد به سمت اهداف تعیین شده بیشتر شده است و نمونه آن همانطور که پیش از این نیز بدان اشاره شد پروژه قلعه گنج کرمان است که با مشارکت مردم و با هدف توانمند سازی و معیشت پایدار انجام شد، اما همانطور که مشخص است این موضوع در یک نقطه کشور بود و هنوز با اهداف ترسیم شده فاصله وجود دارد.
جهاد در راه محرومیت زدایی
حالا فارغ از تمام آنچه از میزان موفقیت و عملکرد بنیاد مطرح شد باید دید مدیریت جدید بنیاد مستضعفان چگونه عمل خواهد کرد تا همانند مدیریت جهادی کمیته امداد، بنیاد مستضعفان نیز کاراتر وارد عرصه خدمتگزاری شود و اصولا چه انتظاری از فتاح به عنوان مدیر سازمانی به قدمت انقلاب وجود دارد؟
رهبر معظم انقلاب توصیه های مهمی به مدیریت جدید بنیاد مستضعفان می کنند و به نوعی نقشه راه و انتظارات را برای وی ترسیم می کنند. ایشان می فرمایند: «اهم توصیه های اینجانب برای شما اهتمام به توانمندسازی تهیدستان و مصروف کردن این امانت ملی در جهت آبادانی و پیشرفت مناطق محروم، و ثانیا رعایت دقیق بندهای اقتصاد مقاومتی و ثالثا بهکارگیری نیروهای جوان و متخصص و انقلابی و جریانسازی فعالیت جهادی در همه بخشهای این بنیاد است.» رهبری عنوان می کنند که «من شما را بهمعنای واقعی کلمه مدیر جهادی میدانم و بدون هیچ ملاحظهای مدیریت جهادی را اجرا کنید. سرمایهها را برای مستضعفان بفروشید و کار را به عناصر ارزشی بسپارید.»
جهادی عمل کردن یعنی انتظار می رود فتاح با همان صلابتی که در کمیته امداد وارد شد و دست به تغییرات سازنده زد در بنیاد مستضعفان نیز عمل کند لذا اینکه تغییراتی اساسی در نحوه اداره شرکت ها و بنگاه های اقتصادی روی دهد دور از انتظار نیست چنانچه خود فتاح نیز گفته است: « خروج بنیاد از فعالیتهایی که با روح نهادی این بنیاد در تعارض است، تسریع خواهد شد، باید وجهه این نهاد در جامعه به درستی، شفافیت و بدون ابهام ترسیم شود و به این منظور پاسخگویی به مردم و رسانهها و مجموعههای نظارتی نیازمند اصلاح است، افزایش سود و درآمد فعالیتهای اقتصادی همراه با عملکرد حرفهای با رعایت چارچوبهای اعتقادی مطالبه جدی بنیاد مستضعفان است که نتیجه این اقدامات باید در رسیدگی بیشتر و سریعتر به امور محرومان و توانمندسازی آنان متجلی شود.»
مدیریت جهادی مورد انتظار افکار عمومی از نقشه راه ترسیم شده توسط مقام معظم رهبری برای بنیاد مستضعفان جدید حرکت در مسیر تغییراتی است که اعتبارات صرف شده در جهت محرومیت زدایی از مناطق محروم و کم برخوردار کشور را بیشتر و فرآیند این محرومیت زدایی ها را همانند آنچه در قلعه گنج شاهدش بودیم تسریع خواهد کرد.
انتقال امکانات و تزریق اعتبار
فعالیتهای اقتصادی و اموالی که امروز در مناطق برخوردار گسترش دارد و به اصطلاح عامه دردی از کسی دوا نمی کند، می تواند به همان نقاط محروم کشور منتقل شود تا آبادانی و رشد و پیشرفت را برایشان به ارمغان بیاورد و انتظار میرود بنیاد با مدیریت جهادی و جدید این نکته را از نظر دور نکند که انتقال سرمایه ها همانطور که «آب آبادانی می آورد» می تواند بیابانی خشک و بی آب و علف را به دشتی حاصلخیز مبدل کند.
بنیاد مستضعان 4 دهه گذشته را در مسیر فرامین امام(ره) در محرومیت زدایی فعالیت کرده و شاید با مستمری های ماهیانه و شاید هم تزریق اعتبار سعی در رشد و آبادانی داشته اما امروز می باید برای این اقدام مهم به محرومان ماهی گیری آموزش داد و همانطور که رهبری نیز بر آن تاکید دارند توانمند سازی حرف اول و گام مهمی در این مسیر خواهد بود و وابستگی محرومان را کاهش داده و آنها را هر چند در نقطه ای دور و عاری از امکانات باشند به کارآفرینان کارساز مبدل خواهد کرد.