به گزارش راهبرد معاصر؛«عبدالواحد موسویلاری»، فعال اصلاحطلب و از چهرههای ستادی جریان سیاسی خاص به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران و در پاسخ به سؤال خبرنگار مبنی بر اینکه «برداشت من از صحبت های شما این است که ما در انتخابات سال بعد دیگر "تَکرار" را در سطح وسیع و ملی نخواهیم داشت؛ ولی در هر حوزه ای بر حسب شرایط اصلاحطلبان محلی خودشان عمل می کنند و تمام سرمایه سیاسی خود را در بحث انتخابات نمی گذارند.» میگوید:
«قطعاً همین طور است. یعنی ما ممکن است در یک حوزه انتخابیه کاندیدا نداشته باشیم و بگوییم نداریم. اما در جایی که کاندیدای حداقلی ما وجود دارد و از او دفاع می کنیم.»
او همچنین تصریح میکند:
همه حرف ما این است که این کشور متعلق به همه است و همه ایرانیان باید بتوانند در سرنوشتشان شریک باشند. در هر جایی که می توانیم باید حضور داشته باشیم و هرجایی هم که نتوانستیم، نتوانسته ایم؛ ما به خاطر اینکه نتوانسته ایم خودکشی نمی کنیم. خداوند نیاورد روزی را که اصلاح طلبان، که به اعتقاد من ۶۰ تا ۶۵ درصد جامعه هستند، احساس کنند دیگر نمی توانند در هیچ انتخاباتی شرکت کنند. آن وقت این مسأله برای نظام بسیار سنگین و برای آینده کشور خطرناک است .[۱]
*موسویلاری عقلانیتی را که میبایست در هنگام تبلیغ «تَکرار میکنم» خاتمی به خرج میداد؛ هماکنون به خرج داده است زیرا طبیعی است جریانی که با تابلوی تَکرار میکنم در انتخابات دولت، مجلس و شورای شهر از مردم رأی ۱۰۰ درصدی ستاند و هماکنون گرانی و کمکاری و تورم و رکود و جنازه برجام را روی دست مردم گذاشته؛ حتی تا چند انتخابات آینده قادر نیست مجدداً تَکرار کند زیرا موجب مضحکه خواهد شد.
در بحث عدم حضور در انتخابات نیز متأسفانه باید گفت آقای موسویلاری در سنین سالخوردگی به هیچ وجه نمایش دلچسبی را اجرا نمیکنند زیرا اصلاحطلبان پیش از این هم انتخابات «مجلس نهم» را تحریم کردند و در آن حاضر نشدند اما نه تنها هیچ خطری برای نظام، مردم و کشور حادث نشد بلکه در یک انتخابات پرشکوه، مجلسی عقلانی و بدون از هیاهو یعنی مجلس نهم شکل گرفت که هیچکس کنایههای مجلس فعلی را درباره آن مطرح نمیکرد.
گفتنیست، اصلاحطلبان در اعتراض به برخوردهای صورت گرفته در نتیجه فتنه سال ۸۸، انتخابات مجلس نهم که در سال ۹۰ برگزار شد را تحریم کردند.
در این زمینه خوانش مجدد صحبتهای عباس عبدی خالی از لطف نیست که زمانی در یک یادداشت در روزنامه اعتماد و در اشاره به همین تحریم (که گویا موسوی لاری از آن بیاطلاع است!) نوشته بود:
«چهار سال پیش در این روزها و ماههای پیش از آن چالشی اساسی میان اصلاحطلبان درگرفت و یک گروه طرفدار مشارکت در انتخابات مجلس نهم بودند. آنان طرفدار معرفی نامزد و رای دادن به آنان بودند. یک گروه دیگر با ادعای اینکه این بر خلاف هویت اصلاح طلبی است و با ادعای اینکه نامزدهای ما را تایید نمیکنند، شرکت نکردند. این چالش کمتر به عرصه عمومی کشیده شد و بیشتر در سطح جلسات خصوصی بود. کسانی که صدای بلندتری داشتند، طرفدار عدم مشارکت بودند…اکنون وقت حسابکشی از آن رفتار است. آن سرمایهای را که خرج نکردند و رایی را که نداند، اکنون کجا رفته است؟ چه نفعی از آن حاصل شده است؟ هیچ .»[۲]
***
چریک پشیمان دوباره پشیمان شد
«بهزاد نبوی»، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه سال ۸۸ به تازگی طی اظهاراتی که روزنامه دولتی ایران آنها را منتشر کرد، گفته است:
«آدرس غلط به مردم ندهید، مشکل کشور زیر سر دولت روحانی نیست. چرا میخواهید خرج خود را از دولت جدا کنید؟ مردم متوجه میشوند برخی برای انتخابات و کسب اقبال رأی دهندگان قصد عبور از دولت را دارند.»
وی تصریح میکند: متأسفانه انتقاد از دولت آسان است و جایزه دارد …[۳]
*این اظهارات بهزاد نبوی و رسوبات معاشقه اصلاحطلبان با روحانی در ایام دولت قبلی در حالی است که شخص آقای نبوی چند ماه قبل طی اظهاراتی اینطور گفته بود که ما اصلاحطلبان نه توافقی با روحانی داشتهایم و نه ائتلافی .[۴]
اظهاراتی که نبوی به هر دلیلی در ۴ سال اول روحانی بیان نکرد و در واقع این خود او بود که سررشته انتقاد از روحانی و عبور از رئیسجمهور را به دست اصلاحطلبان داد اما امروز به هر دلیلی ژست دیگری میگیرد.
در بحث بیتقصیری رئیسجمهور روحانی در مشکلات کشور نیز اگرچه بهزاد نبوی یکی از تئوریسینهای این مسئله است و هم در دولت اصلاحات و هم در دولت اعتدال بیان میکرد که نقش دولت ناچیز است اما جالب آنکه همین افراد درباره کارنامه ۸ ساله احمدینژاد مدعی و معتقدند که تمام رخدادهای عالم و حتی نباریدن باران هم تقصیر احمدینژاد است!
این در حالیست که کارشناسان معتقدند بیش از ۹۵ درصد اجرائیات و بودجه کشور در دست دولت است و مثلاً حساسیت زایدالوصف دولت روحانی به تقسیم بودجه و کنایهزنی مشاور روحانی به بودجه نهادهای دفاعی و دینی [۵] خود به تنهایی گواه این مسئله هست که نقش دولت در مشکلات کشور ناچیز است یا حداکثری؟!
پیش از این برخی دیگر از اصلاحطلبان نیز عنوان کردهاند نقش دولت در مشکلات کشورف حدود ۱۰ یا ۱۵ درصد بیشتر نیست ![۶]
***
وقتی حسن روحانی غیرتی شد
«عیسی کلانتری»، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان محیط زیست در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا در اشاره به موضوع انتقال آب از دریاهای ایران به مرکز کشور گفته است:
«من در ابتدا که موضوع انتقال آب مطرح شد به رییسجمهور معترض شدم، چراکه ما برای انتقال آب از دریای خزر باید رضایت ۴ کشور دیگر را نیز داشته باشیم، اما رییسجمهور گفتند که ۴ کشور دیگر وقتی دریا را برخلاف مصوبات لولهکشی کردند و لولههای انتقال نفت و گاز از داخل دریا عبور دارند از ما سوال کردند؟ من هم پاسخی در این زمینه نداشتم در حال حاضر نیز کشورهای حاشیه دریای خزر به جز ایران دریای مازندران را با نفت آلوده کردهاند.»
او همچنین میافزاید:
موضوع انتقال آب یک موضوع کاملاً کارشناسی است و جنجالهای مطبوعاتی را باید کنار گذاشت و برای همه مردم ایران آب سالم و بهداشتی فراهم کرد، ما در جنوب نیز همین کار را میکنیم و مجوز دادیم از دریاهای جنوب یعنی خلیجفارس و دریای عمان تا جایی که میخواهند آب را شیرین کرده و در همان منطقه مصرف کنند و در صورتی که صرفه اقتصادی داشته باشد به مناطق دیگر نیز منتقل کنند، چگونه است که کشورهای عربی و همسایه ما در سال میلیاردها مترمکعب آب از دریای عمان و خلیج فارس برداشت و شیرین میکنند و نمکهای آن را در خلیج فارس میریزند و رسانههای ما ساکت هستند و نوبت ما که میشود، فقط سالیانه یک میلیارد مترمکعب آب شیرین میکنیم تا نیازمان را تامین کنیم همه سر و صدا میکنند. رسانههای ما نباید ضدّ وطن باشند.
*بدیهیست که اگر رئیسجمهور روحانی کمی از همین رفتار را در مواجهه با آمریکا نیز میداشت امروز اوضاع رابطه ایران و آمریکا بهگونه دیگری بود و خبری هم از شکستهای دیپلماتیک دولت نبود!
در بحث انتقال آب نیز پر واضح است که باید به این مسئله با نگاه علمی نگریست و ایضاً رفتار کسانی که در دولت رئیسجمهور احمدی نژاد؛ این طرح را مغایر عقل مینامیدند و آنرا نشانه مختلالعقلی دولت میدانستند نیز به یاد آورد...
گفتنیست، عباس آخوندی، فعال اصلاحطلب و از وزرای مستعفی دولت به تازگی طی اظهاراتی در کنایه به طرح تأمین آب از دریا گفته است:
«ما حتی نتوانستیم از اغواگری تکنولوژی فهم دقیقی پیدا کنیم. همین چند روز پیش آقای رئیسجمهور در سخنرانیاش عنوان کرد که ما آب دریا را شیرین و سپس به کویر منتقل میکنیم. یعنی به درگیری با اغواگری بزرگتر از گذشته مواجه شدیم. در گذشته در تخصیص آب به زایندهرود فریب خوردیم و اکنون در تامین آب برای زایندهرود دچار فریبخوردگی هستیم. داستان به همین سادگی است که آقایان میگویند: آب را در دریای مازندران شیرین میکنیم و به سمنان میآوریم یا از دریای عمان شیرین میکنیم و به کرمان و زاهدان میآوریم! اقلیم، چیزی بسیار فراتر از آب است. کسی هم در ایران عبرت نمیگیرد. وقتی که رئیسجمهور در مجلس چنین چیزی را مطرح میکند، هیچ صدای مخالفی برنمیخیزد! و اینگونه میشود که دولتی که شعار همگرایی با محیط زیست میدهد، به اقدامات ضد محیط زیست روی میآورد .»[۷]
آقای لاری،
هیچ انقلابی ماندنی نیست یا مثل چکسلواکی با مسالمت برکنار میشود و یا مانند رومانی با خونریزی سرنگون میگردد، تصمیم با حاکمیت است که کدام سرنوشت را برگزیند.
سرور گرامی،
تنها راه نجات کشور اتحاد ماست که همصدا جمهوری اسلامی را تشویق به انجام دو فوریت نماییم:
1- مذاکره با آقای ترامپ برای دفع تهدیدات خارجی،
2- به رسمیت شناختن حق آزادی بیان مصوب قانون اساسی جهت حل مشکلات داخلی،
با تشکر از توجه شما،