در ادامه جلسه دادگاه پرویز کاظمی خطاب به قاضی گفت: اگر الان قرار باشد کارشناسی رسمی دادگستری انجام بشود مدیرعامل و هیأت مدیره تعیین کارشناس را انجام نمیدهند.
وی افزود: این در حالی است که ما نمی دانیم که کارشناس چه کسی هست. اگر یک گزارش کارشناسی مشکل دار می آید که ما نمی دانیم و نمی بینیم چه چیزی هست.
کاظمی گفت: صورتجلسه ای که برای تمام مدیرعاملانی که در طی این دوره انتخاب می شوند را می فرستم برای قاضی محترم. حضور در دادگاه ها، دعاوی، انتخاب مدیر، عزل، نصب و پاداش همه اینها در آن هست. براساس قانون تجارت هیأت مدیره اختیاراتی دارد که آن را تفویض می کند.
متهم گفت: ما نه انتخاب کننده کارشناس هستیم، نه گزارش را انتخاب می کنیم و نمی دانیم گزارش کارشناس چه چیزی هست که در آن دخالت کنیم. باید در بدنه اعداد تسهیلات معلوم شود و بر مبنای آن گزارش نوشته شود. همه کارها را که ما نمی توانیم انجام دهیم پس بدنه اینجا چه کاره است؟
در این لحظه نماینده دادستان گفت: آقای کاظمی شما در هیأت مدیره وظیفه تان خطاطی بوده؟ یا وظیفه دیگری داشتید؟ پرونده کلان تسهیلاتی را نباید یک ورق بزنید؟ این شرکت های کارتن خواب یک ورق می زدید متوجه می شدید یک هفته پیش شرکت تاسیس شده و الان دارد ضمانتنامه می دهد.
وی افزود: شما وقتی این وضعیت را می بینید قرارداد لازم الاجرا قرار می دهید؟ شما با یک قرارداد لازم الاجرا اینگونه امضا می زدید؟ شما حقوق کلان می گرفتید، شما یک امضا می زدید مشکل اسلام و مسلمین حل می شد؟ شرکتی که سفارشی هست چرا امضا می زدید؟
کاظمی در پاسخ گفت: من مدارک جزء این شرکت ها، صورتهای مالی، اینها 2 تاش مشمول ماده 129 شده که این ماده هیأت مدیران مشترک داشته باشند نمی توانند شرکت کنند. من اطلاعاتم کامل نیست.
نماینده دادستان گفت: شما اطلاعاتتان را با هم رد و بدل کردید. جلساتی که به شما در جلسه می آمدند سفارش می کردند در آینده نزدیک می آیند و در اینجا می نشینند. شما ضمناتنامه به ارزش حدود 500 میلیارد امضا کردید با قرارداد لازم الاجرا. در هیچ بانکی الان هیچکس را اینطوری راه نمی دهند، شرکت نفت پاسارگاد، شرکت ایران بارمهر، اینها فروش رفته در فولاد خوزستان، تبدیل به قیر شده.
نماینده دادستان در پاسخ به اظهارات کاظمی که میگفت اطلاعاتم در این خصوص کامل نیست گفت: اطلاعاتتان کامل نیست ولی امضاءتان اینجا هست. شما امین بودید، خیلی چیزها در خیانت در امانت اصلاً دیده نمی شود. شما چطور اینها را امضاء کردید؟ من فقط چند پیامکی که اینها بین هم داشتند را میخوانم: «فشار بگذارد بخشایش را امروز بگذارند»،«اگه امروز نشود بازی تمام است»، «گزینه من همیشه بخشایش بود که دوست و دشمن تائید می کنند»،«ساعت تغییر هم برای من مهم است».
اینها پیامکی است که همسر دوم یکی از مدیران که می توانست تغییرات را اعمال کند«امروز مجید می رود هیأت مدیره و انتظار حمایت دارم»
منبع:فارس