به گزارش راهبرد معاصر؛ پس از یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و شکست 30 بر هیچ اصلاح طلبان به رقیب سنتی خود یعنی اصولگرایان، تشتت و تنش در اردوگاه اصلاح طلبان آغاز شد.
سید عبدالواحد موسوی لاری نائبرئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان طی بیانیهای از سمت خود استعفا کرد و چند ماه بعد داود محمدی دبیرکل انجمن معلمان خبر داد که عارف هم از ریاست این شورا استعفا کرده است.
پس از نتیجه انتخابات مجلس شورای اسلامی به دنبال تصمیم شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان مبنی بر عدم ارائه لیست واحد از سوی جریان اصلاح طلب برای انتخابات دوم اسفند 98 تقسیمبندی اصلاح طلب جامعه محور و اصلاح طلب حاکمیت محور از سوی تئوریسینهای این جریان شدت گرفت.
عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات گفته بود که نمیشود بر سر یک میز هم علی شکوریراد و نوروززاده بنشیند و بر سر دیگر میز مصطفی کواکبیان و حسین کمالی.
به دنبال همین نگاهها حزب اراده ملت ایران دوم مرداد ماه طی بیانیهای جدیدترین مواضع سیاسی خود را منتشر و تاکید کرد که دیگر امیدی که در پیوستن به شورای هماهنگی اصلاح طلبان داشته بر باد رفته است.
حزب اراده ملت در بیانیه خود از بازسازی و آسیب شناسی جریان اصلاحات انتقاد کرده بود و گفته بود که فرصتها یکی پس از دیگری از دست رفته است.
احمد حکیمیپور که هم اکنون ریاست دورهای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات را به مدت سه ماه بر عهده داشت به دنبال بیانیه روز پنجشنبه این حزب اعلام کرد که از ریاست شورای هماهنگی استعفا کرده است.
محمدعلی وکیلی فعال سیاسی اصلاح طلب و نماینده مردم تهران در مجلس دهم در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس به آنچه اکنون در اردوگاه اصلاح طلبان میگذرد مفصل اشاره و بحرانهای جریان اصلاحات را 4 بحران موقعیت، مزیت، حکمرانی، توجیه و در مجموع ضعف نهاد سازی عنوان میکند.
*اصلاحطلبان بحرانها را حل نکنند تا 1420 توفیقی نخواهند داشت
وی گفت: جریان اصلاح طلب اگر این 4 بحران کلیدی را حل نکند نه تنها نمیتواند به 1400 بیندیشد بلکه تا 1420 هم همچنان درگیر خواهد بود و توفیقی نخواهد داشت.
*اصلاحات به دلیل دخالت عناصر غیرهمگون دچار سرگیجه شده
وکیلی درباره بحران موقعیت جریان دوم خرداد میگوید اصلاح طلبان به دلیل دور افتادن از گفتمان اولیه و دخالت عناصر غیرهمگون در گفتمان جدید اصلاح طلبی دچار سرگیجه و بحران موقعیت هستند.
این فعال سیاسی اعتقاد دارد که اصلاح طلبان هنوز نمیدانند که بالاخره باید اصلاح طلب درون نظام جمهوری اسلامی باشند یا اصلاح طلب بر جمهور اسلامی ایران. طیفهایی همچون بنده معتقد به اصلاح طلبی در جمهوری اسلامی هستیم و به همین دلیل نسبت به برخی از عناصر گفتمانی جدید اصلاح طلبی احساس بیگانگی میکنیم و خواهان برگشت به عناصر اولیه گفتمان اصلاح طلبی هستیم. بر همین اساس به اصلاح طلبی حداقلی اصرار داریم، چرا که موفقیت ها در انتخاباتهای سالهای 92-94 و 96 به دلیل تاکید بر همین نوع اصلاح طلبی بود.
*هاضمه جامعه، اصلاحطلبی حداقلی است
وکیلی با بیان اینکه ظرفیت اصلاح طلب حداقلی در جمهوری اسلامی موجود است و امکان گذر از فیلترهای نظام را داراست، گفت: هاضمه جامعه اصلاح طلبی حداقلی است و مجلس ششم که رویکرد اصلاح طلبی حداکثری بر آن حاکم بود سبب شد که هاضمه جامعه برنتابد و آن رویکرد را پس زد، به همین جهت اصلاحطلبان اکنون باید برای خود تعریف موقعیت کنند که آیا میخواهند در جمهوری اسلامی در ساحت سیاست فعالیت داشته باشند یا میخواهند بر جمهوری اسلامی فعالیت کنند.
وی تاکید دارد: اکنون اختلاف "در" و "بر" سبب شده تا طیفی از دوستان بر اساس همین اختلاف نظر که معتقد به اصلاح طلبی بر جمهوری اسلامی هستند و ثانیا بر اصلاح طلبی حداکثری اصرار دارند به سمت اصلاح طلبی جامعه محور حرکت کنند، در حالی که ما بر اصلاح طلبی حاکمیت محور تاکید داریم.
این فعال سیاسی معتقد است که اصلاح طلبی حاکمیت محور اقتضائات و لوازم خود را دارد همچنان که اصلاح طلبی جامعه محور دارای اقتضائات ویژه و منحصر به فرد خود است. ما میگوییم که تجربه اصلاح طلبی حاکمیت محور و جامعه محور را از سر گذراندهایم.
وکیلی تاکید دارد که اصلاح طلبی جامعه محور با اپوزیسیون خویشاوندی نزدیکی دارد و به سرعت در آغوش و دامان اپوزیسیون میلغزد و به جای زبان متن، زبان حاشیه را بر میگزیند، بنابراین به سمت لمپنیسیم سوق داده خواهد شد چرا که زبان حاشیه زبان لمپنیسم است و زبان سیاست ورزی نیست.
وی با تاکید بر اینکه ما بر اساس تجربه تاریخی اصلاح طلبی جامعه محور و حاکمیت محور را قضاوت میکنیم، گفت: بازه زمانی 76 تا 84 که اصلاح طلبان در قدرت بودند و فرصت بسیار طلایی برای اصلاح روندها و تاثیر گذاری بر ساحت قدرت داشته توانستند تاثیرات بسیار شگرفی بر فرهنگ عمومی ایجاد و حتی قدرت ادبیات سازی زیادی داشتند.
* اصلاحطلبان در انتخابات 98 به دلیل انقراض نسل باختند
وکیلی افزود: در بازه زمانی 84 تا 92 که اصلاح طلبان رویکرد جامعه محوری را انتخاب کردهاند به کُما رفتند و نتوانستند نه تنها بر روندها تاثیر بگذارند بلکه حداقل انتظاری که در تربیت نسل از آنان وجود داشت نیز نتوانستند محقق کنند و به عبارتی در سال 98 اصلاح طلبان بیش از آنکه مغلوب فیلتر شورای نگهبان باشند به دلیل انقراض نسل باختند.
این فعال سیاسی ادامه داد: اصلاحطلبان نتوانستند از 84 تا 92 تربیت نسل داشته باشند و موفق نبودند و به همین دلیل اصلاح طلبان اکنون با بحران انقراض نسل نیز روبرو هستند.
وکیلی به تشریح بحران دوم در جریان اصلاحات مبنی بر بحران مزیت پرداخت و گفت: اصلاح طلبی تا دیروز با اتکا به مواریث گذشته عبارت از دفاع مقدس، دفاع از مستضعفان، روحیه استکبارستیزی و ... مدعی بود بر رقیب خود یعنی اصولگرایان مزیت دارد اما امروز به دلیل دور افتادن از عناصر گفتمان مزیت خود را بر رقیب از دست داده است.
*اصلاح طلبان هیچ مدل روشنی برای حکمرانی ندارند
وی بحران حکمرانی را سومین بحران موجود در جریان اصلاحات عنوان و خاطرنشان کرد: اصلاح طلبان هیچ مدل روشنی برای حکمرانی ندارند. ما در مجلس دهم به عنوان نماد اصلاح طلبی حضور داشتیم و تعدادمان به صد نفر میرسید و میتوانستیم در صورت وجود مدل حکمران روشن بر اساس آن کارآمدی بهتری را به نمایش بگذاریم اما چون هیچ مدل روشنی در حکمرانی وجود نداشت بنابراین به صورت برخی از رهبران اصلاح طلب خواهان حرکات پارتیزانی به جای شیوههای حکمرانی مؤثر در قاموس جمهوری اسلامی بودند.
این فعال سیاسی به بحران «توجیه» در اردوگاه اصلاح طلبان و گفتمان دوم خرداد اشاره و تصریح کرد: اصلاح طلبان برای حضور در حاکمیت هیچ توجیه روشنی برای جامعه ندارند. ما میتوانستیم در مجلس دهم کارآمدی بهتری داشته باشیم و دولت کنونی هم دولت برآمده از رای اصلاح طلبی است. اما اکنون هیچ توجیه روشنی برای ناکارآمدی ندارد. بنابراین بحران نهاد سازی نیز مولود این 4 بحران است.
وکیلی تاسیس و شکل گیری شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان را اقدام خوب جریان اصلاحات عنوان و خاطرنشان کرد: اصلاح طلبان از سال 92 به جای تکیه بر رهبری نمادین، نماد شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان را خلق کردند و شورای عالی در سال 92 منشا اثر بود اما این شورا به جای اینکه تبدیل به شورای رهبری اصلاح طلبان شود کارکرد انتخاباتی پیدا کرد و برخی از جریانات رادیکال که نماینده اصلاح طلبی حداکثری هستند همچون حزب اتحاد ملت ایران (مشارکتیهای سابق) بر ناکارآمدی شورای عالی دمیدند و این شورا را از هم پاشاندند.
*رهبری نمادین اصلاحات یعنی خاتمی بازنشسته شده است
اصلاحطلبان امروز هم در نهادسازی ناکام مانادند و هم رهبری نمادین اصلاحات یعنی آقای خاتمی بازنشسته شده و به همین دلیل اصلاحطلبان امروز دچار بحران بنیادین هستندکه اگر بنا باشد به ساحت عمومی برگردند هم باید در عناصر گفتمانی تجدید نظر کنند و هم گفتمان جدید بسازند که من معتقدم برگشت به گفتمان اولیه راه احیای اصلاح طلبی است که همان «نو اصلاح طلبی» است که تا این اتفاق نیفتد خیلی مضحک است که بخواهیم درباره ورود اصلاحطلبان به 1400 صحبتی داشته باشیم.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا اصلاحطلبان در قالب اصلاحات اصلاحطلبان جامعهمحور به دامان اپوزیسیون خواهند رفت؟ گفت: به نظر من اصلاحطلبی حداقلی و اصلاحطلبان معتقد به جمهوری اسلامی وظیفه دارند که اولاً مرزبندی داشته باشند و ثانیاً تلاش کنند تا خیل عظیم جامعه معتقد به اصلاحطلبی سرخورده نشود و هرچه سریعتر در قالب احزاب معتقد به حرکت در چارچوب جمهوری اسلامی سازماندهی شوند به منشور روشن و فعالیت سیاسی برگردند.
وی افزود: ما معتقد بودیم که در مجلس دهم "اصلاحطلبی حداقلی" را نمایندگی میکردیم و بر همین مبنا بدنبال آن بودیم تا با تعامل با نظام و تفاهم ایجاد شده، مسائل سال 88 را برطرف کنیم و اعتماد نظام را جذب کنیم و خیل عظیم جامعه سرمایه انسانی را به دامن نظام برگردانیم که ناکام ماندیم.
وکیلی میگوید: ما نتوانستهایم با شورای نگهبان، بیت رهبری، سپاه پاسداران و قوه قضاییه تعامل سازنده و گفتوگو داشته باشیم و از آنسو کسانی که معتقد به اصلاحطلبی حداکثری بودند هر روز با دمیدن بر انتظارات غیر واقعی و به رخ کشاندن مدل مجلس ششمی کورس ناامیدی را به صدا درآوردند و عقبه اجتماعی اصلاحطلبان را از اصلاحطلبی حداقلی ناامید کرد، بنابراین هم ما کمکاری کردیم و هم حاکمیت از فرصت داشتن یک جریان اصلاحطلب نجیب در چارچوب نظام غفلت کرد و امروز چوب بلند نمایندگان اصلاحطلب حداکثرخواه به تن تمام بدنه اصلاحطلبی میخورد و دود آن به چشم همه خواهد رفت.
نماینده مردم تهران در مجلس دهم در پاسخ به این سؤال که شما گفتید که طرفداران اصلاح طلبی حداکثری تلاش کردند شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان تعطیل شود اما از آن سو اصلاحطلبان میانهرو نیز اقبالی به این شورا نداشتند، گفت: احزاب معتدل به اشخاص حقیقی عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان اعتراض داشتند که بیشتر آنها نمایندگان و اعضای سابق طیف اصلاحطلبان حداکثری بودند و همانها هم در نهایت، فاتحه این شورا را با وادار کردن به عدم حضور در انتخابات سال 98 خواندند و تابوت آن را روانه قبرستان سیاست کردند./ فارس