حضور طالبان و تاثیر آن بر عادی سازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی-راهبرد معاصر
ترجمه گزارش «ریسپانسیبل استیت کرفت»

حضور طالبان و تاثیر آن بر عادی سازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی

در حالی که هیچ تردیدی وجود ندارد که محمد بن سلمان دوست دارد با اسرائیل رابطه ای آشکار داشته باشد ،اما این احتمال وجود دارد که پیروزی شبه نظامیان مذهبی در افغانستان باعث تردید عربستان سعودی گردد ؛ زیرا این امر باعث ایجاد انتقادات گسترده در جهان اسلام می شود.
جیمز دورسی، کارشناس ارشد مرکز مطالعات استراتژیک بگین – سادات
تاریخ انتشار: پنجشنبه ۱۱ شهريور ۱۴۰۰ - 02 September 2021

قدرت یابی طالبان و تاثیر آن بر عادی سازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ معاون وزیر دفاع عربستان با امضای توافق نامه همکاری دفاعی با روسیه درصدد است تا تعهدات گذشته پادشاهی (قمار روی ایالات متحده) را تحت الشعاع قرار دهد؛ زیرا خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان زمینه تسلط وکنترل طالبان را فراهم کرد. ممکن است، شاهزاده خالد بن سلمان طراح چنین برنامه ای نبوده باشد؛ اما زمان دیدار هفته ی گذشته وی به مسکو و پیام او به واشنگتن از اهمیت بالایی برخوردار است. 


عربستان سعودی اگر چه به این مسئله واقف است که روسیه از فرصت های ایجاد شده بهره برداری خواهد کرد؛ اما مسکو نه مایل و نه قادر به این نیست که به عنوان جایگزین آمریکا، نقش ضمانت امنیتی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را ایفاء کند. با این وجود عربستان سعودی درصدد است تا روی هراس واشنگتن سرمایه گذاری کند؛ زیرا که ایالات متحده سعی می کند بر اشتباهات خود غلبه و با این واقعیت کنار آید که این کشور آسیای میانه دوباره تحت کنترل همان ستیزه جویان مذهبی قرار خواهد گرفت که 20 سال پیش از قدرت خلع شدند؛ چرا که به القاعده اجازه دادند تا حملات یازده سپتامبر را برنامه ریزی کنند.


القاعده در کنار سایر گروه های شبه نظامی دیگر در افغانستان حضور دارند. طالبان تاکید کرده اند که به هیچ کس اجازه فعالیت برون مرزی، برنامه ریزی یا حمله از سایر کشورها از خاک افغانستان را نخواهد داد. البته عقب نشینی و خروج نظامی آمریکا از افغانستان ضمن زیرسوال رفتن تضمین امنیتی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، می تواند اعتماد به مذاکرات ایالات متحده در مورد احیای برجام را تضعیف کند و در میانه کاهش تنش بین عربستان سعودی و ایران، افغانستان را به میدان نبرد میان طرفین تبدیل کند.


نیل کیلیام، پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه استدلال می کند که مسیر همکاری پادشاهی سعودی و طالبان پس از طرح آزادسازی ولیعهدبن سلمان در عربستان سعودی از هم جدا شده است. پادشاهی سعودی در حالی که به دنبال تغییر آداب و رسوم اجتماعی فوق محافظه کارانه بود، به نظر می رسد افغانستان قصد دارد آن را دوباره گسترش دهد. رهبری طالبان احتمالاً کمپینی را برای به چالش کشیدن مشروعیت آل سعود آغاز خواهد کرد و مستقیماً از مردم عربستان می خواهد تا اقتدار خاندان آل سعود را به چالش بکشند. درعین حال، رهبری عربستان مشتاق سیاست گذاری همسو با ایالات متحده و شرکای غربی آن خواهد بود و از رهبری آنها در ارائه کمک به مردم این کشور پیروی خواهد کرد.


البته برخی دیگر بر این نظر هستند که عربستان سعودی با توجه به سابقه گذشته روابط با طالبان، ماندن در حاشیه و حفاظت از قمار خود بر ایالات متحده را ترجیح داده است. عربستان سعودی تا سال 2001م در میان جهادگرایان افغان از نفوذ گسترده ای برخوردار بوده است که در طی جنگ علیه شوروی در دهه 1980 به دست آورد. پادشاهی سعودی یکی از سه کشوری بود که در سال 1996 دولت طالبان را مورد شناسایی قرار داد. در میان 19 نفر مشارکت کننده در عملیات حادثه یازده سپتامبر، 15 تبعه سعودی حضور داشتند. اما در طی این دوره زمانی نفوذ عربستان سعودی بر این گروه در حال کاهش بود که در امتناع طالبان از تحویل اسامه بن لادن قبل از حادثه یازدهم سپتامبر مشهود بود.


صفوک الشمری، کارشناس مسائل خاورمیانه معتقد است: «با عدم اعتبار تضمین امنیتی آمریکا در قبال کشورهای عربی که در افغانستان نشان داده شد، پادشاهی چاره ای جز تشدید جنگ در یمن و تقابل شدیدتر با جمهوری اسلامی ایران ندارد. ما باید از وقایع افغانستان و به ویژه از اشتباهاتی که در آنجا انجام شد، درس بگیریم. اکنون زمان نابودی حوثی ها بدون در نظر گرفتن نیروهای بین المللی است ... اعطای آزادی عمل به اسرائیل در مسئله هسته ای ایران به یک گزینه معقول تبدیل شده است. به نظر می رسد بنیامین نتانیاهو حق داشت از هماهنگی با دولت بایدن که از نظر وی ضعیف می باشد، اجتناب کند.» مفاهیم الشمری با تلاش ولیعهد بن سلمان برای جایگزینی هسته دینی هویت عربستان سعودی با هویت ناسیونالیسم و فراملیتی مطابقت دارد. در واقع اظهار الشمری بیشتر مطابق با دیدگاه مقامات نظامی و امنیتی اسرائیل می باشد.

 


ژنرال گرشون هاخوئن فرمانده سابق نیروی دفاعی اسرائیل اظهار داشت: «با وجود برتری مادی و تکنولوژیکی فراوان، ارتش اسرائیل هیچ شانسی برای شکست دشمنان اسلام گرا ندارد؛ مگر اینکه سربازانش به سمت اعتقاد بی وقفه به امر ملی سوق داده شوند.» یاکوف آمیدرور مشاور پیشین امنیت ملی اسرائیل استدلال کرد که خروج و عقب نشینی ایالات متحده از منطقه، این پیشنهاد را به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس می دهد که رابطه آشکار با اسرائیل به دلیل توانایی آن ها در دفاع از خود حیاتی است... اسرائیل نمی تواند جایگزین آمریکا به عنوان ضامن امنیت منطقه شود؛ اما کشورهای عربی به همراه اسرائیل قادر خواهند بود یک ائتلاف منطقه بسازند که مقابله با تهدیدات مختلف را برای آن ها تسهیل ببخشد.» وی از امارات و بحرین که در سال گذشته روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل شروع کرده ند، خواست تا همکاری های امنیتی نزدیک تری با دولت یهود برقرار کنند و تاکید کرد که عربستان سعودی به دنبال تحولات افغانستان تمایل بیشتری برای ایجاد روابط رسمی با اسرائیل است».


بنابراین در حالی که هیچ تردیدی وجود ندارد که شاهزاده محمد دوست دارد با اسرائیل رابطه ای آشکار داشته باشد ،اما این احتمال وجود دارد که پیروزی شبه نظامیان مذهبی در افغانستان باعث تردید عربستان برای عبور از رودخانه روبیکن شود ؛ زیرا این امر باعث ایجاد انتقادات گسترده در جهان اسلام می شود.

 

 

ارسال نظر
پربیننده ترین اخبار