به گزارش راهبرد معاصر؛ اندیشکده "بگین-سادات" یکی از اتاق فکرهای فعال و موثر رژیم صهیونیستی است که تحلیلگران آن، دسترسی های آزادی به نهادهای امنیتی دارند. این اندیشکده در گزارشی که اخیرا منتشر کرده، از سبک مقابله تشکیلات خودگردان برای حفظ منطقه C کرانه باختری در کنترل رام الله نوشته است که در نوع خود جالب توجه می نماید. این سبک مورد حمایت مالی و سیاسی اتحادیه اروپا نیز قرار گرفته است. نکته مهم در این گزارش نگرش قلدرمآب و توسعه طلب نویسنده صهیونیست است که حتی حاضر به باقی گذاشتن کرانه باختری برای فلسطینی ها هم نیست و در پایان متن، غیر مستقیم توصیه می کند که منطقه C از سوی رژیم صهیونیستی مورد اشغال قرار گیرد. نویسنده بدون توجه به سیل شهرک سازی های چند ده ساله صهیونیست ها برخلاف قطعنامه های بین المللی، از چند شهرک سازی کوچک توسط تشکیلات خودگردان گلایه می کند. در ادامه، متن گزارش را ارائه می کنیم.
از ژانویه 20120، اتحادیه اروپا با تاکید خود را به شهرک سازی غیرقانونی فلسطینی در منطقه C از سوی تشکیلات خودگردان کرده است. این در حالی است که طبق معاهده اسلو که اتحادیه اروپا باید از آن حمایت کند، چنین شهرک سازی ممنوع است. هدف نهایی از این شهرک سازی، ایجاد سکونتگاه های دائمی فلسطینی ها در کرانه باختری و ایزوله سازی تجمعات اسرائیلی است.
برای اولین بار پس از نزاع 100 ساله میان جنبش صهیونیسم (که بعدا اسرائیل شد) با عرب های فلسطینی، فلسطینی ها گوی سبقت را از یهودیان در شهرک سازی راهبردی ربودند. پیش از این جنبش صهیونیسم در این میدان رقابت، یکه تاز بود. تشکیلات خودگردان این را مرهون حسن توجه اتحادیه اروپا بوده است.
در جولای 2011، اتحادیه اروپا گزارشی با عنوان "منطقه C و دولت سازی فلسطینی" تهیه کرد که بعدا در دسامبر به پارلمان اروپایی رفت و در اوایل ژانویه 2012 به تصویب کمیسیون اروپایی رسید. بخش هایی از این گزارش پیش از به تصویب رسیدن، از سوی روزنامه ایندیپندنت، رسانه بریتانیایی با مواضع سفت و سخت علیه اسرائیل، چاپ شد. آوریل 2012 وزیر حکومت محلی تشکیلات خودگردان دستورالعمل استراتژیکی با عنوان "طرح حمایت از جوامع فلسطینی ساکن در منطقه C" منتشر کرد. اتحادیه اروپا طی بیانیه ای رسمی در همان سال، از حمایتش از دستورالعمل را اعلام داشت و خواستار "توسعه اراضی و دسترسی به زیرساخت های اولیه در منطقه C" شد.
تا 2016، تشکل های اروپایی، ذیل دستورالعمل "طرح حمایت" 10.5 میلیون یورو برای اسکان 90 شهرک نشین فلسطینی و پروژه های توسعه اراضی در منطقه C پرداختند.
این کمک ها در سطح آشکار تنها با عنوان کمک به مردم به حاشیه رانده شده اعطا نمی گردد بلکه علنا برای کمک به ساخت دولت فلسطین اعطا می شود. گزارش اتحادیه اروپا اشاره داشت، طرح های انسجام جوامع پراکنده فلسطینی، «در اقدامات طراحی شده وسیع تر به هم پیوند می خورند تا جوامع به هم بپیوندند و پروژه های منطقه توسعه یابند». جالب آن که یک پروژه اخیرا از سوی اتحادیه اروپا و بریتانیا مورد حمایت قرار گرفته است. این خوشه بندی تجمعات فلسطینی با یک بازوی دیگر تشکیلات خودگردان، یعنی وزارت توسعه اداری و برنامه ریزی هم پیوند دارد. وزارتی که به دنبال اجرای طرح هایی در کل منطقه C است. استراتژی مشترک تشکیلات خودگردان و اتحادیه اروپا برای تنگ کردن فضا برای اسرائیل در منطقه C، بر دو محدوده تمرکز دارد:
هدف اصلی تشکیلات و اتحادیه اروپا روشن است: شهرک سازی مداوم برای عرب ها از شمال تا جنوب کرانه باختری. همزمان با این طرح های اسرائیل برای تاسیس مداوم محله های یهودی از معالی آدومیم تا قدس هم خنثی می شود (این در طرح E-1 ذکر شده).
بنظر می رسد تا همین حالا هم تشکیلات به چیزهایی که در این رابطه می خواسته، رسیده است. در حالی که شهرک سازی اسرائیل در شرق قدس کم رمق می شود، تشکیلات با حمایت اروپایی، موفق شده برنامه اسکان ده ها هزار نفر (طبق گزارش سارین آلیان، دستیار حقوق بشر شهرک هایی با گنجایش 120 هزار نفر بود). در فضایی کمتر از 9 کیلومتر مربع، را پیش ببرد. این عدد دو برابر تعداد ساکنان معالی آدومیم و سایر شهرک نشینان این محدوده است.
شهرک سازی فلسطینی در نواحی صورت می گیرد که در حوزه اداری شهرداری های اسرائیل است. آن چه قرار بوده فلسطینی ها را از ورود به این ناحیه باز دارد، منطقه C بوده که اسرائیل باید کنترل می کرد. اما حالا صدها آپارتمان 6 تا 10 واحده فلسطینی در آن ساخته شده است. یک افسر عالی رتبه پلیس مرزی اسرائیل به نگارنده گفته بسیاری از این آپارتمان ها در محل غیرقانونی ساخته شده اند.
شهرک سازی استراتژیک فلسطینی در این ناحیه به قیمت کیفیت زندگی ساکنان تازه وارد تمام شده است. جمیل صندوق، رئیس شورای تغییر راس الخمیس (یکی از نواحی که در آن ها فلسطینی ها شهرک ساخته اند) که از سوی اتحادیه اروپا و تشکیلات حمایت مالی می شود، اذعان داشته که این محله ها، فاجعه های زیست محیطی هستند. او زندگی در این شهرک ها را به "حبس ابد" تشبیه کرده است. تنها جاده ای که این شهرک ها را به بیرون وصل میکند، دو باند دارد. این جاده هم دائما از سوی پلیس مرزی بسته می شود تا عبور و مرور به قدس زیر نظر بماند. ماشین آتش نشانی حتی برای یک حادثه اورژانسی کوچک هم مجوز ورود به این محدوده را نمی یابد چه رسد به یک زلزله. زباله ها در فضای باز داخلی سوزانده می شود و به ساکنان عیسویه و تپه های فرانسوی آسیب می رساند.
وضعیت مشابهی در الزعیم، کپی کوچک راس الخمیس وجود دارد که دو کیلومتر پایین تر است و در منطقه B قرار گرفته. در الزعیم ساختمان سازی غیرقانونی جنب بزرگراه اصلی انجام می گیرد که برخلاف توافقات بین المللی است که تاکید دارد محدوده ساختمان باید از مسیرهای عبوری اصلی فاصله داشته باشد.
به سمت شرق معالی ادومیم، تشکیلات خودگردان و اتحادیه اروپا تصمیم گرفته اند با بادیه نشینی مصنوعی، منطقه الخان الاحمر را به عنوان ابزار اصلی برای تبدیل منطقه C به دولت فلسطین تبدیل کنند. این ارودگاه هایی که سریع هم در حال بزرگ شدن هستند نزدیک به یک بزرگراه بزرگ، محروم از سیستم فاضلاب و دفع زبانه هستند. نهادهای اسرائیلی در جنوب ابودیس مناطقی با این امکانات ایجاد کرده اند اما تشکیلات و اتحادیه همچنان بادیه نشین ها را تشجیع می کنند که در اردوگاه خود بمانند.
پس از سال ها پروسه قضایی، دادگاه عالی اسرائیل حکم کرد که اردو زدن ها در این منطقه و مدرسه ای که همگی با پول اتحادیه اروپا انجام شد، غیرقانونی است. البته اسرائیل در مقابل فشارهای بین المللی سر فرود آورده و از نابودی این اردوگاه ها امتناع داشته.
بلندی های هبرون، گرچه از انظار عمومی بیشتر مغفول مانده اما کم اهمیت تر نیست. این تپه ها به لحاظ سوق الجیشی بر شهر بیرشبا اشراف دارند. شهری که درست در کنار بزرگترین پایگاه هوایی اسرائیل واقع شده. به لحاظ بافتار جمعیتی، شهرک سازی متراکم فلسطینی در جنوب تپه های هبرون باعث می شود که امتدادی از شهرک های عرب از فلسطین تا محور آراد-بیرشبا ایجاد شود. سازمان ریگاویم که مسئول نظارت ساخت و ساز فلسطینی ها در منطقه C است گزارش داده که بیش از 28 هزار آپارتمان و منزل ویلایی در این ناحیه طی یک دهه گذشته در حال ساخت و ساز هستند.
اکنون بسیار ضروری است که انبوه سازی بزرگ اسرائیلی انجام شود تا پیوند تاریخی یهود با کرانه باختری حفظ شود و تشکیلات خودگردان هم این پیوند را به رسمیت بشناسد. شناخت این موضوع بایستی پیش شرط هرگونه صلحی شود.
راهبرد معاصر موید مطالب آورده شده در گزارش نیست و صرفا برای اطلاع مخاطبان، ترجمه آن را منتشر کرده است.