به گزارش راهبرد معاصر؛اگر در اغتشاشات اخیر فقط به مسائل سیاسی و اقتصادی بپردازیم و به بقیه ابعاد موضوع توجه نکنیم، نمی توانیم درک کامل و تحلیل درستی از این مسئله داشته باشیم.
نکته بدیهی اینکه انباشت مطالبات خصوصا نسل نوجوان و جوان
زمینه اعتراضات را فراهم کرد. آقای روحانی پیش از انتخابات به شکل موازی وعده هایی
مبنی بر بازتر کردن فضای اجتماعی و بهبود اوضاع اقتصادی داد ولی در عمل خیلی
نتوانسته موفق باشد، البته دامنه این اعتراضات فقط به دولت محدود نشد.
از قوه
قضاییه و مقننه تا سازمان های عمومی و حتی بخش خصوصی محور اعتراضات قرار داشتند. دراین
شرایط برخی می گویند به واسطه حضور پررنگ نوجوانان در اغتشاشات، بخشی از نسل سوم و
چهارم انقلاب به باورهای انقلاب اسلامی بی تفاوت شده اند که البته تحلیل درستی
نیست.
در همه دنیا مشارکت های سیاسی متر و شاخص درستی برای سنجش افکارعمومی و میزان رضایت مردم از حکومت مستقر است. ما نباید مطالبه گری و اعتراض به کاستی ها را مساوی با مخالفت با اساس انقلاب بدانیم.
البته احساس داشتن
فاصله با جریان اصلی جامعه و ارزش های ایرانی - اسلامی همیشه برای یک گروهی از
جامعه وجود داشته است. البته خطری که در این زمینه احساس می شود اینکه به نظر می
رسد این تعداد روز به روز بیشتر و از حالت نرمال خارج می شوند.
بخشی از ریشه این موضوع به ساختارهای بسته تصمیم گیری بازمی گردد. همان نسلی که انقلاب کرده اند الان به سن پیری رسیده اند و انگار حاضر نیستند منابع و مناصب را رها کنند و از نسل امروز استفاده کنند. این خیلی مسئله مهمی است که شما بتوانید ساختارت را نوسازی کنی.
آن ها می دانند باید تغییر ایجاد شود، اما منافع اجازه تغییر را نمی دهد. در این میان توجه به منزلت اجتماعی نسل سوم و چهارم نیز در کنار دادن مسئولیت ها می تواند از معترضین نیروی کارآمد برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی ساخت.