به گزارش راهبرد معاصر ، سید ایمان موسوی متولد ٦٢ دانشجوی دوره دکتری حقوق عمومی است که فعالیتهای فرهنگی-اجتماعی و سیاسی خود را از سال ٨١به عنوان دبیرکل سازمان اسلامی دانشجویان ایران (سادا) ادامه داد و سپس به عنوان عضو هیأت مؤسس شبکه سراسری فرهنگی-اجتماعی رویش به فعالیت در حوزه جوانان روی آورد. وی در سال ٨٦ به عنوان قائم مقام موسسه فرهنگی پژوهشی نوای نی و در سال ٩٧ به عنوان دبیر کل اولین هیأت اندیشه ورز ایران، رویش، فعالیتهای خود را ادامه داد. او از جمله ۸ نفر امضا کننده اولین منشور تاریخ جنبش دانشجویی کشوراست و فعالیتهای جهادی و فرهنگی بسیاری را در کارنامه خود دارد که حضور در مناطق سیل زده در سال جاری از جدیدترین اقداماتش بود. با وی در باره ضرورت میدان دادن به جوانان در عرصههای مدیریتی کشور و موانع پیش روی آن گفت و گو کردهایم که میخوانید.
رهبر انقلاب بر موضوع جوان گرایی در عرصههای مدیریتی کشور بسیار تاکید دارند. برخی معتقدند که این رویکرد میتواند به معنای ورود روحیه جوانی به سازمانها و دستگاهها باشد و برخی هم بر استفاده از جوانان در منصبهای مدیریتی کشور نظر دارند. نظر شما در این باره چیست؟
آنچه همواره طی ۴۰ سال اخیر مورد تاکید بزرگان سیاسی کشور قرار گرفته، استفاده از ظرفیتهای جدید انسانی در عرصههای متنوع مدیریتی و تولیدی کشور است. این مهم در اندیشههای رهبری به کرات مورد تاکید قرار گرفته است. با تحلیل محتوایی بیانات و بیانیههای مقام معظم رهبری میتوان به نحو هوشمندانه متوجه جایگاه بالای جوانان در اندیشه ایشان شد. بر اساس یکی از این تحلیل محتواها بعد از کلمه "انقلاب" و "اسلام" که هر کدام به ترتیب ۷۲ و ۴۸ بار مورد اشاره ایشان قرار گرفته بود، کلمه "جوان " قرار داشت که ۴۱ بار تکرار شده بود.
در بیانیه گام دوم هم واژه جوان پرتکرارترین کلمه است. جوان از دیدگاه رهبری یعنی نیرویی سرشار از انگیزه، شوق و هیجان که اهل خدمت و فداکاری و رشادت و ضد فساد است. رهبر معظم انقلاب جوان را مظهر مقاومت و کار برای رسیدن به ارمانهای انقلاب میدانند. از این منظر اشاره رهبری هم میتواند به مفهوم ورود جوانان به عرصههای مدیریتی تعبیر شود و هم میتواند به معنایتزریق روحیه جوان گرایی به مدیریت کشور باشد. یکی از مهمترین مشکلات در عرصه مدیریتی کشور، فقدان انگیزه و تحرک است.
اکثر مدیران دولتی ما از نسل اول انقلاب هستند که سابقه مدیریتی آنان به دهه ۶۰ بر میگردد. در حالی که شرایط کشور و جهان طی این سالها بسیار تغییر کرده است. مدیران آن دوران ضمن اینکه از نشاط و انگیزه جوانی برخوردار نیستند، نمیتوانند با همان سبک مدیریتی پاسخگوی نیاز امروز کشور باشند که بسیار متفاوت از آن دوران است. این افراد با اینکه به لحاظ تجربه و تخصص کاری در سطح بالایی به سر میبرند، اما واقعیت این است که انگیزه و روحیه ابتکاری ندارند؛ و از انگیزه و روحیه ابتکاری کمتری نسبت به جوانان برخوردارند. این امر در بحرانهای اخیر کشور مثل سیل، زلزله کرمانشاه و سرپل ذهاب به خوبی دیده شد. در همین حوادث نیروهای داوطلب مردمی و بسیجی جوان چه بسا عملکرد و کارنامه موفقتر و قابل قبول تری از خیلی از وزارت خانههای مربوطه داشتند. برای همین است که رهبر معظم انقلاب مسیر و رسالت جدید انقلاب را بر دوش جوانان گذاشته است.
انقلاب اسلامی در مرحلهای جدید از خودسازی، جامعه سازی، تمدن سازی و معنویت گرایی جدید قرار گرفته است. این انقلاب با در اختیار داشتن تجربه چهل ساله در پی تاسیس تمدن نوین اسلامی است. این تمدن بر استوانه عقلانیت، دور اندیشی و معنویت گرایی قرار گرفته و حامل و راهبر این امر جوانان غیور انقلابی است.
ورود جوانان و روحیه جوانی به ساختارها و سازمانها چه از نظر شخصی و چه از نظر خود این سازمان هاچه الزاماتی دارد؟
در درجه اول باید توجه داشت که افرادهای صاحب منصب که الان عموما در رده سنی ۶۰ و ۷۰ به سر میبرند، خودشان از دوره جوانی وارد عرصههای کلان مدیریتی شدهاند. برای همین نباید هراس از ورود جوانان حتی به عرصههای کلانتر و بزرگتر داشت. باید به جوان میدان داد و حتی فرصت آزمون و خطا هم به او داد. اینکه گفته شود نسل جوان فاقد تجربه و شناخت اصول مدیریتی است نه تنها با عقل و منطق سازگار نیست بلکه نوعی خیانت به توانمندی و زایل ساختن ایده و خلاقیت جوانان است. از سوی دیگر باید از مخالفان این تفکر سوال کرد که چطور خودتان در دوره جوانی وارد عرصه مدیریت شدید و اتفاقا بهترین عملکردتان هم مربوط به همان دوره هاست، اما امروز علم مخالفت با حضور جوانان برافراشتهاید؛ لذا نباید به اینگونه مخالفتها توجه کرد بلکه باید با تعیین مکانیسم روشن و هوشمندانه ضمن فرصت سازی برای حضور جوانان در عرصههای مدیریتی، کارایی و کارامدی سازمانها را تقویت کرد.
مقایسه عملکرد مسئولانی که در سالهای بحرانی ابتدای انقلاب بهخصوص در دوران ۸ساله دفاع مقدس در سن جوانیمسئولیتهای کلیدی کشور را به عهده داشتهاند با مسئولان فعلی کشورکه از سن بالا برخوردارند، ضرورت جوانگرایی را بیش از پیش نشان میدهد، چرا که به اذعان بسیاری از خود همین مسئولان در آن روزها کارآمدی، نشاط و نوآوری بیشتری در کشور دیده میشد. میانگین سنی ۳۲ مسئول اصلی کشور در سالهای ابتدای انقلاب اسلامی ۴۱.۳ بود و وزیر بازرگانی ۲۸ ساله، وزیر راه و ترابری ۳۲ ساله وزیر صنایع و معادن ۳۵ ساله، وزیر نیرو ۳۶ ساله، وزیر نفت۳۰ ساله، فرمانده کل سپاه پاسداران با ۲۷ سال سن داشتیم.
بسیاری دیگر از مدیران در ردههای مختلف مدیریتی هم اینگونه بودند، اما با آنها بود که توانستیم از گردنههای سخت و شرایط بحرانی عبور کنیم. اما امروز شاهد هستیم که پس از گذشت ۴۰ سال همچنان بعضی از همان مدیران در مناصب بالای مدیریتی حضور دارند و با سپردن مسئولیت به جوانان و اعتمادبه آنها، مخالفت میکنند. انگار فراموش کردهاند که خودشان هم روزگاری در همین سن جوانی توانستند از پس مدیریت در سطوح بالا بربیایند.
اصلیترین سازوکار اعتماد و باور به توانمندی جوانان است. جوان امروز هم از تخصص و دانش بین المللی کافی برای حل چالشها برخوردار است و هم از بصیرت و بینش انقلابی. اگر در روزهای اول انقلاب خیلی از مسئولان تعهد و وفاداری را به ارمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی داشتند، اما آشنا به دانش جدید و روز دنیا نبودند؛ امروز در سایه جهش بزرگ علمی در دانشگاهها ومراکز پژوهشی کشور، شاهد رویش نسلی از جوانان هستیم که در عین تعهد به اسلام و انقلاب، تسلط کافی به دانش علمی جدید را در حوزههای مختلف اعم از پزشکی و مهندسی دارند.
برای همین هیچ عذر و بهانهای برای جلوگیری از حضور جوانان در عرصههای مدیریتی وجود ندارد. اتفاقا بستر و شرایط بعد از گذشت ۴۰ سال از عمر انقلاب اسلامی برای نقش پذیری جوانان آماده است. البته اصل مهم دیگری که در ورود جوان انقلابی به منصبهای مدیریتی لازم است، وجود بینش و تفکر عمیق سیاسی و دینی در نسل جوان است. جوان انقلابی میتواند با در نظر گرفتن شرایط خطیر کشور در داخل، منطقه و جهان، گفتمانی جدید برای رشد و توسعه ارائه دهد. کشور اکنون با چالشهای مختلفی مواجه است.
بزرگترین این چالشها در حوزههای اقتصادی و فرهنگی است. رهبر معظم انقلاب در نامگذاری سالهای اخیر و تعیین شعار سال، با علم و آگاهی به وضعیت جامعه و جهان، همواره بر موضوعات اقتصادی اشاره داشتند و مشخص است که در این زمینه دغدغه جدی دارند. از گزارههایی استفاده میکنند که بیشتر وجه اقتصادی داشته باشد. سال جدید هم که مزین به نام رونق تولید است، از همین دغدغه نشات میگیرد. از این رو یکی از ضرورتهای مهم برای نسل جدید جوان، آگاهی از شرایط و مقتضیات اقتصادی و زیستی کشور است.
با شناخت مسائل و مشکلات است که میتوان راه حلها و راهکارهای موثر و کارامد برای عبور از آنها ارائه کرد. تولید فکر و ایده، ضرورت امروز جامعه ایرانی است. امروز نظام جمهوری اسلامی ایران دشمنان قسم خورده خطرناکی، چون امریکا و رژیم صهیونیستی دارد، در منطقه هم با عوامل وابسته به استکبار و صهیونیسم مواجه است. در چنین شرایطی جوانان باید میداندار باشند، تاضمن خنثی سازی تهدیدات دشمن، با روحیه جهادی و انقلابی برای ارتقای شرایط زیست اقتصادی و فرهنگی جامعه تلاش مضاعف نمایند.
از این رو جوان انقلابی باید از بینش عمیق تاریخی و آگاهی و دانش مدیریتی لازم برخوردار بوده و بتواند کشور را در بزنگاههای تاریخی مهم محفوظ و مصون نگه دارد. در همین راستا رهبر انقلاب اسلامی طی بیاناتی در ۲۴ بهمن سال گذشته فرمودهاند:" انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی و قاجار بشدّت تحقیر شده و بشدّت عقب مانده بود، در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت؛ در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردمسالاری تبدیل کرد و عنصر ارادهی ملّی را که جانمایه پیشرفت همهجانبه و حقیقی است در کانون مدیریّت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان را میداندار اصلی حوادث و وارد عرصه مدیریّت کرد؛ روحیه و باور "ما میتوانیم" را به همگان منتقل کرد؛ به برکت تحریم دشمنان، اتکا به توانایی داخلی را به همه آموخت و این منشأ برکات بزرگ شد.
میدانداری جوانان و ورود آنها به عرصه مدیریت در روزهای آغازین انقلاب اسلامی و دوران هشت ساله دفاع مقدس دقیقا همان نقطه عطفی بود که باعث شد انقلاب نوپای ملت ایران بتواند در مقابل انواع مشکلات و تهدیدات داخلی و خارجی مقاومت کند و اتفاقا امتحانهای مختلف را با سربلندی پشت سر بگذارد. این ضرورت امروز هم با توجه به افزایش رنج سنی مدیریتی در کشور و نیاز به انرژی و نیروی جدید به انقلاب جهت ادامه مسیر لازم و ضروری است.
در شرایطی که رهبر فرزانه انقلاب بر حضور حداکثری جوانان در همه عرصهها تاکید دارند دیگر دلیلی بر عدم استفاده از ظرفیتهای علمی جوانان در عرصههای مختلف وجود ندارد. بایستی موانع را شناسایی و از سر راه برداشت. مهمترین مانع ورود جوانان، شاید این باشد که منافع خیلیها در ضعف سیستم و ناکارمدی سازمانها است. عدهای نمیخواهند یعنی منافع آنها اجازه نمیدهد که کارآمدی نظام بیش از آنچه هست، شود.
انقلاب اسلامی ایران به برکت حضور رهبر انقلاب و رهنمودهای ایشان، مسیرهای سخت و دشوار را طی کرده و اکنون در شرایط رشد و توسعه قرار دارد. انقلاب اسلامی از مرحله تثبیت به توسعه رسیده است. عنصر و کلید اصلی توسعه مشارکت فعالانه نسل جوان انقلابی است. آنها میتوانند زمینه جهش جدید علمی و مدیریتی را در کشور فراهم کنند. تاکیدات مکرر رهبر انقلاب اسلامی بر حضور جوانان در عرصههای مختلف مدیریتی کشور نشان میدهد عدهای هنوز به این باور نرسیدهاند که جوانان هم میتوانند سکان مدیریت کشور را در دست بگیرند و مقام معظم رهبری هر بار در سخنان خود این نکته را گوشزد میکنند تا سرانجام گوش شنوایی برای آن پیدا شود. مطابق آمارها ۳۶ میلیون نفر از جمعیت کشور در سن ۱۵ تا ۴۰ سالگی قرار دارند که نزدیک به ۱۴ میلیون نفر آنها دارای تحصیلات عالی هستند. رتبه دوّم جهان در دانشآموختگان علوم و مهندسی را داریم.
این حجم از ظرفیت علمی، فرصتی بزرگ برای توسعه کشور است. برای توسعه، مهمترین شاخص، نیروی انسانی کارامد و مولد است که در کشور ما به وفور وجود دارد. برای همین نباید هیچ تعللی در به کارگیری این ظرفیت بزرگ انسانی در اعتلای اقتصادی و فرهنگی کشور داشته باشیم.
بزرگترین چالش کنونی در کشور در عرصههای اجرایی و عملیاتی است و دلیل آن نبود انگیزه و خلاقیت است. کشور نیاز به پوست اندازی جدی در این عرصهها دارد. مسیر و راه این پوست اندازی در حضور نسل جدید انقلابی است. این نسل میتواند با مدیریت خود، انرژی و نیرویی جدید به سیستم تزریق کند. بی تردید هر گونه مانع تراشی در این مسیر مساوی با ناکارامدی و نارضایتیهای عمومی است.
اینجاست که مسئله و دغدغه حضور جوان انقلابی یک ضرورت برای حفظ انقلاب و مسیر رشد و تعالی آن محسوب میشود. از سوی دیگر باید توجه داشت که در بیشتر کشورهای پیشرفته جهان مدیرانی که سن آنها بالا میرود در اتاقهای فکر و مشاوره حاضر میشوند و صحنه اجرایی کشور را به جوانترها میسپارند و با مشاورههای خود و در اختیار گذاشتن تجربیاتشان سعی در کمک به حل مشکلات کشور دارند، اما در ایران، برخی مدیران سن و سالدار و باتجربه فکر میکنند خدمت کردن تنها و تنها نشستن پشت میزهای مدیریت است و سپردن امور به جوانان را به بهانه تجربه نداشتن اشتباه میدانند.