به گزارش «راهبرد معاصر»؛ ایران جزو معدود کشورهای طبیعی غرب آسیاست، برخلاف بیشتر کشورهای منطقه که ساختی مصنوعی دارند و برآمده از سیاستهای استعمار و امپریالیسم هستند و در زمره کشورهایی با عمر چند دههای هستند. ایران کشوری طبیعی با ساختی دیرینه و تمدنی است که سال 1357 شاهد بروز انقلاب اسلامی و سقوط نظام شاهنشاهی بود.
44 سال از عمر انقلاب اسلامی ایران میگذرد؛ به تعبیر رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم، «انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، از نقطه صفر آغاز شد». جمهوری اسلامی امروز علاوه بر موفقیت در حفظ ثبات و امنیت و تمامیت ارضی کشور، در سیاست خارجی نیز به دستاوردهای مهمی دست یافته که بررسی برخی از این دستاوردها، هدف این نوشتار است.
ایران امروز در منطقه و فرامنطقه قابل نادیده گرفتن نیست و قدرتی غیرقابل انکار در منطقه غرب آسیاست
جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی خود دستاوردهای زیادی داشته است که برخی از مهمترین این دستاوردها عبارتند از:
یکی از مهمترین پیامدهای انقلاب اسلامی این بود که جمهوری اسلامی ایران به بازیگری مورد توجه در سیاست خارجی، محافل آکادمیک و رسانههای کشورهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل شد. امروز به لحاظ منطقهای هیچ کشوری نمیتواند تأثیر انقلاب ایران و جمهوری اسلامی را بر امنیت ملی خود نادیده بگیرد. انقلاب ایران نظم منطقهای را به هم ریخت و نظم جدیدی را در مقابل نظم سنتی حاکم بر غرب آسیا شکل داد که شاخصههای خاص خود را دارد.
ایران امروز در منطقه و فرامنطقه قابل نادیده گرفتن نیست و قدرتی غیرقابل انکار در منطقه غرب آسیاست. انوشیروان احتشامی که یکی از سرشناسترین صاحبنظران در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است، عنوان میکند: انقلاب اسلامی 1979 باعث شد ایران در صحنه بینالملل در هیئت قدرتی جسور، به شدت مستقل، مذهبی فعال و غیرمتعهد ظاهر شود. از آن زمان تاکنون به ندرت دورهای بود که ایران مورد توجه دفاتر امور خارجه، مطبوعات و متخصصان غرب آسیا و اسلام قرار نگرفته باشد.
ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی با شدیدترین فشارهای خارجی در شکلهای مختلف مواجه شد. توطئهها علیه ایران میتوانست جمهوری اسلامی را وارد چرخه خشونت داخلی یا جنگ خارجی در منطقه کند، اما جمهوری اسلامی در این دام گرفتار نشد. این در حالی است که قدرتهای رقیب در منطقه نظیر عراق، عربستان و حتی ترکیه در چنین دامی گرفتار شدند. جمهوری اسلامی ایران ثبات، امنیت و آرامش در منطقه غرب آسیا را تأمین کننده منافع خود میداند و سیاستها و رفتارهای خود را نیز در همین راستا تنظیم کرد.
جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست منطقهای علاوه بر اینکه با هرگونه مداخله خارجی در امور منطقه مخالف است، از دامن زدن به آشوب و هرج و مرج نیز خودداری کرد. در زمان دولت سابق آمریکا به ریاست دونالد ترامپ، محور سه گانه ترامپ، نتانیاهو و بن سلمان تلاش زیادی انجام دادند تا ایران را وارد جنگ کنند، اما عقلانیت و خردگرایی ایران سبب شد این توطئه ناکام بماند. انوشیروان احتشامی میگوید: ایران انقلابی مطابق مدل واقع گرایی کلاسیک، بازیگری عقلانی است و حتی برخی سیاستهای این کشور را میتوان حساب شده یا پاسخهای پراگماتیستی به موقعیتهای دشوار دانست.
ناتوانی تاریخی ایران در مقابل نفوذ خارجی، زخمی عمیق و ثابت بر روح ایرانی بر جای نهاده و برای دههها تفکر نخبگان را هدایت کرده است. یکی از اصلیترین شعارهای انقلاب «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود که به عمد استقلال را پیششرطی برای هدف دیرینه آزادی قرار داده است و تا استقلال تضمین نشود، آزادی محقق نخواهد شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران فشار سنگینی به جمهوری اسلامی وارد شد و روز به روز نیز این فشارها بیشتر میشود، با این هدف که جمهوری اسلامی ایران از اصل بنیادین استقلال دست بکشد، اما بدون تردید مهمترین دستاورد ایرانِ پس از انقلاب، کسب و حفظ استقلال و جلوگیری از هرگونه نفوذ و مداخله خارجی در امور داخلی آن است.
این دستاورد مهم و راهبردی در شرایطی به دست آمد که هیچ کشوری در منطقه غرب آسیا نیست که قدرتهای خارجی در آن نفوذ و مداخله نداشته باشند. نمونه بارز آن اظهارات دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا است که خطاب به سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه سعودی گفته بود بدون حمایت آمریکا حتی دو هفته هم دوام نمیآورید.
یکی از اصلیترین شعارهای انقلاب «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود که به عمد استقلال را پیششرطی برای هدف دیرینه آزادی قرار داده است و تا استقلال تضمین نشود، آزادی محقق نخواهد شد
ایران در 44 سال گذشته جنگ در اشکال مختلف از نظامی تا شناختی، تحریم و ترور را پشت سر گذاشت. محمد ایوب، کارشناس برجسته غرب آسیا در کتاب «خاورمیانه از فروپاشی تا نظمیابی» عنوان میکند: هنگامی که جنگ ایران و عراق در سال 1988 پایان یافت، از دیدگاه ایرانیها، آمریکا به عنوان تهدید بزرگ راهبردی برای این کشور، جایگزین عراق شد. موضع ضد ایرانی بسیار آشکار واشنگتن در مرحله آخر جنگ که جنایتهای متعددی ازجمله انهدام هواپیمای مسافربری غیرنظامی ایران را در سال 1988 مرتکب شد، ایران را نسبت به نیتهای پلید آمریکا نسبت به خود متقاعد کرد.
این نیتهای پلید در همه سالهای پس از جنگ تحمیلی ادامه داشت و حتی اشکال نوینی نیز به خود گرفت. دستاورد بزرگ ایران در مقاومت و جلوگیری از نفوذ و مداخله خارجی و کسب و حفظ استقلال در جهان امروز اجازه بروز شرایطی را داده است که انوشیروان احتشامی آن را «غرور تسلیم نشدن» نامگذاری میکند.
یکی از مهمترین و عینیترین دستاوردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، شکل دادن به نظم سیاسی و امنیتی غرب آسیا با محوریت گروههای مقاومت است. مقاومت، منطقی است که امامین انقلاب برگزیده و از نخستین روز پیروزی انقلاب اسلامی، آن را اجرایی کردند. رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) عنوان میکنند: امام مقاومت را از روی هیجانزدگی و احساسات زودگذر انتخاب نکرد، پشتوانه انتخاب مقاومت از سوی امام بزرگوار ما منطق، عقلانیت، علم و دین است. بخشی از منطق این است که مقاومت، واکنش طبیعی هر ملت آزاده و با شرف در مقابل تحمیل و زورگویی است؛ مقاومت موجب عقبنشینی دشمن میشود بر خلاف تسلیم. بخش دیگر این است که هزینه تسلیم در مقابل دشمن بیشتر از هزینه مقاومت است.
در واقع، گفتمان انقلاب اسلامی ایران بروندادهای متعدد و مختلفی در حوزههای گوناگون داشته که در حوزه سیاست خارجی، شکلگیری گروههای مقاومت، تکامل و تکثیر آنها از مهمترین بروندادهاست. در حالی که جهاد اسلامی، حماس و حزبالله تا پیش از سال 2011 سه گروه مهم مقاومت در منطقه غرب آسیا بودند، از سال 2011 به بعد شاهد تکثیر این گروهها در منطقه هستیم به نحوی که اکنون شبکهای از گروههای مقاومت شامل حزب الله در لبنان، جهاد اسلامی و حماس در فلسطین، حشدالشعبی و زیرمجموعههای آن در عراق، انصارالله در یمن، فاطمیون و زینبیون و گروههای متعدد دیگر در سوریه شکل گرفته است.
با واکاوی تحولات 43 سال عمر انقلاب اسلامی ایران مشخص میشود دشمن راهبردهای چهارگانه تجزیهطلبی، جنگ، تحریم و تحریف را برای مقابله با انقلاب اسلامی ایران اجرایی کرد. آنچه سبب عبور انقلاب اسلامی از این تهدیدها و رسیدن به گام دوم شده، مقاومت و نهراسیدن از دشمن است. رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) میفرمایند: هدف مقاومت رسیدن به نقطه بازدارندگی است.
رسیدن به مرحله بازدارندگی از دید رهبر معظم انقلاب به معنای «نقطه تثبیت» است. محور مقاومت با عبور از توطئه و جنگ دشمنان، مرحله خودباوری و تکامل را در سطح ملی پشت سر گذاشته و در یک دهه گذشته علاوه بر نقشآفرینی پویا و فعال در مبارزه با تروریسم در سطح فراملی به مرحله مشارکت فعال در دولتسازی در سطح ملی رسیده و این شرایط، محور مقاومت را به یکی از پیشرانهای اصلی ارتقا موقعیت منطقهای جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرده است.
رصد تحولات یک دهه اخیر غرب آسیا نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران و متحدانش در محور مقاومت تهدیدهای جدی نظیر افراطگرایی، تروریسم، جنگ نیابتی، درگیریهای درون کشوری و جنگهای نامتقارن را به فرصتی برای اثبات موقعیت برتر خود در منطقه نابسامان غرب آسیا تبدیل کرده اند و امروز، گفتمان مقاومت که برآمده از گفتمان انقلاب اسلامی ایران به یکی از گفتمانهای مسلط و «اتحادساز» در غرب آسیا تبدیل شده است.
بدون تردید، انقلاب اسلامی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم، بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید است، در حوزه سیاست خارجی دستاوردهای مهمی داشته، به نحوی که امروز تحلیلگران زیادی بر این باور هستند، ایران قدرت برتر در منطقه غرب آسیاست. قدرت برتر بودن به طور خاص از سال 2011 به بعد که غرب آسیا شاهد وقوع قیامهای مردمی بود، ملموس شد. محمد ایوب، کارشناس برجسته غرب آسیا در کتاب «خاورمیانه از فروپاشی تا نظمیابی» میگوید: یکی از نتایج قیامهای عربی، تشدید رقابتهای منطقهای بود که به ویژه با بحران سوریه به اوج رسید.
رقابت منطقهای میان ایران، عربستان و ترکیه بود که این دو به علاوه رژیم صهیونیستی در مقابل جمهوری اسلامی ایران قرار گرفتند و تلاش کردند نظام دمشق را سرنگون کنند. با وجود این، پیروز بزرگ رقابت منطقهای، جمهوری اسلامی ایران بود که با متحدانش در محور مقاومت توانست نظام سوریه را حفظ و از عراق نیز در مقابل تروریسم داعشی دفاع کند.
امروز در حوزه منطقهای جمهوری اسلامی ایران بازیگری است که بدون حضور آن نمیتوان برای منطقه تصمیم گرفت. این موفقیتها بیش از همه در پرتو استقلالخواهی جمهوری اسلامی و مقاومت در مقابل نفوذ و مداخله قدرتهای خارجی به ویژه آمریکا در امور داخلی ایران به دست آمد.