به گزارش راهبرد معاصر؛ ماجرا از تبلیغات پرحاشیه قبل از انتخابات دوم اسفند سال گذشته آغاز شد؛ تبلیغاتی که برخی آن را با برگزاری افتتاحیه المپیک مقایسه کرده و بر موضوعاتی همچون تیراندازی و انواع قانونشکنی توسط حامیان غلامرضا تاجگردون تمرکز کردند. با آغاز به کار روند بررسی اعتبارنامه منتخبان دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی و تلاش برخی نمایندگان برای رد اعتبارنامه منتخب مردم گچساران، دوباره نام رئیس کمیسیون تلفیق مجلس دهم و شائبهها پیرامون وی بر سر زبانها افتاد.
غلامرضا تاجگردون دانشآموخته کارشناسی اقتصاد نظری و کارشناسی ارشد برنامهریزی سیستمهای اقتصادی از دانشگاه شهید بهشتی است. وی فعالیت دولتی خود را از سال ۱۳۶۸ در وزارت امور اقتصادی و دارایی آغاز کرد و از ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۰ مدیرکل دفتر تحقیقات و سیاستهای مالی این وزارتخانه بود، از ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۳ رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کهگیلویه و بویراحمد و در فاصله سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۰ نیز بعنوان رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی فارس فعالیت میکرد.
وی از ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۳ معاونت امور مجلس و استانها و از ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۴ معاونت امور اقتصادی و هماهنگی برنامه و بودجه، سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور را برعهده داشت.
تاجگردون نخستین بار در سال ۱۳۸۴ در انتخابات میان دورهای مجلس هفتم شرکت کرد که صلاحیت او از سوی شورای نگهبان رد شد.وی همچنین در سال ۱۳۸۶ در انتخابات مجلس هشتم نیز کاندید شد، اما در انتخابات شکست خورد و از ورود به مجلس بازماند. اما در سال 1390طالع سیاست وی درخشیدن گرفت و توانست در دوره نهم به مجلس راه پیدا کند. تاجگردون در انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی نیز با رای ۷۳٫۶ درصدی مردم گچساران و باشت راهی مجلس شورای اسلامی شد و در انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی نیز شرکت کرد و با بیشترین رای نماینده شد.
اولین حاشیه شکلگرفته پیرامون این فرد مربوط به مدرک تحصیلی او است. تاجگردونی در حالی ادعا میکند که مدرک دکتری مدیریت اقتصادی را در سال ۲۰۰۸ از مؤسسه گلوبال بیزنس بلژیک اخذ کردهاست که نام این موسسه در فهرست دانشگاههای مورد تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری قرار ندارد. به همین دلیل وی در سال ۱۳۹۴ با مدرک کارشناسی ارشد، برای انتخابات مجلس شورای اسلامی ثبت نام کرد. بعدها وزارت علوم رسما اعلام کرد که مدارک صادر شده از این دانشگاه غیرقابل بررسی و ارزشیابی است و در ایران اعتبار ندارد!
بعد از حواشی دوره تبلیغات در سال گذشته در ستاد انتخاباتی تاجگردون، وی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی مخالفانش را همصدا با آمریکا خوانده و مدعی میشود که آنها جوانان شهرش را تحریک و نااکید میکنند: «در فضای مجازی دیدم برخی از عزیزان و محترمین به افتتاح ستاد من گیر دادند. اگر چه افتتاح دیگر رقبا که از جنس خودشان هستند خیلی پر سر و صداتر بود ولی فقط ستاد من زیر نظر است. از همه اینها توییت اقای احمد توکلی بیشتر ناراحتم کرده و تاسف میخورم و تعجب. اینان مردم را از صندوق دور میکنند و امثال من نزدیک. اینان چهار سال با هم همکار بودیم و در بحث تخصصی نمیدانم چکار کردند و من حتی وسط این کارها هم به مهمترین موضوع مملکت باید بپردازم. آقایان... همصدا با صدای آمریکا شورای نگهبان را معامله گر خواندید و آخرش هیچ. حالا که کاری برای مشارکت مردم نمیکنید حداقل جوانان شهر من را که در این وانفسای بیکاری و بدبختی به یک نفر امید پیدا کرده اند، تحریک و ناامید نکنید».
جمله پایانی وی در این متن و برخی تصاویر از حامیان مسلح وی باعث شد تا برخی کارشناسان سیاسی از روش منتخب مردم گچساران و باشت ابراز نگرانی کنند. تشکیل نیروی سیاسی متشکل از بزرگان ایل بختیاری و احیای روابط سنتی بر پایه روابط خان و خانبازی میان تاجگردون و حامیانش باعث این نگرانی بود.
با راهیابی این شخص به مجلس یازدهم دوباره نامش بر صدر رسانهها جای گرفت اما اینبار گویا کار وی سختتر شده است. تاجگردون احتمالا اولین نفری باشد که برای حفظ کرسی مجلس روزهای سختی در پیش داشته باشد. اوایل هفته بود که با آغاز روند بررسی اعتبارنامهها، سه نماینده مجلس یازدهم نسبت به اعتبارنامه نماینده گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی اعتراض کردند. علیاکبر کریمی، علیرضا زاکانی و روحالله نجابت در نامهای به رئیس شعبه ۱۲ نسبت به اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون اعتراض کردند و در ادامه سیدنظامالدین موسوی، مالک شریعتی، احمد نادری، علی خضریان، مجتبی رضاخواه و اقبال شاکری نیز به این ماجرا ورود کردند.
علیاکبر کریمی، منتخب مردم اراک در مجلس یازدهم در خصوص چرایی اعتراض به اعتبارنامه این فرد گفت: اعتراض این منتخبان نسبت به جعلی بودن مدرک دکتری، ایجاد شبکه خانوادگی و فامیلی در دستگاهها و شرکتهای مختلف دولتی و غیر دولتی و همچنین کسب منافع اقتصادی ویژه از طریق رانت و سودجویی از طریق سواستفاده از جایگاه نمایندگی بوده است.
سال گذشته نیز صبا آذرپیک، خبرنگار اصلاحطلب نزدیک به علی ربیعی با جدی شدن تایید صلاحیت تاجگردون توسط شورای نگهبان به انتشار اسنادی در فضای مجازی دست زد. او با انتشار اسامی افرادی که از اقوام تاجگردون بودند گفت که تاجگردون شبکهای مافیایی در کشور را اداره میکند و پستهای متعددی به نزدیکان او داده شده است.
روز گذشته اما احمد نادری، نماینده مردم تهران در صفحه شخصی خود در توئیتر از تهدید به برخورد با اسلحه گرم در صورت عدم تایید اعتبار نامه غلامرضا تاجگردون خبر داد. وی نوشت: «از دیروز که به اعتبارنامه جناب آقای تاجگردون اعتراض کرده ام، هزاران پیام تهدید و تشکر ارسال شده. جالبترین آن، تهدید به برخورد با اسلحه گرم بوده. قبل از انتخابات هم نظام را تهدید کرده بودند اگر صلاحیت ایشان تایید نشود، درگیری مسلحانه اتفاق می افتد».
همچنین مجتبی رضاخواه، نماینده مردم تهران با تایید تهدید شدن نمایندگان از سوی حامیان تاجگردون گفت: «این تهدیدها از طریق پیام و تماس تلفنی صورت گرفته است. پیام ها زیاد است، با شمارههای مختلف تماس گرفتند و پیام دادند اما بیشتر با پیش شماره 0917 و شمارههایی که مربوط به منطقه انتخابیه تاجگردون است، این اقدام صورت گرفته است».
وقوع ناآرامی در گچساران، درگیری مسلحانه و تهدید به مختل شدن اکتشاف و استخراج نفت در حوزه انتخابیه تاجگردون از دیگر موضوعاتی بود که طی دو روز گذشته در فضای مجازی توسط حامیان وی مورد تاکید قرار گرفته است. موضوعی که با بررسی نمونههای تاریخی میتوان آن را مشابه اقدامات دولت انگلستان در دهه 30 شمسی برای سرنگونی دولت مصدق از طریق تحریک برخی سران طوایف ایل بختیاری مشاهده کرد!
آنچه در این میان مهم است تهدید مسلحانه از سوی حامیان وی و امنیتیساز یک مسئله شخصی است. طی چند روز گذشته صفحات اینستاگرامی حامیان تاجگردون تصاویری از جوانان مسلحی را منتشر کردهاند که کنار وی ایستاده و به نوعی نظام را به آشوب مسلحانه در صورت رد اعتبارنامه وی متوجه میکنند. از سوی دیگر اعلام آمادهباش برای ایجاد ناامنی در منطقه و امنیتیسازی موضوع را باید مقدمه شکلگیری سبک جدیدی از سیاستورزی در مناطق مرزی و طایفهای قلمداد کرد.
به بیان دیگر در صورت عدم ورود نهادهای قضایی و امنیتی برای برخورد سخت با این افراد و تایید اعتبارنامه تاجگردون از ترس ناامنی قومی در منطقه، میتواند این پیام را به برخی فعالان سیاسی مخابره کند که شما نیز در صورت رد صلاحیت و یا برکناری از مناصب میتوانید با قشونکشی و تهدید مسلحانه، اهداف خود را به پیش ببرید!
نکته مهم اما نحوه برخورد جریانهای سیاسی با این موضوع است. در حالیکه نمایندگان مردم برای اثبات شعارهای انتخاباتی خود در اولین گام، فسادزدایی و اصلاح روند درون مجلس را آغاز کردهاند، اصلاحطلبان سعی دارند همان کاری را که با روحانی انجام دادند، با تاجرگدون نیز تکرار کنند.
با افشا شدن تخلفات متعدد تاجگردون و حساس شدن افکار عمومی نسبت به این فرد، اصلاحطلبان سعی دارند با تصاحب پرچم ضدفساد علیه تاجرگدون، سابقه همراهی وی با اصلاحات را به ورطه فراموشی بکشانند؛ همان کاری که با حسنن روحانی انجام دادند. جبهه اصلاحات وقتی دید که جایگاه رئیسجمهور در نزد مردم به شدت افول کرده است، گذر از روحانی را کلید زدند تا شاید از این رهگذر بتوانند چنین القا کنند که مشکلات و ناکارآمدی دولت روحانی ربطی به اصلاحطلبان ندارد و آنها در پیروزی وی و ادامه فعالیت دولت ناکارآمد روحانی نقشی نداشتهاند!
جریان رسانهای که ماموریت فاصلهگذاری میان اصاحات و تاجگردون را دارد، چنین القا میکند که «همواره این انتقاد به تاجگردون وجود داشته که در مرکز خود را به اصولگرایان نزدیک کرده و جز نیروهای نزدیک به لاریجانی بوده و در گچساران خود را اصلاح طلب میخواند در حالیکه از عقاید و تفکرات اصلاح طلبان دفاعی نکرده است».
همچنین رسانههایی همچون اصلاحات پرس با گذاشتن پستی از عکس احمدی نژاد و تاجگردون نوشت: «گویا هنوز تعدادی از نزدیکان و آشنایان او پست مدیریتی ندارند و او برای ادامه کار همیشگی اش نیاز به نمایندگی مجدد دارد. تاجگردون از جمله کسانی است که با نام لیست امید وارد مجلس شد اما هیچ وقت در راستای شعارهای لیست امید گامی برنداشت».
این در حالی است که در انتخابات دوم اسفند سال 98 جبهه اصلاحات در نشستهای مختلف تاجگردون را به عنوان گزینه اصلاحطلبان معرفی کردند و آماده بودند در صورت رد صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان، دوستان وی از جمله هومان عسکری را گزینه جبهه اصلاحات معرفی کند!
اقدامات تاجگردون در تهییج حامیانش به آشوبگری در صورت رد اعتبارنامهاش را باید تکرار رفتار اصلاحطلبان طی دو دهه گذشته دانست. تهدید مقمام معظم رهبری به نوشیدن جام زهر در مجلس ششم، آبستراکسیون ناموفق در پی رد صلاحیت نمایندگان اصلاحطلبان مجلس ششم در سال 1382، قشونکشی در سال 88، تهدید به استعفا از سوی دولتمردان در موضوعاتی همچون بررسی لوایح FATF و پالرمو و آشوبسازی رسانهای متعدد برخی نمایندگان مجلس دهم از جمله سوابق اصلاحطلبان در استفاده از ظرفیت آشوب و تهدید برای پیشبرد اهداف خود است.
در حالی اصلاحطلبان سعی دارند مشی اصلاحطلبی تاجگردون را نفی کنند که مواضع وی در موضوعاتی همچون FATF، پارمو، CFT، کنوانسیون زیستمحیطی پاریس، سند 2030 و دستکاری گزارش کمیسیون تلفیق درباره تبصره 21 لایحه بودجه 99 به نفع نجومی بگیران نشان از همسویی غیرقابل انکار وی با موضع اصلاحات دارد. به واقع کنش سیاسی تاجگردون ترجمانی از ذات اصلاحطلبی در فساد سیاسی و اقتصادی است.
مجلس یازدهم در شرایطی شکل گرفت که یکی از جبهههای سیاسی اصلی کشور نمره تجدیدی از سوی افکار عمومی دریافت کرد و جبهه مقابل نیز با اما و اگر روانه بهارستان شد. آغاز طوفانی نمایندگان انقلابی مجلس یازدهم برای حذف فساد از ساختار مجلس و بازگرداندن اعتبار و جایگاه آن در افکار عمومی تللاشی است که در صورت موفق شدن در گام اول میتواند فصلی جدیدی از سیاستورزی نمایندگان را بگشاید.
تهدید شخصی نمایندگان و تهدید امنیت عمومی در منطقه گچساران و باشت موضوعی نیست که بتوان از کنار آن به سادگی عبور کرد، چون اگر مجلس و نظام در قبال این آشوبزایی سیاسی- امنیتی کوتاه بیایند، باید منتظر تکرار آن باشیم!