چرا مردم به بازارهای سرمایه علاقه مند شده اند؟

به گزارش راهبرد معاصر؛ هجوم مردم به بازارهای اقتصادی در باطن مساله ای منفی نیست ولی چون صنعت و دولت ما دچار عقب ماندگی و واپس گرا است نمی توان نمود این حرکت مردم را مشاهده کرد. اگر دولت متوجه معنی این حرکت و برکات آن بود می توانست مشوق باشد و در بورس و یا خودرو از این سرمایه مردمی بهره می برد.

هجوم مردم به بازارهای ارز و سکه و بورس و قرعه کشی خودرو این نکته نشانه ای از پیشرفت مملکت ما است زیرا مردم ما به شدت اقتصادی شده اند و عقل اقتصادی دارند و پول خود را در بانک پس انداز نمی کنند و به فکر تولید هستند و وارد بورس می شوند. مردم ماشین می خواهند و خودروساز باید بتواند خودرو مورد نیاز مردم را تهیه کند. پول هایی که مردم به حساب خودروسازان واریز خواهند کرد به کجا می رود؟ این سرمایه ها می تواند خودروسازان و قطعه سازان را از رخوت بیرون بیاورد. شعور اقتصادی به معنای عقلانیت است. عقلانیت اقتصادی اخلاق تولید می کند. وقتی این اخلاق تولید شد مشارکت اجتماعی در جامعه اوج می گیرد و به این ترتیب سرمایه اجتماعی اوج می گیرد و سپس خلاقیت اوج خواهد گرفت و ما وارد فازی تمدنی می شویم. چون اوج گرفتن خلاقیت تراکم و کیفیت تولید را بالا می برد. خلاقیت در تکنولوژی کشور ما را هواپیما ساز می کند. خلاقیت در تفکرات علوم انسانی و در فلسفه و حکمت و معرفت و کلام نیز ورود می کند و ساختاری سیاسی پیدا می کند. به این ترتیب می توان دولتی تمدنی داشت. ما امروز آثار آن را مشاهده می کنیم. هجوم مردم به بازارهای اقتصادی در باطن مساله ای منفی نیست ولی چون صنعت و دولت ما دچار عقب ماندگی و واپس گرا است نمی توان نمود این حرکت مردم را مشاهده کرد. اگر دولت متوجه معنی این حرکت و برکات آن بود می توانست مشوق باشد و در بورس و یا خودرو از این سرمایه مردمی بهره می برد.

مردم با هم رقابت می کنند و به فکر آینده خود بودند. دولت ما دولتی غرب گرا است و فقط به ظواهر و فرم می اندیشد.به نظر می اید،  خودرو ساز باید خوردرو خود را بفروشد. چون ما امروز صنایع مرتبط با این صنعت را در حالت نیمه تعطیل می بینیم. باید قطعه سازی رونق بگیرد و خودروساز میزان تولید خود را بالا ببرد. هر چه مردم به طرف اقتصاد بروند مثبت است. باید سرمایه های مردم در این مسیر قرار بگیرد. چرا باید جلوی سرمایه گذاری مردم را گرفت؟ به طور طبیعی در چنین شرایطی به جای استقراض از بانک مرکزی و ایجاد تورم می توان از این سرمایه ها استفاده کرد و اشتغال ایجاد کرد. در این صورت رکود و تورم از بین می رفت. متاسفانه دولت ما انگلی و رانت خوار است. در حقیقت بخش تولید ظرفیت رانت و فساد را ندارد و نمی توان در تولید کلک زد. در حقیقت رانت و اختلاس در حوزه فعالیت های فعلی و بانکداری و موسسات و واردات و زمین میسر می شود. روحانیان منبری به عنوان کسانی که مردم حرف آنها را می خوانند و یا شما به عنوان منبری های رسانه ای در این خصوص مطالعه کنید. باید مردم بدانند که یک کشور صنعتی تولیدی چه شاخص هایی دارد؟ در این صورت مردم ریسک می کنند و سرمایه گذاری خواهند داشت. مساله سکه و ارز در حقیقت پول ها را در جامعه جمع می کند و تبدیل به طلا می کند. این کالا را قابلیت خرج کردن ندارد و در نتیجه تورم بالا نمی رود. حال اگر این سرمایه ها وارد بورس و تولید و خودروسازی و سایر صنایع شود تولید رونق می گیرد. امروز سرمایه های اقتصادی در جامعه ما در حال اوج گرفتن است و مسئولین ما متوجه این نکته نیستند.