اهمیت پروژه اتصال ریلی ایران-عربستان-راهبرد معاصر
یادداشت اختصاصی فرشاد عادل، مدیر دپارتمان مطالعات کریدورها در اندیشکده مطالعات معاصر؛

اهمیت پروژه اتصال ریلی ایران-عربستان

عربستان برنامه‌ریزی می‌کند به‌وسیله ایران به آسیای میانه متصل شود و نقشه اتصال ریلی میان ایران و عربستان نیز مشهد-مکه است. این مسیر عربستان را به آسیای میانه و در ادامه، ایران را به سوریه، لبنان، دریای مدیترانه و اروپا متصل می‌کند. مسیری که ازلحاظ راهبردی وزن ایران را در منطقه افزایش می‌دهد و باعث رونق صادرات کالا، خدمات و بخش گردشگری می‌شود.
فرشاد عادل؛ مدیر دپارتمان مطالعات کریدورها در اندیشکده مطالعات معاصر
تاریخ انتشار: ۱۸:۲۷ - ۰۷ تير ۱۴۰۲ - 2023 June 28
کد خبر: ۱۹۱۴۵۳

اهمیت پروژه اتصال ریلی ایران-عربستان

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ هفته گذشته روزنامه لوفیگارو چاپ فرانسه از قول منبع سعودی حاضر در سمینار سرمایه گذاری عربستان - فرانسه که در حاشیه سفر محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان به پاریس برگزار شد، گفت که ریاض در حال بررسی اتصال ریلی با ایران از مسیر کویت و بصره است.

 
دوره تاریخی  گذار در حال شکل گیری است که باید مسئولان اجرایی کشور درک مناسبی از آن داشته باشند تا بتوان برنامه ها و راهبردهای خود را بر این گذار منطبق کرد. اتفاق در حال رخ دادن این است که شاهدیم نظم آتلانتیکی که عمدتاً به وسیله کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس (اروپا و آمریکا) طرح ریزی شده و قدرت های عمده آن کشورهای دریایی نظیر آمریکا و انگلستان هستند، رو به زوال قرار گرفته‌اند، شاهدیم اروپا از عمده مناسبات  کنار رفته است و قدرت گذشته را ندارد.

 
آمریکا نیز با چالش‌هایی مواجه و شاهدیم نظم جدیدی از شرق در حال طلوع است که آن را باید «نظم آفرو اوراسیایی» نامید، یعنی در حال گذر از جهانی هستیم که نقش آفرین عمده آن کشورهای دو سوی آتلانتیک بودند و حال به سمت جهانی می رویم که نقش آفرینان آن کشورهای آفریقایی و حوزه اوراسیا هستند؛ یعنی پهنه به هم پیوسته از آسیا، آفریقا و اروپا که به هم متصل هستند و راه خاکی آن ها را به یکدیگر وصل می‌کند.

در سال ۲۰۱۳ میلادی سرمایه گذاری چین در آفریقا  از آمریکا پیشی گرفت و چین بزرگترين کشور سرمایه گذار در آفریقا  به شمار رفت


به هر حال عمده قدرتی که کشورهای آتلانتیکی داشتند، دیگر مشاهده نمی‌شود؛ آنجا بیشتر تأکید بر محور دریا بود، اما اینجا با پهنه به هم پیوسته قاره ای مواجهیم که چین در این نظم، نقش آفرینی برجسته ای دارد و با درک این نقش آفرینی برجسته، توانسته است ابتکارهایی نظیر «یک کمربند - یک جاده» را داشته باشد.

 
ابتکار «یک کمربند - یک جاده» ستون فقرات سیاست خارجی چین و کشورهای مختلفی را درگیر کرده است. در بیش از 75 کشور، چینی‌ها سرمایه گذاری سنگین کرده‌اند، به دنبال این هستند سرمایه گذاری خود را توسعه دهند، همکاری‌های خود را بیشتر کنند و از واژه ابتکار استفاده کرده‌اند. بار معنایی واژه این است که طرحی وجود دارد و هر کس مایل باشد می‌تواند در آن شرکت کند، بنابراین چینی ها موقعیت خود را درک کرده اند و به جهان نگاهی آفرا اوراسیایی دارند.

 
این نگاه آنها دلیلی برجسته دارد و آن هم این است که چینی ها به دنبال سرمایه گذاری در بازارهای جدید و کسب موقعیت های بیشتر هستند. این فرصت ها برای چین در  آفریقا قرار دارد، آفریقا  سرزمین گنج و آرزوهاست، سرزميني که معادن بیشماری  دارد، از لحاظ مواد معدنی بسیار غنی است، در زمینه انرژی ظرفیت های زیادی دارد و تا سال ۲۰۵۰ میلادی آفریقا بیش از یک چهارم جمعیت دنیا را در خود جای خواهد داد.


در حال حاضر بیش از 1 میلیارد و 300 ميليون نفر در آفریقا زندگی می‌کنند و پیش بینی شده است تنها کشور نیجریه تا سال ۲۰۵۰ میلادی ۴۰۰ میلیون نفر جمعیت داشته باشد. این موضوع به معنای فرصت های جدید و موقعیت های بیشمار است. به هر حال چین می‌داند باید از این موقعیت استفاده و سرمایه گذاری کند.

 
در سال ۲۰۱۳ میلادی سرمایه گذاری چین در آفریقا  از آمریکا پیشی گرفت و چین بزرگترين کشور سرمایه گذار در آفریقا  به شمار رفت. این موضوع چند الزام را فراهم می‌کند؛ اینکه ورود به آفریقا به این معناست بایستی فعاليت های گوناگونی انجام داد و لازم است راه هایی طراحی کرد. به هرحال نظم جدید نظم خشکی محور است، یعنی سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا را بایستی به عنوان پهنه به هم پیوسته در نظر گرفت که نیاز دارد به شبکه های ارتباط زمینی که می‌تواند جاده، راه آهن یا خطوط لوله، دیجیتال یا فیبر نوری باشد، متصل شود.

 
این سه قاره باید به به هم پیوسته شوند و فواصل میان آنها به واسطه فناوری‌های موجود کوتاه شود و باید ادغام بین المللی یا بین قاره ای شکل بگیرد. به عنوان نمونه، اگر به بریکس نگاه کنید، آفریقای جنوبی دو هفته قبل میزبان این نشست بود که نشان می دهد نظم جدید نگاه ویژه‌ای به آفریقا  دارد. برگزاری این اجلاس در آفریقای جنوبی نشان داد محور آفرا اوراسیایی که عمدتاً کشورهایی همچون چین و روسیه در آن ایفای نقش می‌کنند، درحال پیشروی به نقاطی هستند که تا به حال حیاط خلوت قدرت های دریایی غربی قلمداد می‌شدند؛ بنابراین شاهد تحول نوینی هستیم.

 
این تحولات ایجاب می‌کند نگاهمان به منطقه واقع بینانه باشد. عمده کشور های منطقه از این نگاه برخوردارند و می‌دانند چین بنا دارد به بازارهای جدید دست یابد و نیاز دارند مسیرهای دسترسی را فراهم کنند تا در آینده نزدیک از این مسیرها استفاده کنند. این کشورها در حال برنامه‌ریزی هستند بتوانند در بزنگاه از فرصت ها برای تحقق اهداف خود در راستای منافع ملی استفاده کنند و بیشترین استفاده را از این موقعیت ببرند.

 
پروژه اتصال ریلی با ایران از مسیر کویت و بصره را باید در چنین فضایی بررسی کرد. عربستان در حال برنامه ریزی است‌ از مسیر ایران و به واسطه عراق به آسیای میانه متصل شود. این نقشه که برای اتصال ریلی میان ایران و عربستان وجود دارد، از مشهد به مکه است و جنبه مسافری-باری دارد. این مسیر عربستان را به آسیای میانه به عنوان حیاط خلوت چین و روسیه متصل می‌کند. همچنین مسیری است که کشورهای عربی را به چین وصل می‌کند و به این وسیله ارتباط بی واسطه ای میان چین و کشورهای عربی ایجاد می‌شود تا از آنجا به آفریقا متصل ‌شوند.

 
تکمیل پروژه ریلی شلمچه-بصره، عربستان و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس را از مسیر ریلی به ایران و شرق آسیا متصل می کند. همچنین این راه ریلی ایران را به سوریه (از طریق بندر طرطوس و لاذقیه) به لبنان، دریای مدیترانه و اروپا می رساند که از لحاظ راهبردی وزن ایران را به لحاظ سیاسی در منطقه افزایش می دهد و باعث رونق صادرات کالا، خدمات و بخش گردشگری می شود و درآمدزایی خوبی برای ایران به وجود می آید.

عربستان در حال برنامه ریزی است‌ از مسیر ایران و به واسطه عراق به آسیای میانه متصل شود. این نقشه که برای اتصال ریلی میان ایران و عربستان وجود دارد، از مشهد به مکه است و جنبه مسافری-باری دارد


عربستان برنامه ریزی های لازم را انجام داده است و پروژه های مخلتفی مانند پل زمینی در دست دارد. پل زمینی عربستان مسیری است که ریاض را به جده متصل می کند و مسیر فرعی آن به مدینه و مکه هم می‌رسد. محوریت اصلی پروژه میان ریاض و جده است که عربستان به این وسیله مسیر زمینی برای اتصال به دریای سرخ ایجاد می‌کند.

 


در صورتی که این مسیر به خطوط ریلی ایران متصل شود، پلی خواهد بود از دریای سرخ تا مرزهای چین، که مزیت غیر قابل انکاری به عربستان می‌دهد و به وسیله آن چين به واسطه عربستان وارد آفریقا می شود. طرحی بسیار هوشمندانه که از سال ۲۰۰۸ میلادی آغاز شده، در سال های اخیر ابعادی از آن در دست طراحی است و بخش هایی نیز در مرحله برنامه ریزی قرار دارد.

 
این ایده ها یک شبه ظاهر نمی‌شوند و از قبل وجود داشتند، اما شرایط فعلی بین الملل این فضا را ایجاد کرده است با سرعت بیشتری طرح ها پیش برود. همکاری میان اعراب و چینی ها نزدیک است و هر دو سال یک بار جلساتی با عنوان «نشست مشورتی کشورهای عربی  و چین» در سطح بسیار بالا برگزار می‌شود.


باید این موضوع را در نظر گرفت عربستان به دنبال این است بلوک جدید برای خود ایجاد کند و زمانی که به روابط اخیر عربستان و چین نگاه می‌کنیم، این موضوع قابل دریافت است.  عربستان زمانی که به استقبال شی جین پینگ، رئیس جمهور چین رفت،  مراسم با شکوهی برگزار کرد و در کنار آن اجلاس سران عربی به دعوت عربستان برگزار شد؛ درست زمانی که پینگ در عربستان حضور داشت این پیام به دنیا مخابره شد عربستان قادر خواهد بود  کشورهای منطقه را با خود همراه کند و این همراهی امتیازی به عربستان می‌دهد.

 
اینکه عربستان بستری فراهم کند تا ارتباط چین با سایر کشورهای منطقه گسترده شود، نقش برجسته ای است و چینی ها نيز دوست دارند از این فرصت ها استفاده کنند و در تلاش هستند کشور های عربی را وارد سرمایه گذاری  کنند؛ به ویژه در آفریقا که درآمدزایی خوبی از این کشورها داشته باشند. تا سال ۲۰۲۵ میلادی آفریقا نیاز دارد ۱۲۷میلیارد دلار سرمایه وارد کند. تا سال ۲۰۲۲ میلادی شورای همکاری خلیج فارس تقریباً  ۸. ۳ میلیارد دلار آنجا سرمایه گذاری کرد که قاعدتاً با تسریع این روند و جریان هایی که در فضای بین الملل شاهدیم  بیشتر خواهد شد.

 
با وجود این، طرح مذکور رقبایی دارد و یکی از دلایلی که ترکیه روی کریدور میانی پافشاری می‌کند و علت سروصداهای کریدور زنگزور این است که می‌خواهد اتصال بی واسطه ای از سمت جمهوری آذربایجان و دریای خزر به سمت آسیای میانه و سپس چین ایجاد کند. ترکیه می‌داند برنامه های چین برای آفریقا چیست و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه میان رؤسای منطقه بیشترین سفر را به آفریقا دارد.


به هر حال ترکیه به دنبال این است در روند مذکور نقش آفرین باشد، زیرا ترکیه به وسیله کریدور میانی به مسیری بی واسطه از مسیر کشورهای آسیای میانه و «شورای دولت های ترک» تبدیل می‌شود که به همسایگی چین می‌رسد. همچنین از مسیر دریای مدیترانه و بنادر مرسینگ می‌تواند چین را به شمال آفریقا متصل و خود را به عنوان دروازه ورود چین به آفریقا تعریف کند.

 
در این میان جمهوری اسلامی ایران باید توجه خود را معطوف این تحولات کند، ابتکار مشخصی برای جنگ کریدوری داشته باشد و برای گذار جدیدی که تبدیل نظم آتلانتیک به نظم آفرا اوراسیایی است، نقشه راه داشته باشد. ایران به برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت نیاز دارد؛ برنامه هایی که در 20 سال آینده نقش کشورمان را در چرخه ژئوپلیتیکی مشخص کند. باید کلان راهبرد ملی داشته باشیم و نهاد سیاست گذاری خاصی تسهیلگری کند، تداخل برنامه‌ها و تعارض منافع میان سازمان های مختلف رفع شود تا به برنامه ریزی جامع در این راستا دست یابیم.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده