هدف آمریکا از «معامله قرن» از بین بردن «راه حل دو دولتی» است-راهبرد معاصر
نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی: قطعنامه شورای حکام تعاملات میان ایران و آژانس را نادیده گرفته است قطعنامه شورای حکام علیه ایران تصویب شد پاسخ ایران به قطعنامه آژانس؛ راه‌اندازی مجموعه قابل‌توجهی از سانتریفیوژ‌های جدید و پیشرفته والری زالوژنی: جنگ جهانی سوم رسماً آغاز شده است وزیر خارجه ایران: عملیات وعده صادق ۳ علیه اسرائیل حتما انجام خواهد شد بیانیه مشترک ۷+۱ کشور در حمایت از ایران در نشست شورای حکام کمال خرازی: رای دیوان بین‌المللی کیفری در صدور حکم بازداشت نتانیاهو رسواکننده غربی‌هاست نماینده ایران در سازمان ملل: شورای امنیت به مصونیت اسرائیل پایان دهد شهردار یک شهر در ایالت میشیگان: برای دستگیری «نتانیاهو» و «گالانت» آماده‌ایم قطعنامه ضدایرانی امشب به رأی گذاشته می‌شود؛ ۶درخواست ۳کشور اروپایی از ایران آغاز فعالیت عراقچی در شبکه اجتماعی بلواسکای واکنش‌ها به حکم دادگاه لاهه برای بازداشت نتانیاهو بیانیه ضدایرانی تروئیکای اروپایی درباره برجام ادعای اتحادیه اروپا: اقدامات هسته‌ای ایران «توجیه غیرنظامی معتبر» ندارد عراقچی: ایران به گام غیرفنی اروپا پاسخ مناسب می‌دهد
سایت هیل مطرح کرد؛

هدف آمریکا از «معامله قرن» از بین بردن «راه حل دو دولتی» است

آمریکا با دادن امتیازات بسیار به اسرائیل و تحت فشار گذاشتن فلسطینیان در پی وادار کردن آنها به پذیرفتن برنامه سازش خود بین اسرائیل و فلسطین موسوم به «معامله قرن» است.
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۵ - ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ - 2019 May 08
کد خبر: ۱۰۵۸۱
 به گزارش راهبرد معاصر ،  «هیل» در مقاله‌ای به قلم «آرون دیوید میلر» به بررسی برنامه سازش آمریکا برای حل اختلافات بین اسرائیل و فلسطین معروف به معامله قرن می‌پردازد. طبق این مقاله هدف اصلی از مطرح کردن این برنامه صلح، غیر عملی جلوه دادن و از بین بردن «راه حل دو دولتی» است. دیوید میلر، تحلیلگر سابق وزارت امور خارجه آمریکا در امور خاورمیانه و از اعضای برجسته مرکز و اندیشکده شناخته شده «ویلسون» است.

در ادامه ترجمه این مطلب آمده است:

نخستین روزی که «کوشنر» را دیدم به او گفتم آرزو داشتم پدر همسر من نیز چنین توانی در من می‌دید، چرا که ترامپ مأموریت غیر ممکنی را به او داده است. او خندید و اذعان داشت که مأموریت سختی است ولی ترامپ صلح اسرائیل و فلسطین را موضوع بسیار حساسی می‌داند. به او گفتم اگر راه حل کارآمد و منصفانه‌ای پیدا کند من اولین نفری خواهم بود که این پیروزی را جشن خواهم گرفت. ولی محقق شدن چنین چیزی بسیار غیرمتحمل است.

اکنون که برنامه صلح آنها که مطرح کردن آن بسیار به طول انجامید به احتمال زیاد از ماه ژوئن اجرایی شود جا دارد تلاش کنیم تا بین واقعیت و خیال پردازی تمایز قائل شویم و برخی واقعیت‌های تلخ رویکرد دولت ترامپ در برقراری صلح میان اسرائیل و فلسطین که همچنان مبهم است را آشکار کنیم، هرچند تقریباً با اطمینان می‌شود گفت این طرح شکست می‌خورد.

ولی شاید این مهم نباشد. هدف مهم‌تر دولت ترامپ این است که سیاست آمریکا را برای همیشه تغییر دهد و «راه حل دو دولتی» را که البته تحقق آن نیز امری دشوار است را از بین ببرد.

نادیده گرفتن گذشته

در مصاحبه‌ای درباره «معامله قرن» که اخیراً انجام شد کوشنر پیشنهاد داده است به دلیل تفاوتی که بین اسرائیل و فلسطین در مورد کشوری مستقل بودن وجود دارد «بیایید آن را ذکر نکنیم». این تاکنون روشن‌ترین صحبتی بوده که نشان می‌دهد در برنامه او به طور رسمی اشاره‌ای به کشور فلسطین نشده است.

موضوعی که در ادامه می‌آید موضوع همیشگی در صحبت‌های ما درباره «راه حل دو کشوری» است که او می‌گوید: «اگر این راه حل می‌توانست مؤثر واقع شود ما مدت‌ها پیش به صلح دست یافته بودیم».

«راه حل دو دولتی» پیش از آمدن ترامپ نیز بسیار پیچیده بوده است ولی اگر کوشنر بخواهد این درگیری را پایان دهد او نمی‌تواند به این راحتی گذشته را کنار بگذارد. او باید به عنوان راه حل جایگزین برای دو مساله غیرممکن زیر راه حلی پیدا کند.

قانع کردن فلسطینیان و جهان عرب به این که در پروسه‌ای مبنی بر برپایی یک کشور مستقل به پایتختی قدس شرقی شرکت کنند؛ هرچند آن با مواضع بلندمدت آنها که با جدیت بر آن تاکید دارند به طور اساسی مغایرت دارد.

-به اشغالگری اسرائیل به گونه‌ای پایان دهند که فلسطینیان را از اسرائیلی‌ها جدا کند و کنترل بخش گسترده‌ای از کرانه باختری که ۲.۶ میلیون فلسطینی در آن زندگی می‌کند را باز برگرداند.

-راه حل دو کشوری در حال مرگ است؛ ولی کشتن آن که دولت ترامپ در پی آن است بدون جایگزینی معتبر - که به ذهن نمی‌رسد - به درگیری‌ها پایان نخواهد داد.

برداشت اشتباه از حوادث کنونی

به نظر دولت ترامپ اگر مدیریت را به دست یک میانجی ماهر داد می‌توان به دو واقعیت جدید دست یافت که ممکن است بسیار به پیشرفت جدی پروسه صلح کمک کند.

-وارد کردن کشورهای عربی به در پروسه «معامله قرن»؛

-به دست آوردن اعتماد اسرائیل؛

در راستای رسیدن به صلح او اتحاد ضد ایرانی بین کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی و اسرائیل ایجاد کرد و با استفاده از آن فرصت کشورهای عرب را وارد پروسه صلح کرد و همچنین اعتماد اسرائیل را به دست آورد.

ولی اولین نکته این است که دولت ترامپ این را که عربستان سعودی چقدر مایل به تحت فشار گذاردن فلسطینیان و توافق با اسرائیل باشد را درست ارزیابی نکرده، به ویژه آنکه موفق نشده است به توافق جدی بین فلسطینیان، اسرائیل و آمریکا دست یابد. به ویژه که پادشاه عربستان، ملک سلمان همواره طرفدار به وجود آوردن کشور فلسطین به پایتختی قدس بوده است و این «امری لازم» برای جلب حمایت کشورهای عربی است.

نکته دوم این است که او در دادن امتیاز به اسرائیل زیاده روی کرده است مانند شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل، باز کردن سفارت در آنجا و به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر بلندی‌های جولان. با این اقدامات او نقش خود به عنوان یک میانجی مؤثر را به خطر می‌اندازد.

اگر برنامه کوشنر از اسرائیل می‌خواست تصمیمات بسیار جدی بگیرد به دست آوردن اعتماد اسرائیل از این راه می‌توانست یک حرکت تاکتیکی زیرکانه باشد. آنگاه کسی نمی‌توانست بگوید دولت ترامپ پشتیبانی اسرائیل را ندارد یا اقدامات لازم برای آنکه با او به توافق‌های مهم برسد را انجام نداده است. ولی این چیزی است که محقق نشد و باید دید در آینده چه می‌شود.

به دست آوردن اعتماد یک طرف در مذاکرات تا زمانی که تلاش شود اعتماد طرف دیگر هم جذب شود کار درستی است. ولی به جای این کار دولت ترامپ قاطعانه سیاست بیگانه ساختن فلسطینیان و به حاشیه کشاندن آنها را دنبال کرده است. اقدامات دولت ترامپ در این راستا موارد زیر بوده است:

-تعطیل کردن کنسولگری خود در فلسطین، در حالی که فلسطین یکی از مذاکره کنندگان اصلی آن است؛

-قطع کمک‌های آمریکا به فلسطین؛

-بستن دفتر سازمان آزادی بخش فلسطین در واشنگتن؛

-قطع حمایت آمریکا از آژانس امدادرسانی و کاریابی فلسطینیان در خاور نزدیک که منبع مالی اصلی برای آوارگان فلسطین بود؛

-کم کردن بودجه خود در قدس؛

به نظر می‌رسد انگیزه از این کار این است که فلسطینیان را متوجه واقعیت سازند و به آنها یادآوری کنند ضعیف‌ترین طرف مذاکره آنها هستند و اگر با واشنگتن همکاری نکنند توافق بزرگی را باخته اند. ولی این استراتژی محکوم به شکست است.

هیچ توافقی نهایی وجود ندارد

واقعیت ناراحت کننده و دردناک این است که پروسه صلح اسرائیل و فلسطین پیش از روی کار آمدن دولت ترامپ مورد حمایت رو به رشدی قرار داشت؛ علی رغم هدف بلندپروازانه ترامپ برای رسیدن به یک توافق نهایی برای پایان دادن به درگیری‌های فلسطین و اسرائیل حتی شواهد عینی کوچکی که بر ممکن بودن چنین توافقی دلالت داشته باشند نیز به چشم نمی‌خورند.

نه نخست وزیر اسرائیل، نتانیاهو، و نه رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، محمود عباس، نه مایلند و نه توانایی آن را دارند که در مورد مسائل اصلی (مسائل مرزی، امنیتی، قدس و آوارگان فلسطینی) تصمیم بگیرند یا آنقدر نزدیک شوند که یک میانجی ماهر بتواند مسائل را حل کند.

عدم اعتماد و بدبینی بین اسرائیل و فلسطین، اختلاف بین حماس و فتح، اطمینان حزب راستگرای اسرائیل و نفوذ دولت ترامپ همه حاکی از رسیدن به بن بست و حتی شرایطی بدتر از آن هستند.

یک برنامه واقعی

گذشته از آنکه رسیدن به توافق بعید به نظر می‌رسد حال چرا دیگران را برای رسیدن به یک برنامه جامع صلح تحت فشار می‌گذارید؟ هدف تیم کوشنر این است که راه حلی بیابد که به کلی ذهنیت‌های معمول درباره «راه حل دو کشوری» را تغییر دهند و آن را برای آیندگان نیز غیر ممکن جلوه دهند به ویژه اگر دولت ترامپ تا سال ۲۰۲۴ ادامه پیدا کند.

دولت ترامپ از ارزش «راه حل دو دولتی» کاسته است و به شدت به سمت اسرائیلی‌ها گرایش دارد و با افزایش قابل توجه فعالیت‌های شهرک سازی تحت نظر نتانیاهو موافقت کرده است.

زمانی که از پمپئو در یک جلسه کنگره درباره واکنشش به وعده نتانیاهو مبنی بر الحاق بخش‌هایی از کرانه باختری به اسرائیل و شهرک سازی سوال شد پمپئو هیچ پاسخی نداد. اگر این به وقوع بپیوندد آنگاه آنچه دولت ترامپ انجام داده به منزله کشتن این راه حل نیست بلکه به منزله کمک به سوزاندن آن است.

مهر
ارسال نظر