به گزارش راهبرد معاصر، آنچه امروز در اوکراین میگذرد، نقطهی آشکارساز«استیصال راهبردی ناتو» در نظام بینالملل محسوب میشود. به نظر میرسد آتلانتیسیسم دیگر به مثابه یک ارزش استراتژیک و ثابت، مورد شناسایی و احترام آمریکا، کانادا، ترکیه و 27 عضو اروپایی پیمان ناتو قرار نمیگیرد. بدون شک در آیندهای نزدیک، شاهد بروز تحولات زیربنایی و گستردهای در مناسبات داخلی این مجموعه خواهیم بود.
بهتر است قبل از آنکه وارد بحران اوکراین شویم، به تحولاتی اشاره کنیم که میان اعضای ناتو در جریان خروج از افغانستان (در سال 2021) صورت گرفت. خروج ناگهانی آمریکا از افغانستان، منجر به خشم آلمان و فرانسه دو شریک آتلانتیکی واشنگتن شد. برخی دیگر از اعضای ناتو نیز نحوهی خروج از افغانستان را مترادف با شکستی حیثیتی و استراتژیک برای غرب خواندند و نسبت به فرار ناتو از این کشور آسیایی، ابراز ناامیدی کردند. امروز تحولات اوکراین، دومین ضربهی راهبردی را طی یکسال اخیر بر پیکرهی ناتو وارد ساخته است.
در حالی که ژرمنها و برخی دیگر از اعضای ناتو در جلسات محرمانه و حتی بعضا آشکار سران این پیمان، نسبت به ماجراجویی مدیریت نشدهی آمریکا و انگلیس در کییف هشدار داده بودند، بایدن و بوریس جانسون ترجیح دادند همان رویکرد قبلی خود را ادامه دهند: آنها گسترش ناتو به شرق را اجتناب ناپذیر دانسته و خیل تسلیحات ساخت خود را در اختیار ارتش اوکراین قرار دادند. امروز جنگ تمام عیاری در اوکراین آغاز شده است! حتی شهرهای بزرگ اوکراین مانند کییف و خارکف هم در حال تصرف از سوی ارتشیان روس هستند. به عبارت بهتر، برخلاف برآوردهای اولیهای که ناتو از جنگ احتمالی در اوکراین داشت، این نبرد به مناطقی مانند لوهانسک و دونتسک ختم نشد! این بدترین خطای محاسباتی ناتو در اوکراین بود که به تنهایی حکم پاشنه آشیل غرب در کییف را خواهد داشت.
نکتهی دیگر اینکه شکست ناتو در اوکراین، به طور طبیعی بار دیگر فلسفهی وجودی آتلانتیکگرایی را در نزد افکار عمومی آمریکا و اروپا را زیر سوال خواهد برد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، برخی سیاستمداران غربی معتقد بودند که حفظ ساختار ناتو (آن هم در حالی که کمونیسم دیگر جایی در معادلات جهانی ندارد)، حکم یک قمار راهبردی بزرگ و بیانتها را خواهد داشت که هزینههایش قطعا بر فواید آن غلبه دارد. در مقابل، برخی کشورها مانند آمریکا و انگلیس تاکید داشتند که حفظ ساختار ناتو حول محوریت و نقشآفرینی واشنگتن، منجر به انسجام بیشتر در اردوگاه غرب و جلوگیری از احیای قدرت بازیگرانی مانند مسکو و پکن خواهد شد. این پیش فرضهای نادرست، امروز منجر به بروز تحولاتی مانند جنگ اوکراین شده است. بدون شک بازندهی اصلی این نبرد تنها زلنسکی رئیس جمهور اوکراین و غربگرایان این کشور نیستند! ناتو، چه در حوزهی نظامی-امنیتی و چه در حوزهی ماهوی و راهبردی، بازندهای این نبرد تمام عیار با روسیه است. نبردی که بسیاری از استراتژیستهای غربی نسبت به وقوع آن به سران مغرور پیمان آتلانتیکشمالی هشدار داده بودند.