به گزارش راهبرد معاصر؛ بعد از وقوع بحران بین روسیه و اوکراین و تلاشهای آمریکا و اروپا برای تحمیل تحریمهایی به روسیه که تاکنون عملا کارآمدی چشمگیری نداشته، آمریکا به دنبال آن است تا در بازی که خود کلید زده، چین را نیز مشمول تحریمهایی کند که روسیه نیز از آن مستثنی نشده است.
آمریکا هر چند تلاش میکند تا با استفاده از ابزار تحریمها مانع توسعه اقتصاد چین و روسیه شود، اما آنچه در این بین حائز اهمیت است این است که با تحریمهای جدید آمریکا، عملا سران آمریکایی، باشگاه تحریم شوندگان را از باشگاه تحریم شدهها بزرگتر کردهاند!
آمریکاییها در تلاشند تا با اعمال تحریمهای جدید علیه چین مانع توسعه تجارت چین و روسیه شوند، چرا که میزان مبادله تجاری کنونی چین و روسیه نزدیک به 130 میلیارد دلار است، در حالی که چشمانداز آتی مبادلات تجاری چین و روسیه بر مبنای رساندن رقم قبلی به 250 میلیارد دلار هدف گذاری شده است، رقم بزرگی که قطعا آمریکا و دنیای غرب را به شدت نگران کرده است.
در صورتی که آمریکا قصد تحریم چین را داشته باشد به این معناست که دنیای تحت تحریم، بیشتر از دنیای تحریم کننده شده است، بنابراین میتوان امیدوار بود و با صراحت براین موضوع تاکید کرد که تحریمها خاصیت خود را از دست دادهاند.
بیتردید تحریم زمانی موثر است که ساختارهای هژمونیک حفظ شده باشد و رژیمهای تجاری فعال باشند، تا در صورتی که کشوری قصد خارج شدن از این دایره و قاعده را داشته باشد و به دنبال برهم زدن روال عادی باشد، تنبیه شود و هر چه زودتر به چارچوب کار بازگردد. این شیوه زمانی جواب میدهد که شما در اکثریت باشید، اما هنگامی که در اقلیت باشید عملا از دور کارکرد خارج می شود.
آمریکاییها با تحریمهای گاه و بیگاهی که برای کشورهای مختلف در دستور کار خود قرار دادهاند عملا باشگاه تحریمکنندگان را به اقلیت رساندهاند؛ موضوعی که منجر به خنثیشدن اثر تحریمها و از دست رفتن خاصیت رژیمتحریمی میشود. کما اینکه تحریمهای اعمال شده آمریکا علیه ایران چندان کارساز نشد، چرا که ایران دارنده کالای استراتژیک بود، بنابراین میتوان گفت: آمریکا در تحریم روسیه و چین موفق نخواهد بود.
روسیه به عنوان کشوری با بالاترین ذخایر انرژی که تامین کننده بخش مهمی از نفت و گاز اروپاست قطعا تحریمپذیر نیست. چین در اولین روز عنوان شدن تحریم انرژی روسیه به سرعت اعلام کرد اولین خریدار انرژی روسیه خواهد بود؛ ضمن اینکه اروپا همچنان نیازمند به گاز روسیه است. انتقال گاز از کشورهای دیگر به اروپا، پروسه ده سالهای است که عملا هرگونه تحریم روسیه را سخت و دور از ذهن میکند. قطع مسلم تحریم روسیه و چین هیچگاه عملیاتی نمیشود و به نتیجه نمیرسد.
آمریکاییها امیدوار هستند تا با تداوم جنگ بین روسیه و اوکراین رقابت تسلیحاتی منجر به هزینه کرد دلارهای نفت وگاز روسیه در راه خرید و ساخت وساز تسلیحات شود نه توسعه اقتصاد روسیه. آمریکاییها با این منطق تلاش میکنند تا برنده این بازی باشند اما با کارت تحریم روسیه و چین هیچگاه نتیجه نخواهد گرفت.