به گزارش راهبرد معاصر ورزشگاه آزادی که یکی از نمادهای ورزش کشور است در بدترین شرایطش به سر میبرد و به علت اینکه در طول سالهای گذشته هیچ اراده جدی برای بازسازی آن وجود نداشته در حال تبدیل شدن به مخروبهای است که میتواند فاجعهای بزرگ ایجاد کند؛ فاجعهای که اگر رخ دهد هزاران کشته بر جای خواهد گذاشت.
پس از حادثه متروپل بود که رسانهها یکبار دیگر در خصوص وضعیت وخیم ورزشگاه آزادی هشدار دادند و در پی این هشدار حمید سجادی، وزیر ورزش و جوانان دستور داد به وضعیت این ورزشگاه رسیدگی شود و اعلام کرد که بخاطر حفظ جان و سلامت مردم خودمان را موظف به پیگیری آن میدانیم تا مطمئن شویم همه چیز طبق استاندارد پیش میرود.
در طول دورههای مختلف، ورزشگاه آزادی با بازسازیهایی همراه بوده است؛ اما شاکله اصلی آن در خطر فرو ریختن قرار دارد است و برای رفع این مشکلات باید بازسازی اساسی صورت بگیرد. اینکه تصور شود چون چمن ورزشگاه آزادی کیفیت نسبتا خوبی دارد؛ پس باید سایر مشکلات را نادیده گرفت پاک کردن صورت مسئله است.
شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی که از نامش هم مشخص است وطیفه حفظ اماکن ورزشی همچون ورزشگاه آزادی را بر عهده دارد. انتظار میرفت با تغییر مدیریت در شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی، بازنگری اساسی در سیاستهای این شرکت فربه انجام شود و وظایف ذاتیاش که بازسازی سرمایههای زیرساختی ورزش کشور یکی از مهمترین آنها محسوب میشود در اولویت قرار بگیرد؛ اما نه تنها این اتفاق رخ نداد که این شرکت تنها به دنبال کسب درآمد است. عدم ثبات مدیریت در مجموعه ورزشی آزادی هم سبب شده هیچ کدام از مدیران این مجموعه ورزشی برنامهریزی بلندمدتی برای بازسازی این مجموعه ورزشی نداشته باشند.
احمد مددی پس از دوران ناموفقی که در باشگاه استقلال داشت به عنوان مدیر مجموعه ورزشی آزادی منصوب شد؛ انتصابی که حرف وحدیثهای زیادی پیرامون آن به وجود آمد و حتی گفته شد که وی از سمتش برکنار شده بوده؛ اما برخی فشارها باعث شد این برکناری عملی نشود. در چنین شرایطی چگونه میتوان انتظار داشت که مدیریت مجموعه ورزشی آزادی به دنبال تحقق انتظارات در خصوص بازسازی ورزشگاه آزادی باشد؟
در بسیاری از مسابقات فوتبال ملی و باشگاهی که در ورزشگاه آزادی برگزار میشود دهها هزار هوادار از نزدیک این بازیها را تماشا میکنند و این حضور هواداران میتواند فاجعهای عظیم رقم بزند. گفته میشود دریاچهای که در مجاورت ورزشگاه آزادی قرار گرفته یکی از عوامل فرسودگی این ورزشگاه است و حتی باعث نشست بخشی از سکوهای آن شده است.
در خصوص بودجهای که برای مرمت و بازسازی ورزشگاه آزادی نیاز است گمانههای زیادی انجام شده؛ اما باید توجه داشت ریزش احتمالی سکوهای این ورزشگاه میتواند هزینههای جبرانناپذیری را به دنبال داشته باشد. اینکه تصور شود چون در طول سالهای گذشته چنین اتفاقاتی در ورزشگاه آزادی رخ نداده، پس در آینده هم بعید است این اتفاقات رخ دهد و دلیلی برای مرمت این ورزشگاه نیست تصوری کاملا اشتباه است.
سجادی در گفتوگویی که مهر سال گذشته داشت، عنوان کرد: «یکی از برنامههای ما تسهیل در ورود به استادیومها است که امروز در تصاویر و گزارشهایی که به بنده رسید، شرایط برای حضور شهروندان به ورزشگاه آزادی فراهم شده است.» وی در شرایطی این اظهارنظر را انجام داد که اشارهای در خصوص اینکه ایا ایمنیهای لازم در خصوص حضور این شهروندان در ورزشگاه آزاد در نظر گرفته خواهد شد یا خیر نکرده است.
بحرانی که ورزشگاه آزادی دچار آن شده نتیجه سوءمدیریت افرادی است که در گذشته کوچکترین فکری برای بازسازی اساسی این ورزشگاه نکرده اند و مدیریت را تنها در کسب نتایج و پیروزی در مسابقات ورزشی میدانند. این سیاست وحشتآفرین کافیست تا یک تراژدی انسانی رخ دهد؛ چرا که بهبود شرایط سختافزای ورزش کشور جایگاهی در برنامهریزی مدیران نداشته است.