به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در متون پایه روابط بینالملل یکی از ابزارهای سخت برای اعمال قدرت و زیر فشار قرار دادن کشورهای رقیب و متخاصم استقاده از تحریمها یا همان جنگ اقتصادی است. در نظم پسا جنگ جهانی، آمریکا برای ایجاد نظم نوین جهانی صرفاً از ابزارهایی همچون حمله نظامی، فشار دیپلماتیک و عملیات روانی استفاده نمیکرد، بلکه خالق تحریمهای اقتصادی بودی که از سوی وزارت خزانه داری این کشور فرماندهی میشد. بر همین اساس آمریکا پیش از حمله نظامی، تضعیف دشمن، براندازی یا مهار قدرتهای رقیب از این ابزار استفاده میکند تا به این وسیله علاوه بر متحمل شدن کمترین هزینه، اهداف خود را جامه عمل بپوشاند.
پس از آغاز بحران اوکراین، آمریکا به همراه شرکای غربی خود نظام تحریم گستردهای علیه صادرات انرژی و شبکه بانکی روسیه اعمال کرد. واشنگتن با اتخاذ این سیاست قصد داشت روسیه را خیلی زود به زانو درآورد و زمینه شکست این کشور را فراهم کند، اما برخورد هوشمندانه مسکو با نظام تحریم غرب زمینه شکست تحریمها و لغو گام به گام آن را فراهم آورد.
با نزدیک شدن به فصل سرما به تدریج کشورهای اروپایی و حتی آمریکا با توسل به دشمنان سنتی خود همچون ایران و ونزوئلا، دلجویی از متحدان عرب خود در غرب آسیا و حتی کاهش تحریمهای روسیه به دنبال کنترل بحران انرژی و مواد غذایی در جهان هستند
طبق دادههای پایگاه اطلاع رسانی «کاستلوم»، روسیه ، ایران، سوریه، کره شمالی، ونزوئلا، میانمار و کوبا در صدر کشورهایی قرار دارند که واشنگتن بیشترین تحریمها را علیه آنها وضع کرده است. تجربه سالهای اخیر ثابت کرده تحریمهای آمریکا با وجود تأثیرات مقطعی که بر روی اقتصادهای ملی برجای می گذارد و محدودیتهایی برای آن ایجاد میکند، به دلیل برنامهریزی کشورها برای یافتن راههایی برای خنثیسازی آن تضعیف شده و موجب افزایش تاب آوری اقتصاد داخلی کشورهای مورد هجوم میشود.
به عنوان نمونه، با خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا از توافق هسته ای میان ایران و 5+1 (برجام) با ایجاد کمپین فشار حداکثری اقدام به بازگرداندن تحریمهای پیشین و ایجاد شبکهای جدید از تحریمهای هستهای، موشکی و منطقهای علیه تهران کرد. در ابتدا تحریمهای آمریکا موجب خروج سرمایه، کاهش صادرات و درآمدهای نفتی و قطع دسترسی ایران به شبکه مالی جهان شد. به گواهی آمارهای رسمی در حالی که صادرات نفت ایران در می 2018 روزانه 2.8 میلیون بشکه نفت در روز بود، اما این آمار در سپتامبر 2020 به صادرات روزانه 200 هزار بشکه نفت در روز رسید.
با گذشت زمان و حرکت کشور به سمت مقاوم سازی اقتصاد ملی و یافتن راههای جدید برای دور زدن تحریمهای یکجانبه آمریکا، به ویژه با روی کارآمدن دولت سیزدهم صادرات نفت ایران به تدریج افزایش یافت، به گونهای در اوج بحران انرژی در غرب، میزان صادرات نفت ایران به چین قریب به یک میلیون بشکه در روز رسیده است. در چنین شرایطی آمریکا با دریافت سیگنال شکست تدریجی تحریمهای ایران به دنبال بازگشت به برجام است تا به این وسیله همچنان کارآمدی ابزار تحریم را حفظ کند و جلوی بحران انرژی در غرب را بگیرد.
نمونه دیگر از ناکارآمدی نظام تحریمهای آمریکا را میتوان درباره روسیه مشاهده کرد. وزارت خزانه داری آمریکا به دنبال تشدید بحران انرژی و مواد غذایی از لغو برخی تحریمهای مسکو خبر داده است. برهمیناساس، برخی تحریمهای غرب ازجمله تحریم یکی از شرکتهای زیر مجموعه گاز پروم و شعبه آلفا بانک»در قزاقستان لغو شده است.
این بلوک سیاسی که با رهبری آمریکا توانسته بود از ابر چالشهایی همچون جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم و جنگ سرد عبور کند، حال با قدرتگیری تدریجی چین و سایر قدرتهای منطقهای خود را ضعیف تر از گذشته مییابد
اعلام این خبر در حالی است که دستگاه رسانهای جریان اصلی در بحران اوکراین همواره سعی کرده است تا اراده غرب را برای مقابله با مسکو و دفاع از کی یف جدی و خدشهناپذیر نشان دهد. حال با نزدیک شدن به فصل سرما به تدریج کشورهای اروپایی و حتی آمریکا با توسل به دشمنان سنتی خود همچون ایران و ونزوئلا، دلجویی از متحدان عرب خود در غرب آسیا و حتی کاهش تحریمهای روسیه به دنبال کنترل بحران انرژی و مواد غذایی در جهان هستند.
چنین تحرکات سیاسی نشان از ضعف غرب در دهههای ابتدایی قرن بیست و یکم دارد. این بلوک سیاسی که با رهبری آمریکا توانسته بود از ابر چالشهایی همچون جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم و جنگ سرد عبور کند، حال با قدرتگیری تدریجی چین و سایر قدرتهای منطقهای خود را ضعیف تر از گذشته مییابد. در نظم سیال یک-چند قطبی دیگر وجود هژمون معنا ندارد و آمریکا دیگر نمیتواند تمام خواستههای خود را عملی کند.
با شروع بحران اوکراین ضرباهنگ دوران گذار در محیط جهانی شدت گرفته است. پس از فرو ریختن دیوار برلین و نظام شورایی حاکم بر مسکو، آمریکا خود را یگانه پلیس جهان معرفی کرد که حق دارد به تنهایی قواعد، رژیمها و قوانین نظام بینالمللی را وضع و نظم لیبرال دموکراسی را در سرتاسر کره خاکی حاکم کند. در این دوران بیشتر کشورهای جهان برای مصون ماندن از واکنش سخت یا نیمه سخت آمریکا به بازیگران مطیع و در خدمت وضع موجود تبدیل شدند. در چنین نظمی آمریکا به عنوان ابرقدرت جهان علاوه بر تهاجم نظامی به کشورهای تجدیدنظرطلب با وضع رژیم تحریمهای اقتصادی به دنبال تضعیف و نابودی اقتصاد کشورهایی همچون ایران برآمد.
با رشد تدریجی قدرت اقتصادی چین، احیای مجدد توان نظامی روسیه و ظهور قدرتهای منطقهای همچون ایران، برزیل و هند نظم تک قطبی به تدریج نابود و به نظم یک-چند قطبی سیال بدل شد. در این نظم آمریکا دیگر نمیتواند به راحتی دولتهای غیردوست را تحریم و کشورهای جهان را به اطاعت از دستورات خود مجبور کند. افزایش تبادلات میان روسیه و هند پس از بحران اوکراین و رشد صادرات ایران به کشورهای همسایه و قدرتهای جهانی همچون خبر از شکست نظام تحریمهای آمریکا و شکل گیری نظمی غیر غربی میدهد.