به گزارش «راهبرد معاصر»؛ مالیات ستانی نسبت به انتقال پول به وسیله کارت به کارت می تواند جلوی فرار مالیاتی را بگیرد. این در حالی است که استثنا قائل شدن برای این قانون و معاف کردن حسابهای شخصی با این شاخص که حسابهای شخصی تعداد یا حجم معینی تراکنش مالی در ماه دارند، راه های مختلفی برای دور زدن ایجاد میکند؛ لذا به نظر میآید راهکار مطلوبی نیست. در نهایت راهکار جایگزینی برای جلوگیری از فرار مالیاتی ارائه میشود.
این روزها مردم به شکل ملموسی فرارهای مالیاتی صاحبان حِرَف و مشاغل مختلف را مشاهده می کنند. از مشاغلی که شرط فروش کالا یا ارائه خدمات خود را تنها پرداخت پول نقد اعلام می کنند تا کسب و کارهایی که با ارائه شماره حساب یا کارت بانکی درخواست انتقال کارت به کارت پول دارند. برخی این کار را به بهانه خراب بودن کارتخوان انجام می دهند و برخی دیگر با این توجیه که عدهای مالیات نمیدهند، از زیر بار دادن مالیات شانه خالی می کنند.
راهکار تفکیک حسابهای شخصی از تجاری با معیارهای مذکور نمیتواند جلوی فرارهای مالیاتی را بگیرد
بی توجهی به این مشکل باعث ایجاد ناعدالتی خواهد شد. در واقع مشاغلی که دارای فروشهای با تعداد کم و مبالغ بالا هستند به نسبت مشاغل خردی که تعداد فروش آنها بالا و مبالغ هر فروش آنها پایین است بیشتر میتوانند از این حربه استفاده کنند. به عنوان نمونه نمایشگاه فرش که شاید تعداد مبادلات روزانه آن از چند عدد تجاوز نکند، میتواند از خریدار تقاضا کند مبلغ معمولاً قابل توجه را کارت به کارت کند، اما یک مغازه خواروبار فروشی که روزانه ده ها مبادله ده ها هزار تومانی دارد، امکان اینکه از مشتریان خود تقاضای انتقال هزینه به وسیله کارت به کارت داشته باشد، ندارد. پس با لحاظ وجود این نوع فرار مالیاتی می توان گفت، بیشتر بار مالیاتی بر دوش مشاغل خُرد قرار خواهد گرفت.
شاید بتوان جدی ترین راهکار مطرح به وسیله مسئولان، محافل دانشگاهی و اصحاب رسانه را تفکیک حسابهای بانکی افراد به حساب هایی که افراد با آن به تجارت و کسب و کار می پردازند و حسابهایی که با آن امور شخصی خود را سامان میدهند به حساب آورد. حسابهای دسته نخست با نام حسابهای تجاری و حسابهای دسته دوم با نام حسابهای شخصی مطرح هستند. معیاری هم که رئیس سازمان امور مالیاتی برای تفکیک این دو نوع حساب بیان کرده این است که اگر تعداد تراکنشهای بانکی یک حساب در ماه از عددی پایین تر یا مبلغ انتقالی آن حساب از مبلغی پایین تر باشد، آن حساب شخصی شناسایی و در غیر این صورت حساب تجاری قلمداد می شود.
طبعاً راهکار تفکیک حسابهای شخصی از تجاری با معیارهای مذکور نمیتواند جلوی فرارهای مالیاتی را بگیرد. راههای مختلفی برای دور زدن قانون و استفاده از حسابهای شخصی برای انجام تراکنش های مالی مربوط به امور تجاری و کسب و کار وجود دارد. به عنوان نمونه شخص میتواند چند حساب شخصی برای خود باز و با انجام تعداد معینی تراکنش بانکی با حجمی مشخص، همه حسابهای خود را از مالیات معاف کند. حتی اگر به هر نفر اجازه داشتن بیش از یک حسابهای شخصی داده نشود، باز هم شخص می تواند با باز کردن حساب شخصی به نام همسر، فرزندان یا افراد دیگر قانون مالیاتی را دور بزند.
اشکال دیگر این راهکار هزینه اجرای آن است. هزینه های مربوط به تفکیک حسابهای تجاری از شخصی، هزینه های نظارت بر این همه حساب و یافتن حسابهای بانکی متخلف یا مشکوک، هزینه پیگیری قانونی و قضایی افرادی که در این زمینه تخلف کرده اند و احتمالاً زد و بندهایی که احتمال دارد در این پیگیری ها انجام شود، همه هزینه هایی است که به خاطر استثنا کردن حساب های شخصی در پرداخت مالیات به وجود آمده است.
در این زمینه راهکار جایگزینی به ذهن میرسد. در این راهکار میان حسابها نباید هیچ تفکیکی قائل شد و درصدی از تراکنش های مالی از هر حسابی و با هر هدفی که پرداخت شده باشد، به عنوان مالیات اخذ میشود. در این صورت به تفکیک حسابهای شخصی از تجاری و نظارت بر حسابها نیازی وجود ندارد و هزینه ای برای پیگیری های قانونی و قضایی متخلفان پرداخت نمیشود.
در ادبیات اقتصادی امروزه این موضوع پذیرفته شده است که دولت باید در اقتصاد دخالت نکند و به جای فعالیت اقتصادی مستقیم، با فراهم کردن زمینه برای فعالان بخش خصوصی اقتصاد کشور را شکوفا و در نهایت بودجه خود را از مردم تأمین کند
شاید برخی این اشکال را به راهکار جایگزین وارد کنند که در این صورت همه مردم حتی اقشار آسیب پذیر باید مالیات پرداخت کنند و این موضوع باعث ایجاد فشار اقتصادی بر این افراد می شود. در جواب به این موضوع باید سه نکته بیان کرد:
امیدوارم به گوش مسئولین برسد
بسیار متشکرم.
درسته ؛ مالیات به مبلغ هر نوع تراکنشی که صورت می گیرد تعلق بگیرد
علاوه بر این باید زیرساخت به نحوی تجهیز شود که در همه جا تراکنش ها با کارت انجام شود وخرید با پول نقد حذف شود.