
به گزارش «راهبرد معاصر»؛ به تازگی رئیس سازمان صدا و سیما از راه اندازی شبکه عبری زبان ایرانی در آینده ای نه چندان دور خبر داد؛ خبری که با بازتاب های مختلفی همراه و دیدگاههای متنوعی در رابطه با آن مطرح شده است و می شود. این موضوع به ویژه بازخوردهای قابل توجهی در محیط بین المللی و از جانب جریان های مخالف کشورمان داشته است. با وجود این، دست کم به سه دلیل عمده، این حرکت را باید اقدامی کاملاً راهبردی و مهم ارزیابی کرد.
شبکه عبری زبان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران می تواند به تریبونی برای افرادی تبدیل شود که در انعکاس دیدگاه های خود علیه اشغالگران صهیونیست، هیچ تریبونی ندارند
نخست، اینکه در جهان کنونی، ماهیت قدرت دیگر صرفاً در مؤلفه های سخت و به ویژه در حوزه های نظامی و اقتصادی خلاصه نمی شود، بلکه برعکس، ماهیت قدرت پیچیده، ترکیبی و چندبُعدی شده است و همین موضوع، فعالسازی هرچه بیشتر ظرفیت های رسانه ای را به الزام راهبردی برای هر کشوری از جمله ایران تبدیل کرده است. در جهان فعلی، قدرت خلق و تولید روایت های دستِ اول، یکی از عینیترین نمودهای قدرت ملی است.
در این چارچوب، راه اندازی شبکه عبری زبان ایرانی، در وهله نخست چالشی قابل توجه برای رژیم صهیونیستی است، زیرا فضا برای طرح روایت های تازه به افکار عمومی اراضی اشغالی و البته کلیت یهودیان جهان، جدای از تریبون های رسمی لابی های صهیونیستی و البته رژیم اشغالگر قدس فراهم می شود. این موضوع به ویژه با توجه به افزایش نارضایتی های داخلی در اراضی اشغالی و افزایش تنفر بین المللی از رژیم صهیونیستی، حرکتی معنادار و مهم است.
دوم، اینکه در جهان کنونی، شاهد اوج گیری اعتراضات علیه رژیم اشغالگر قدس و همدستانش در محیط بینالمللی هستیم. حتی صدای برخی یهودیان و البته طیف های مختلفی از جامعه صهیونیست های ساکن اراضی اشغالی نیز در مواجهه با سیاست های رژیم صهیونیستی درآمده است. در این شرایط، بازتاب صداها و روایت های مخالف و منتقد که در حالت عادی از سوی هژمونی رسانه ای غربی و متحدانش در دنیا به شدت سرکوب می شوند، فرصتی قابل توجه و بزرگ است که می تواند کاملاً در راستای منافع کشورها و ملت های آزاده و مستقل دنیا باشد.
در واقع، شبکه عبری زبان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران می تواند به تریبونی برای افرادی تبدیل شود که در انعکاس دیدگاه های خود علیه اشغالگران صهیونیست، هیچ تریبونی ندارند و حتی به وسیله صهیونیست ها سرکوب می شوند. در فضای بیداری جهانی علیه جنایات رژیم اشغالگر قدس، این شبکه می تواند از ظرفیت های زیادی برخوردار باشد و البته طیف های قابل توجهی از مخاطبان را نیز در سرتاسر عالم به سمت خود جذب کند.
سوم، اینکه افتتاح شبکه عبری زبانِ جمهوری اسلامی ایران، از حیث بازتاب معادلات مهم و حساس سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی در عمق اراضی اشغالی، می تواند به سهم خود در شکلدهی به برخی روندها، به شیوه های آشکار و پنهان در رابطه با رژیم اشغالگر قدس، مؤثر واقع شود. آنچه واضح است، جامعه صهیونیستی اکنون چند تکهتر و آشفتهتر از هر زمان دیگری و رژیم اشغالگر قدس با طیف متنوعی از بحرانهای داخلی و منطقه ای و بین المللی درگیر است.
بحران هایی که سبب شده اند برخی تئوریسین های این رژیم به صراحت بگویند برای جلوگیری از سقوط داخلی، این رژیم باید ماجراجویی های خارجی گسترده ای را در برنامه داشته باشد. از این منظر نیز افتتاح شبکه عبری زبان جمهوری اسلامی ایران می تواند بر واقعیت هایی نور بتاباند که رژیم صهیونیستی به شدت مایل به تاریک و مخفی ماندن آنهاست.