معادلات چندوجهی درگیری‌های آذربایجان و ارمنستان-راهبرد معاصر
یمن: ناوهواپیمابر را هدف قرار دادیم/سرنگونی جنگنده آمریکایی الجولانی: گروه‌های نظامی در نهاد واحدی ادغام خواهند شد دیدار سفیر چین در ایران با علی لاریجانی بازگشایی سفارت قطر در دمشق پس از ۱۳ سال توضیحات عراقچی در خصوص بازدید از برخی اماکن تاریخی-مذهبی در قاهره آمریکا جایزه ۱۰ میلیون دلاری بر سر الجولانی را لغو کرد فایننشال تایمز: ترامپ به حمایت از اوکراین ادامه خواهد داد جزئیات دیدار الجولانی با هیئت آمریکایی در دمشق هشدار وزیر خارجه عراق: داعش در حال سازماندهی مجدد خود است وزارت خارجه آمریکا زندان قزل حصار و ۴ نهاد مرتبط با تجارت نفت ایران را تحریم کرد گروه‌های مسلح تحریرالشام وارد مرز‌های رقه شدند حمله به کنسولگری اسرائیل در نیویورک تحریم‌های جدید آمریکا علیه ناوگان دریایی پنهان ایران پزشکیان در دیدار اردوغان: کمترین خدشه به تمامیت سرزمینی سوریه، به هیچ وجه قابل قبول نیست دیدار پزشکیان با نخست‌وزیر پاکستان/ دعوت شهباز شریف از رئیس‌جمهور برای سفر به پاکستان
«راهبرد معاصر» گزارش می‌دهد؛

معادلات چندوجهی درگیری‌های آذربایجان و ارمنستان

آمریکا و رژیم صهیونیستی با بازیگردانی در عرصه درگیری‌های آذربایجان و ارمنستان قصد برهم زدن توازن قوای منطقه‌ای و ایجاد نوعی جنگ سرد دارند تا طبق راهبرد بی‌ثبات‌سازی واشنگتن، در مناطق مختلف سایر بازیگران دچار تعارض منافع شوند. در این عرصه هدف‌گذاری اصلی بر روی ایران و قطع ارتباطات زمینی و محاصره ژئوپلیتیکی در راستای ایجاد فشارهای حداکثری است.
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۱ - ۳۱ شهريور ۱۴۰۱ - 2022 September 22
کد خبر: ۱۵۱۰۱۹

معادلات چندوجهی درگیری‌های آذربایجان و ارمنستان

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ تحولات قفقاز جنوبی متأثر از حضور بازیگران فرامنطقه ای و حمایت برخی بازیگران منطقه ای به روند منافع محور در راستای سیاست ها و راهبردهای برخی بازیگران همچون آمریکا و رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. بر همین مبنا، روند درگیری ها میان آذربایجان و ارمنستان و بروز برخی پدیده ها این موضوع را بار دیگر آشکار کرد در این درگیری های خودساخته، آذربایجان به دنبال اهدافی ازجمله تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه است. کشوری که بیشترین مناسبات را با رژیم صهیونیستی دارد و به نوعی در راستای سیاست های این رژیم حرکت می کند.

آمریکا و رژیم صهیونیستی با بازیگردانی در این عرصه قصد برهم زدن توازن قوای منطقه ای و ایجاد نوعی جنگ سرد دارند تا طبق راهبرد بی ثبات سازی واشنگتن، در مناطق مختلف سایر بازیگران دچار تعارض منافع شوند

 


در مقابل، آمریکا به عنوان بازیگری همسو با ارمنستان خود را نشان داده و سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان این کشور به ایروان به همین منظور انجام شد. برای تبیین موضوع برخی نکات قابل تأمل است:

 


نخست، اینکه آذربایجان در جنگ قره باغ به دنبال آن بود ارتباط زمینی ایران و ارمنستان را با تصرف استان سیونیک قطع کند و با احداث دالان زنگزور با نخجوان و ترکیه به صورت مستقیم ارتباط داشته باشد. این موضوع به بروز دو گزاره قطع دسترسی ایران به ارمنستان و برقراری کریدور انرژی میان آذربایجان و ترکیه منجر می شد که ترکیه بیشتر انرژی خود را از باکو تأمین می کرد.

 

ترکیه و آذربایجان به دنبال احداث خط لوله انرژی هستند که این خط لوله با چند هدف ایجاد شده است:

الف) خط لوله ایجادشده اکنون از سمت ترکیه تا خط مرزی ارمنستان کشیده شده و دو کشور در تحولات اخیر مترصد ادامه مسیر از مرز ایران و ارمنستان به طول 44 کیلومتر به وسیله احداث دالان زنگزور بودند. ترکیه به دنبال منبع جایگزین برای این اقدام است و بهترین جایگزین منبع انرژی برای ترکیه نخجوان خواهد بود؛ یعنی طرحی که آذربایجان با ترکیه برای احداث خط لوله 44 کیلومتری از مرز ایران و ارمنستان در نظر گرفته است. در صورت احداث این خط لوله ۴۴ کیلومتری با آذربایجان، گاز این کشور رایگان در اختیار ترکیه قرار می گیرد و آنکارا دیگر احتیاجی به خرید گاز از سایر کشورها نخواهد داشت. 


ب) از آنجایی که ارمنستان فاقد منابع گاز است و گاز خود را از ایران تأمین می کند، چنانچه ارمنستان چنین امتیازی را به جمهوری آذربایجان بدهد، باکو، ایروان را از لحاظ انرژی وابسته به خود می کند که این موضوع بازیگری ارمنستان را در رابطه با اروپا دچار اختلال می کند.


ج) کلینتون، رئیس جمهور وقت آمریکا در سال ۱۹۹۸ به دنبال این بود خط لوله (خط ترانس خزر) از بستر دریای خزر یعنی از ترکمنستان به باکو، بعد به ترکیه و سپس به اروپا احداث کند و در سال 1999 قرارداد آن میان رؤسای جمهور ترکمنستان،آمریکا، گرجستان و ترکیه امضا شد. مدتی بعد ترکمنستان با برخی از مفاد این قرارداد مخالفت و اعلام کرد، این مسیر خیلی طولانی است و توان انجام آن را ندارد.


سپس این طرح به وسیله آمریکا و ترکیه به صورت جدی پیگیری شد تا خط لوله دوباره احیا شود، اما بی نتیجه ماند. در حال حاظر یک خط لوله از آذربایجان به سمت اروپا با این هدف احداث شد که گاز اروپا را تأمین کند تا این قاره به گاز روسیه نیاز نداشته باشد. ترکمنستان اعلام کرده است اگر این خط لوله از سمت جنوب (مرز ایران و ارمنستان) بگذرد، از نظر اقتصادی مقرون به صرفه خواهد بود.

آمریکایی ها و صهیونیست ها تمرکز ویژه ای بر روی منطقه قفقاز کرده اند و یکی از دلایل اصلی آن عدم بازیگری ایران و روسیه در این منطقه و به خطرانداختن منافع دو کشور است


چنانچه ایران رژیم حقوقی دریای خزر را امضا کند، امکان احداث خط لوله از بستر دریا نیز فراهم می‌شود و ترکمنستان، قزاقستان و ازبکستان می توانند گاز خود را به سمت همین خط لوله که از آذربایجان به سمت اروپا کشیده شده هدایت کنند.

 


دوم، اینکه سفر پلوسی به ارمنستان نشان داد میان آمریکا و رژیم صهیونیستی تقسیم کاری انجام شده است. آمریکا با ارمنستان و رژیم صهیونیستی با آذربایجان ارتباط برقرار کرده اند. این در حالی است که آمریکایی ها و صهیونیست ها در موضع واحد قرار دارند. سفر پلوسی بیشتر در راستای حمایت از نیکول پاشینیان غرب گراست و تأکید بر این موضوع که اهمیت وی بیشتر از خود ارمنستان است. به همین دلیل بود که در جنگ قره باغ روسیه از ارمنستان حمایت کامل نکرد.


سوم، اینکه به دلیل راهبرد دولت سیزدهم مبنی بر تعامل با همسایگان و افزایش همکاری ها میان ایران و کشورهای قفقاز، آمریکا و رژیم صهیونیستی به دنبال آن هستند از بازیگری ایران در این منطقه خودداری کنند و با ایجاد تنش و مبتنی بر راهبرد بی ثبات سازی، مانع از سوق یافتن بیشتر کشورهای منطقه به سمت ایران شوند و خود خلأهای موجود را پر کنند. این موضوع بعد از آن شدت گرفت که ایران عضو دائم سازمان شانگهای شد و مراودات تجاری ایران با کشورهای آسیای میانه نسبت به سال گذشته از رشد قابل توجهی برخوردار شده است.


ارزیابی نهایی

آمریکا و رژیم صهیونیستی با بازیگردانی در این عرصه قصد برهم زدن توازن قوای منطقه ای و ایجاد نوعی جنگ سرد دارند تا طبق راهبرد بی ثبات سازی واشنگتن، در مناطق مختلف سایر بازیگران دچار تعارض منافع شوند. در این عرصه هدف گذاری اصلی بر روی ایران و قطع ارتباطات زمینی و محاصره ژئوپولیتیکی در راستای ایجاد فشارهای حداکثری است.


البته بر مبنای راهبرد بی ثبات سازی آمریکا، وجود هر نوع تنش یا درگیری منجر به فرسایش قدرت ها و در نتیجه ایجاد محیط مناسب برای واشنگتن در راستای اتخاذ راهبردها خواهد شد. به همین منظور آمریکایی ها و صهیونیست ها تمرکز ویژه ای بر روی منطقه قفقاز کرده اند و یکی از دلایل اصلی آن عدم بازیگری ایران و روسیه در این منطقه و به خطرانداختن منافع دو کشور است. 

 

ارسال نظر