به گزارش «راهبرد معاصر»؛ ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین و وزیر امور خارجه اش، دیمیتری کولبا به لفاظی های تازه علیه جمهوری اسلامی ایران روی آورده اند. بدیهی است تهران در عین درک وضعیت نا بسامان اوکراین در دوران جنگ و موضع رسمی خود مبنی بر مخالفت با ماهیت منازعه، اجازه ادامه تهدیدات را از سوی مقام های کی یف نمی دهد. فراتر از آن، ایران بارها روایت سازی نادرست و انحرافی غرب نسبت به معاملات تسلیحاتی تهران-مسکو را زیر سؤال برده است.
در ورای این لفاظی ها به نظر می آید مقام های اوکراینی در برابر پذیرش یک حقیقت مطلق در حال مقاومت هستند. واقعیت این است، نتیجه بازی مستقیم کی یف در زمین ناتو و خودداری زلنسکی و کولبا از توجه به منافع ملی خود، چیزی جز گسترش دامنه بحران در اوکراین نیست.
رئیس جمهور و وزیر امور خارجه اوکراین به خوبی می دانند اصرار مقام های آمریکایی و اروپایی مبنی بر پیوستن کشورشان به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و اثبات این گزاره به مثابه مقدمه ای برای محاصره راهبردی روسیه، مقدمات بروز منازعه ای تلخ را در کشورشان فراهم ساخته است. گویا زلنسکی و کولبا هنوز باور نکرده اند واشنگتن و لندن از تبدیل شدن اوکراین به کشوری تجزیه شده و حتی زمینی سوخته ابایی ندارند.
زلنسکی و کولبا هرگز نمی توانند باور کنند غرب آنها را در محاسبات راهبردی و تاکتیکی خود به مثابه مهره هایی با تاریخ مصرف معین و کشورشان را نیز به عنوان زمین بازی می پندارد و دیگر هیچ
وضعیت اسفبار امروز اوکراین از سوی بسیاری از راهبردنویسان و تحلیلگران غربی قابل پیش بینی بود. حدود سه ماه قبل هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه اسبق و نظریه پردازمشهور آمریکا درحوزه سیاست خارجی در اظهاراتی که خشم اوکراینی ها را برانگیخت، از آنها خواست هرچه سریع تر خودمختاری یا حتی استقلال بخشی از خاک خود (منطقه دونباس واقع در شرق اوکراین) را اعلام کنند و به نبرد پایان دهند.
زلنسکی و کولبا هرگز نمی توانند باور کنند غرب آنها را در محاسبات راهبردی و تاکتیکی خود به مثابه مهره هایی با تاریخ مصرف معین و کشورشان را نیز به عنوان زمین بازی می پندارد و دیگر هیچ.
بهتر است رئیس جمهور و وزیر امور خارجه اوکراین یک بار برای همیشه این سؤال را از خود بپرسند چرا با وجود اصرار سیاستمدارانی مانند یولیا تیموشنکو، ویکتور یوشچنکو و پترو پروشنکو از سال 2005 میلادی (زمان وقوع انقلاب نارنجی) تاکنون اوکراین به عضویت ناتو و اتحادیه اروپا در نیامده و نتیجه معامله غربگرایان اوکراینی با ناتو و اتحادیه اروپا چه بوده است؟
پاسخ این سؤال برای کولبا و زلنسکی بسیار تلخ است؛ آنها بخواهد یا نخواهند باید روزی به این حقیقت مواجه شوند که آمریکا و بازیگران اروپایی اساساً برای آنها اهمیتی بیشتر از یک مهره بازی قائل نیستند و حتی اگر همه شهروندان و کل سرزمین اوکراین نیز قربانی این نگاه ابزارگرایانه شوند، درنهایت خمی به ابروی بازیگردانان پشت پرده و آشکار جنگ اوکراین در غرب نخواهد آمد.
اگر دولت اوکراین این حقیقت تلخ و سهمگین را می پذیرفت، در مذاکرات مستقیم با مقام های روسی زمین هموار دیپلماسی را فدای زمین ناهموار و پر از سنگلاخ نبرد نمی کرد؛ آن هم به توصیه آمریکا و انگلیس به عنوان عوامل مولد جنگ اوکراین.