به گزارش «راهبرد معاصر»؛ نشانه ها و مصادیق پیچیدگی و وخامت اوضاع در اوکراین روز به روز بیشتر می شود. فارغ از تهدیدات متوجه نیروگاه هسته ای «ژاپروژیا» در منطقه، اخباری درباره احتمال استفاده اوکراینی ها از «بمب کثیف» منتشر شده است. این بمبها آثار تخریبی و فیزیولوژیکی میان مدت و بلندمدت زیادی دارند و نسلهای آینده را نیز به نوعی هدف قرار می دهند.
در مقابل، مقامهای روسی تأکید کردند اگر اوکراینی ها به تکنیکهای تهاجمی هزینه ساز مانند استفاده از بمب کثیف دست بزنند، در استفاده از سلاح هسته ای گارد بسته قبلی را کنار خواهند گذاشت. تمامی این موارد تأییدکننده گزارهای نگران کننده است، به این معنا که فرسایشی شدن نبرد اوکراین به افزایش مخاطرات و سطح بحران در آوردگاه منجر شده است.
حدود هشت ماه قبل، پس از اصرار مشترک آمریکا و اروپا بر گسترش سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به شرق و محاصره راهبردی روسیه بهوسیله پیوستن کشورهایی مانند اوکراین، گرجستان و مولداوی به آن، روسیه واکنش نشان داد. جنگ اوکراین با هدف جلوگیری از تحقق سناریو و نقشه ژئواستراتژیک جدید ناتو در حوزه پیرامونی روسیه شکل گرفت.
جنگ اوکراین با هدف جلوگیری از تحقق سناریو و نقشه ژئواستراتژیک جدید ناتو در حوزه پیرامونی روسیه شکل گرفت
پس از آغاز نبرد، واشنگتن و لندن به ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین اصرار کردند علاوه بر ادامه جنگ، دیپلماسی و مذاکره را بر سر نقاط اختلافی و با توجه به خط قرمز خود در این معادله درنظر داشته باشد. رئیس جمهور اوکراین نیز چاره ای جز بازی در زمین پر از سنگلاخ غربی ها نداشت. حتی اصرارهای پشت پرده بازیگرانی مانند آلمان و فرانسه مبنی بر اتخاذ سیاست مذاکره و جنگ به صورت همزمان نیز راه به جایی نبرد.
مقامهای کاخ سفید و انگلیس معتقد بودند زمان به کاتالیزوری برای پیروزی نهایی اوکراین در جنگ و بهدنبال آن امتیازگیری ناتو از مسکو تبدیل می شود، اما گذشت زمان و فرسایشی شدن نبرد اوکراین به سود زلنسکی و ارتش کشورش تمام نشد. امروز اوکراین بهطور رسمی تجزیه و مناطق لوگانسک، دونتسک، ژاپروژیا و خرسون از آن جدا شده است.
آینده نگاری نبرد اوکراین نشان می دهد احتمال گسترش عمق و دامنه نبرد بیشتر از تحقق صلح در آن است، زیرا جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا و همراهانش کماکان اصرار دارند اوکراین چندپاره به سپر بلای ناتو در برابر روسیه تبدیل شود، حتی اگر به صورت کامل از بین برود و هیچ نشانه ای از حیات و آبادانی در آن باقی نماند.
تبعات افزایش سطح منازعه کنونی در اوکراین قطعاً به زیان نظام بین الملل خواهد بود. در این میان آمریکا و انگلیس که خود اصلی ترین مسبب ایجاد زمینه های جنگ اوکراین هستند، به بانیان اصلی استمرار نبرد نیز تبدیل شده اند. بهتر است بایدن و ریشی سوناک، نخستوزیر جدید انگلیس این حقیقت مطلق را بدانند کنترل مرحله بعد از استمرار نبرد یعنی گسترش بحران بسیار پیچیده و غیر قابل پیش بینی است و مدیریت آن دیگر از دست واشنگتن و لندن برنخواهد آمد.