به گزارش «راهبرد معاصر»؛ دهها سال پیش استیلا، محاصره و استعمار کشورها و ملتها شیوههای متفاوتی داشت. تسلط بر ملتها و به تسخیر درآوردن جغرافیای سرزمینیشان جز با جنگافروزی و حمله نظامی ممکن نبود؛ رژیم استعمارگر نظامیانش را فرامیخواند و با دستاویز قرار دادن بهانههایی عملیات را آغاز میکرد.
جنگ مستقیم پیچیدگی چندانی نداشت؛ در سویی جبهه خصم و سوی دیگر منازعه جبهه خودی قرار داشت؛ فاتح، شکستخورده و دوست و دشمن مشخص بود، اما این شیوه جنگی سالهاست با پیدایش فناوری و شبکههای اجتماعی جای خود را به جنگ سایبری و رسانهای داده است.
تقریباً همزمان با فوت دختر سقزی و شاید بتوان گفت کمی قبلتر از آن، اینستاگرام و توئیتر با همراهی رسانههای تجزیهطلب بهخط شدند تا با تولید موجی از محتواها در قالبهای مختلف سکان هدایت افکار عمومی را در دست بگیرند
اینجاست که دیگر از جنگ مستقیم که زیر و بمش پیدا بود، میدان جنگ مشخص نیست؛ از تجهیزات نظامی، اسلحه و موشک خبری نیست و همه پروسه جنگ در ذهنها شکل میگیرد و به جای پیادهکردن نظامیان و ماشینآلات، شبکهها و پیامرسانها میداندار اصلی جنگ هستند.
دستِ کم در اشغالگریهای موفق و ناموفق و دخالت در امور کشورهای دیگر که به وسیله رژیمهای استعماری در سالهای اخیر سازماندهی شده است و نیز در غائلهای که بعد از فوت دختر سقزی در کشور ایجاد شد، اینستاگرام و توئیتر به عنوان ماشینهای جنگی دشمن عمل کردند؛ شبکههایی که با هدف نفوذ در ملتهای مستقل مدتهاست به عنوان بازوهای آشوب میداندار اصلی اغتشاشات بوده و هستند.
تقریباً همزمان با فوت دختر سقزی و شاید بتوان گفت کمی قبلتر از آن، اینستاگرام و توئیتر با همراهی رسانههای تجزیهطلب بهخط شدند تا با تولید موجی از محتواها در قالبهای مختلف سکان هدایت افکار عمومی را در دست بگیرند. در همه بازه زمانی بیش از یک ماه اخیر این شبکه ها بودند که به میدان اصلی جنگ رسانهای تبدیل شدند تا با چندین برابر کردن ظرفیتها به تهییج عمومی دامن بزنند.
در واقع این دو شبکه اجتماعی که به ظاهر نقش پیامرسان بر بستر عکس و ویدئو و متن ایجاد شدهاند، شبانهروز پای کار آمدند تا ترویجدهنده شعار «زن، زندگی، آزادی» و شعار علیه نظام، تحریک کننده اقدامات خلاف عرف اجتماعی همچون روسری چرخانی، اقدام خلاف امنیت ملی مانند کشتن مردم یا دروغ پردازی هایی همچون کشتن مردم به وسیله نیروهای امنیتی با سلاح جنگی و ... باشند تا از دل این فضاسازی ها تظاهرات سراسری شکل بگیرد.
کار اینستاگرام و توئیتر (اولی شبکه اجتماعی و دومی میکروبلاکینگ) بیش از 10 سال است در ایران به صورت گسترده آغاز شده و این شبکهها در اتفاقات اخیر و اغتشاشاتی که هر چند سال یک بار به بهانههای مختلف در کشور کلید زده می شوند، کمترین نظارت را داشته اند و حتی یک دفتر تشریفاتی در تهران ندارند. با وجود این، دهها میلیون کاربر ایرانی ساعتهای زیادی از وقتشان در شبانهروز را صرف گشت و گذار در این شبکهها می کنند.
معاون سازمان سیا در مصاحبهای در سال 88 گفته بود: به جاسوسهای خود در ایران گفتهایم به خانه هایشان برگردند، زیرا اعضای فیس بوک و توئیتر به اندازه دهها جاسوس برای ما اطلاعات جمع می کردند. وقتی قوانین اینستاگرام و توئیتر مرور میشود، این سرفصلها به چشم می خورد: به دنبال تعامل صحیح و درست باشید، انسانی رفتار کنید، از خرید و فروش اسلحه گرم پرهیز کنید، ترویج و تبلیغ تروریسم ، خشونت و جرایم سازمان یافته پرهیز کنید .
همه این موارد ادعایی درحالی است که به راحتی دستور ساخت کوکتل مولوتوف و دسترسی به اسلحه و انواع هنجارشکنیها به وسیله این شبکهها رواج داده میشود و در پیامهایی پر آب و تاب در صفحات خود قوانینی که بیشتر مایه خنده است تا اینکه پایبندی به آن باشد، تکرار میکنند.
مطابق قانون توئیتر هر حساب کاربری میتواند در هر ساعت تعداد محدودی توئیت و ریتوییت ارسال کند، اما ترند شدن هشتگ #مهسا_امینی با اکانتهای رباتیک انجام شده و بهطور نمونه ۵۰ ربات فعال در این کمپین در مدت زمان ترند بودن این هشتگ میان 4 تا ۵ هزار ریتوییت انجام دادند. بی تردید توئیتر از مدتها پیش به یکی از ابزارهای اصلی جنگ شناختی و ترکیبی علیه ایران تبدیل شده است.
سؤال مهم اینجاست با این اقدامات ساختارشکنانه که کیان ایران اسلامی را هدف قرار گرفته است، چرا در جایگاه کشوری که مفعول این اقدامات هست اقدامی در راستای تحریم کشورهایی که پایگاههای اصلی شبکههای اجتماعی غربی است، انجام نمیشود؟
محمد اصولی، کارشناس ارشد فضای مجازی درباره نقش اینستاگرام و توئیتر در اغتشاشات اخیر با متذکر شدن بیانات اخیر مقام معظم رهبری درباره اینکه با جنگ ترکیبی و هیبریدی مواجه هستیم و یکی از ابعاد آن جنگ رسانهای و جنگ شناختی است، به «راهبرد معاصر» گفت: در جنگهای کلاسیک نیروهای نظامی، تانک، نفربر، هواپیماهای شکاری و تجهیزات نظامی مهم است، اما در جنگهای سایبری و هیبریدی شبکههای اجتماعی و رسانهها هستند که تسلیحات اصلی جنگ به شمار می روند.
وی با بیان لزوم توجه کافی مسئولان فرهنگی و رسانهای به بیانات مکرر معظمله در زمینه تهدید محور بودن این جبهه افزود: مقام معظم رهبری در دو دهه اخیر بارها به موضوعات مشابه ازجمله جنگ نرم، ناتوی فرهنگی و جنگ ترکیبی به طور مستقیم پرداختهاند و نیاز است مسئولان ذی ربط در کنار پرداختن به موضوعات دیگر به این موضوع نیز توجه کنند.
این کارشناس سواد رسانهای عنوان کرد: اینستاگرام و توئیتر در سال های اخیر به شکلی گسترده میان مردم مورد استفاده قرار گرفته و به محلی برای مراجعه مردم و به ویژه نوجوانان و جوانان برای کسب اخبار و اطلاع از موضوعات روز تبدیل شده است.
اصولی گفت: باتوجه به ظرفیتی که در این شبکهها وجود دارد، خیلی از مردم کسب و کار خود را در این شبکهها راهاندازی کردهاند، روزانه ساعتهای زیادی را برای توسعه کسب و کار خود یا اطلاع از اخبار در حوزههای مختلف سپری میکنند و زندگی اقشار مختلف با این شبکهها گره خورده است. این شبکهها و پیامرسانها فضایی ایجاد و مخاطب را با انبوه پیامها محاصره میکنند و البته شاهدیم مخاطب داخلی کمترین سواد رسانهای ندارد.
مقام معظم رهبری در دو دهه اخیر بارها به موضوعات مشابه ازجمله جنگ نرم، ناتوی فرهنگی و جنگ ترکیبی به طور مستقیم پرداختهاند و نیاز است مسئولان ذی ربط در کنار پرداختن به موضوعات دیگر به این موضوع نیز توجه کنند
کارشناس ارشد فضای مجازی تصریح کرد: بیشتر نوجوانان و جوانان در مواجهه با این شبکهها به ویژه اینستاگرام مخاطب منفعل به شمار می روند، از این رو این دسته از مخاطبان با سطح پایین سواد رسانهای آسیب پذیر هستند.
اصولی گفت: در اتفاقات اخیر و همچنین حوادثی که سالها پیش به بهانههای مختلف در برخی شهرها رخ داد از این نقطه ضربه خوردیم؛ یعنی از سویی تولید محتوا به وسیله این شبکهها در حدی است که نمیشود نادیده گرفت و مخاطب منفعل نسبت به آن بیتفاوت باشد، از سوی دیگر مخاطب این شبکهها کمترین حد سواد رسانهای ندارد.
این کارشناس فضای مجازی با بیان شکل نگرفتن پدافند رسانه ای در ذهنهای مردم در مواجهه با پیامهای تولید شده در این شبکهها گفت: همه این عوامل موجب شکلگیری اغتشاشات و ادامهدار شدن آن شد. اینستاگرام و توئیتر به تغییر شناخت و زاویه دید مردم منجر و درواقع به منابعی تبدیل شدند که مردم برای دستیابی به اخبار به آنها مراجعه میکنند و این اتفاق خوبی نیست.
اصولی درباره مسدود کردن این دو شبکه گفت: با مسدود کردن این ابزارها مشکل چندانی حل نمی شود، مردم به شبکهها تا حدی عادت کرده اند و با این اقدام میزان استفاده از VPN افزایش می یابد. این شبکهها در حال حاضر راه ارتباطی بسیار قوی و تأثیرگذار شده اند. باید با اتفاقات اخیر در کشور به این فکر افتاد از ظرفیت یکی از شبکههای داخلی که امکان رقابت با این ابزارها را دارند، استفاده کرد.
وی عنوان کرد: در حال حاضر مخاطبان زیادی از پیامرسان های داخلی استفاده میکنند، ولی تکثر پیام رسان ها باعث سردرگمی مردم می شود و این موضوع را باید به مشکلات زیرساختی افزود. استفاده از ظرفیت داخلی و معرفی جایگزین مناسب برای این شبکهها و توسعه زیرساختهای مورد نیاز در کنار ارتقای سواد رسانهای مخاطبان میتواند در عرصه کنونی و عرصههای پیشرو برای کم اثر کردن شبکههای خارجی گرهگشا باشد.