به گزارش راهبرد معاصر؛ تیم ملی والیبال ایران با قبول دو شکست مقابل تیمهای لهستان و برزیل به کار خود رقابتهای لیگ ملتهای 2019 خاتمه داد. شاگردان کولاکوویچ در جایگاه پنجم ایستادند و نتوانستند به مرحله نیمهنهایی صعود کنند.
تیم ایران از ابتدای مسابقات با هدف کسب مدال با تمام قوا پا به میدان لیگ ملتها گذاشت؛ جایی که خیلی از تیمها به آن نگاه تدارکاتی داشتند. لهستان، روسیه، کانادا، برزیل، فرانسه، ایتالیا و ... همگی به جوانترهای خود میدان دادند تا بتوانند از حضور آنها در میدان مهم و بزرگی به نام انتخابی المپیک سود ببرند، اما در این مسیر کولاکوویچ هیچوقت از برنامه راهبردیاش برای تیم ایران حرف نزد و هر وقت در این خصوص از وی سوال میشد صحبت از تلاش برای کسب بهترین نتیجه میکرد.
از هفتههای دوم و سوم کمکم انتقادات به ترکیب تیم ایران شروع شد و آقای سرمربی هیچ وقت انتقادها را نپذیرفت. او به هر روشی که میشد از انتقادها فرار میکرد و حاضر نشد در خیلی از مواقع به جوانهای شایسته والیبال ایران میدان دهد. حاصل این فرارها چیزی نبود جز خستگی، مصدومیت و فشار روی چند ستاره تیم ملی؛ شاید اگر صادقانه بخواهیم به موضوع نگاه کنیم همه چیز فدای نتیجه شد! کسی نمیتواند جنگندگی و تلاش ملیپوشان ایران را کتمان کند، اما این موضوع برای رسیدن به موفقیت کافی نبود و تیم ایران برای رسیدن به سکو نیازمند کمکهای از روی نیمکت بود که در حسرت آن ماند!
مرد اول نیمکت ایران پس از شکست مقابل برزیل گفت: این شانس را نداشتیم که با تمام انرژی خود به مصاف برزیل برویم. همچنین قدرت لازم را برای پایان دادن به بازی نداشتیم. ما بخش اول فصل مسابقات را با کسب مقام پنجم لیگ ملت ها به پایان رساندیم و پیش روی ما مسابقات انتخابی المپیک در روسیه است و با تمام تلاش و تمرکز برای موفقیت در این مسابقات آماده می شویم.
جبار قوچاننژاد، یکی از کارشناس والیبال ایران هم اظهار داشت: بدون شک تمام مربیان در مسابقات مختلف به دنبال کسب برد هستند، اما باید شرایط را هم به خوبی بررسی کرد. مگر کولاکوویچ نمیگفت تخصص خاصی در تغییر نسل دارد و این کار را در صربستان انجام داده است؟ چرا حالا این اتفاق در تیم ملی ایران نیفتاد؟ شاید او میخواهد تغییر نسل را در مسابقات انتخابی المپیک انجام دهد. تیمهایی همچون لهستان و روسیه به خوبی از فضای لیگ ملتها استفاده کردند و تیمشان را تغییر دادند. باید تاکید کنم که ملیپوشان ایران خیلی زحمت کشیدند و از جان و دل مایه گذاشتند تا این نتایج رقم بخورد. هیچ انتقادی به بازیکنان نیست، اما به نظر من کادرفنی میتوانست بیشتر به
برخی از کارشناسان معتقد بودند که کولاکوویچ بعد از فشارهایی که سال گذشته به وی وارد شد، میخواست از شرایط حریفان سواستفاده کرده و همراه با ایران بهترین نتیجه را کسب کند تا ضمن سنگین کردن روزمهاش از فشارها خارج شود. همین دلایل موجب شد تا عدهای از کارشناسان ایگور را نتیجهگراترین مربی تاریخ والیبال ایران بنامند. به هر حال یوزهای ایرانی در لیگ ملتهای 2019 سکو کسب نکردند و خروجی این مسابقات برای ایران یک لشگر بازیکن مصدوم و خسته بود.
والیبال ایران مثل خیلی دیگر از تیمهای جهان باید خود را برای انتخابی المپیک آماده کند؛ جایی که روسیه، کوبا و مکزیک انتظار ایران را میکشند. روسها که این روزها بدون ستارههایی همچون موزرسکی و میخائیلوف در نیمهنهایی لیگ ملتها حضور دارند برای انتخابی المپیک ضمن تقویت تیم خود از شرایط میزبانی هم سود میبرند. از حالا باید منتظر ماند و دید برنامه مرد مونتهنگرویی برای آن مسابقات مهم چه خواهد بود.
پس از پایان کار ایران در لیگ ملتهای 2019 برخی گفتند یک اشتباه داوری در ست پنجم دیدار با برزیل مدال را از ایران گرفت، اما برخی دیگر میگویند که افشین داوری سرپرست فدراسیون والیبال با هدفگذاری و برنامهریزی اشتباه ضربه بزرگی به تیم ملی زد. ضربهای که شاید در رقابتهای انتخابی المپیک بیشتر دردش را حس کنیم. او بارها در محافل رسمی و غیررسمی تمام اتفاقات مثبت والیبال را به مدیریت خودش ربط داد، اما باید دید حالا والیبال ایران با کوهی از خستگی و یک لشگر مصدوم چه برنامهای برای میدان بزرگی به نام انتخابی المپیک دارد؟
بارها کارشناسان و رسانههای مختلف اعلام کردند تا شاید همه بدانند بخشی از دلایل عملکرد درخشان تیم ملی در مرحله مقدماتی لیگ ملتها استفاده حریفان از ترکیب دوم یا شاید سوم خود بود، اما در آن زمان نتایج تیم ملی آنقدر سروصدا کرده بود که دیگر کسی صدای منتقدان را نمیشنید. سرپرست فدراسیون هم با خیال راحت پشت موفقیتهای موقت تیم ملی مخفی شده بود. پس از شکست ایران مقابل تیم دوم لهستان و کنار رفتن از لیگ ملتها همه متوجه شدند که منتقدان نه تنها مغرض نبودند، بلکه دلسوز این رشته هم بودند. حالا شاید جدیترین خواسته اهالی والیبال و دلسوزان این رشته تعیین تکلیف انتخابات فدراسیون باشد تا شاید زودتر بگذرد این روزگارِ تلختر از تلخ!