به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در ساعات ابتدایی سال جدید میلادی جمعی از اپوزیسیون سلطنتطلب، فمنیست و سلبریتیهای معاند نظام با انتشار متنی مشترک در حساب توییتری خود وعده همبستگی و سازماندهی بیشتر علیه جمهوری اسلامی ایران دادند. این متن در حالی در فضای مجازی فارسی زبان منتشر شد که پیش تر اخبار متعددی در زمینه رقابتها و اختلافات بنیادین- تاکتیکی نسبت به نوع مبارزه با نظام قانونی مستقر، شکل ساختار سیاسی آینده، رهبری اعتراضات و ... به گوش میرسید.
حال به نظر میآید خاموش شدن آتش آشوب ها در داخل ایران و ترس از حاکم شدن «شرایط عادی» به زیست سیاسی- اجتماعی مردم، اپوزیسیون را مجاب کرده است (دست کم در ظاهر) اختلافات را کنار بگذارند و تصویری متحد به جامعه ایرانی القا کنند.
سیر فرسایشی مذاکرات رفع هسته ای، منطقهای و موشکی ایران و کشورهای حوزه یورو آتلانتیک سبب رادیکالیزه شدن دومینو وار سیاستهای دولتهای آمریکا و تروییکای اروپایی علیه تهران شد
شاید یکی از اصلی ترین دلایل انزوای اپوزیسیون پس از پیروزی انقلاب در سال 1357 و استقرار نظام جمهوری اسلامی، اختلافات اساسی دشمنان با یکدیگر بود. به عنوان نمونه، جریان های چپ مارکسیستی و چپ افراطی که در جریان سقوط رژیم پهلوی نقشی جدی داشتند، هیچ گاه حاضر به گفت و گو یا ائتلاف با بقایای خاندان پهلوی و سلطنتطلبان نشده اند. همچنین جریان های جمهوریخواه یا مشروطهخواه که همچنان خاطره «حکومت پلیسی» و استبداد ساواک را از یاد نبرده بودند، علاقهای به اتحاد با عناصر ارتجاع نداشتند.
انزوا و پراکندگی نیروهای سیاسی خارج نشین به قدری مشهود بود که حتی کشورهای غربی نیز برای تأثیرگذاری بر امور داخلی ایران اقدام به برقراری تماس با نیروهای سیاسی داخل کشور، به ویژه اصلاح طلبان میکردند. به عنوان نمونه، در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ دولتهای غربی به شکل علنی از اصلاحطلبان حمایت کردند و آنها را نماد تغییر در سپهر سیاسی ایران میخواندند.
سیر فرسایشی مذاکرات رفع هسته ای، منطقهای و موشکی ایران و کشورهای حوزه یورو آتلانتیک سبب رادیکالیزه شدن دومینو وار سیاستهای دولتهای آمریکا و تروییکای اروپایی علیه تهران شد. در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ با حمایت مالی- اطلاعاتی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و رژیم صهیونیستی بار دیگر در صندوقچه تاریخ باز شد و خانواده پهلوی و گروهک منافقین برای ایجاد آشوب در داخل کشور و ضربه به امنیت ملی ایران (با هدف سوریه سازی وضعیت کشور) به خط شدند.
علاوه بر این، در سالهای اخیر غربیها با استفاده از چالشهای اجتماعی- فرهنگی ایران اقدام به جذب برخی سلبریتیها و چهرههای رسانهای در شبکههای لندننشین کردند. در ماجرای آشوبهای بنزینی در سال ۹۸ غرب با استفاده از جریان وابسته در امور داخلی ایران دخالت و سعی کرد دولت وقت را در برابر باج خواهی هستهای آمریکا به زانو درآورد، اما در این غائله توفیقی نیافت.
در روزهای پایانی شهریور ماه سال جاری پس از فوت مشکوک دختری کُرد، رسانههای جریان اصلی، رؤسای دولتهای غربی، سلبریتی ها و ... به صورت یکپارچه شعار «زن، زندگی، آزادی» را اسم رمز ایجاد آشوب در ایران قرار دادند و امنیت عمومی را دچار اخلال کردند. در این ماجرا چهرههای مطرح اپوزیسیون علاوه بر فعالیت مستمر در شبکههای اجتماعی، با حضور فعال در رسانههای وابسته همچون اینترنشنال و بی بی سی فارسی اقدام به ایجاد اختلافافکنی میان دولت- ملت و خط دهی به لیدرهای میدانی اغتشاشات میکردند.
در هفتههای ابتدایی اعتراضات با وجود امواج شدید عملیات روانی غرب علیه افکار عمومی در ایران، اپوزیسیون خارج نشین اقدام به تشکیل ائتلاف یا اتحاد سیاسی نکردند. برخی کارشناسان معتقدند اختلافات ایدئولوژیک ظاهر داستان بلند اختلاف میان اپوزیسیون ایرانی است که ریشه های عمیق در ترس آنها دارد.
به نظر میآید غربیها برای اخذ امتیازات لازم از تیم ایرانی در پای میز مذاکرات رفع تحریم ها به دنبال ایجاد اهرمهای فشار جدیدی هستند
حب ریاست و قدرتطلبی ریشه اصلی سالها اختلاف و متحد نشدن معتادان نظام بوده است. به عنوان نمونه، امروزه سلطنت طلبان رضا پهلوی را لیدر اصلی مخالفان جمهوری اسلامی میدانند و احیای پادشاهی را خواسته اصلی اپوزیسیون معرفی میکنند. در مقابل، منافقین مریم رجوی، پشت نقاب حامد اسماعیلیون را رئیس جمهور منتخب مردم ایران معرفی کرده و اعتقادی به سلطنت ندارند.
ورای نمایشهای تبلیغاتی اپوزیسیون واقعیتی نهفته است که برای خواص و مردم ایران داستانی ناآشنا نیست. به نظر میآید غربیها برای اخذ امتیازات لازم از تیم ایرانی در پای میز مذاکرات رفع تحریم ها به دنبال ایجاد اهرمهای فشار جدیدی هستند. به عبارت دیگر، «ائتلاف توئیتری» تا زمانی تاریخ مصرف دارد که غرب با تهران بر سر پروندههای هستهای، منطقهای و موشکی به توافق دست یابد.
با وجود این، آمریکا و متحدانش به این نکته توجه نمیکنند که اگر جمهوری اسلامی پس از سالها ترور و خرابکاری هستهای- نظامی دست از خطوط قرمز خود نکشیده است، بیشک در برابر «انقلاب مجازی» پا پس نخواهد کشید. شاید یکی از دلایل تحلیلهای اشتباه دولتهای غربی را بتوان رسانهها و لابیهای سعودی- صهیونیستی دانست که همواره سعی کردند با نمایش تصویر تحریف شده و برداشت غلط از وضعیت داخلی ایران، شکاف میان تهران و آمریکا را تشدید کنند.
«ائتلاف توئیتری» رضا پهلوی با سلبریتی ها آخرین تاکتیک بقایای رژیم سابق برای بازگشت به ایران و کسب قدرت سیاسی است. هنگامی که روند زندگی عادی به خیابانهای ایران بازگشت، غرب برای زنده نگاه داشتن یکی از آخرین اهرمهای فشار خود علیه تهران نمایش ائتلاف مجازی اپوزیسیون خودخوانده را به روی صحنه سیاسی و تبلیغاتی ایران آورده است.
با توجه به اختلافات بنیادین و ریشهای میان اپوزیسیون خارج نشین به نظر نمیآید عمر ائتلاف مصنوعی زیاد باشد و دیر یا زود باید منتظر ظهور شکافها و ریزش افراد وابسته به آن بود. نکته کلیدی در بقا یا انزوا اپوزیسیون اراده رهبران غربیها، تداوم کمکهای مالی کشورهای عربی و هدایت اطلاعاتی سرویس موساد است. خلل در هریک از این اضلاع مثلث میتواند سبب ترسیم وضعیت جدیدی در میان اپوزیسیون خارج نشین شود.