به گزارش راهبرد معاصر ، در پی انتشار مقالهای از ایلان برمن معاون ارشد رئیس اندیشکده شورای سیاست خارجی آمریکا با عنوان "درک منافقین" در سایت نشنال اینترست و قلب واقعیات پیرامون فرقه تروریستی منافقین در این مقاله، نامه ای از سوی دو فرزند ناشنوای شهید یحیی سعیدی به ایلان برمن نوشته شده است.
متن نامه به شرح زیر است:
آقای برمن مقاله شما را با عنوان "درک منافقین" مرور کردیم. این محتوا با تعهد آگاهی بخشی به جامعه در تناقضی فاحش قرار دارد. بسیار متعجب شدیم که شما با آن سابقه شناخت از مباحث خاورمیانه، چطور این مقاله را که جز فریب افکار عمومی کارکرد دیگری ندارد نگاشته و منتشر نموده اید. حال همراستا با عنوان مقاله جنابعالی مبنی بر "درک منافقین" این نامه را که روایتی از پدر شهیدمان به دست این گروه جنایتکار است، جهت اطلاع و توجیه افکار عمومی برای شما ارسال می نمائیم.
امید است مورد توجه قرار گرفته و درک جامعه ای را واقعی تر نمائید.
روایت پدری از دو کودک ناشنوا
در غروب دهمین روز از آخرین ماه زمستان در سال 1364 هجری شمسی، دستانی پلید از سوی اهریمنان تاریخ پدر مهربان ما را در مجاورت خانه مان در حالیکه مشغول درمان بیماران در مطب دندانپزشکی بود با مصیبتی جانکاه از ما گرفت.
پس از گذشت 34 سال ، خاطرات آن روز برای ما همچون رویایی باورنکردنی است هر چند که این ذهنیت تغییری در تلخی فقدان پدر ندارد، اما تلخ تر از آن این است که با گذشت چند سال، نه تنها طراحان و حامیان چنین جنایتی مورد بازخواست و پاسخگویی قرار نگرفته اند بلکه آزادانه در برخی از کشورهای غربی حضور داشته، و این وضعیت نوعی تضعیف حقوق بشر و ارزش های والای انسانی است که پیام بسیار دردناک و تلخی برای ما و همه بازماندگان چنین فجایعی می باشد، مبنی بر اینکه در جهان ما شقاوت را ارج می نهند و کرامت و انسانیت ارزشی ندارد.
شهید دکتر یحیی سعیدی، پدری مهربان، طبیبی دلسوز و انسانی خدمتگزار برای محرومان در کشور ایران بود و بسیاری از دانش آموزان بی بضاعت محله نظام آباد تهران را خیرین، مسئولان مساجد و جمعیت هلال احمر جهت درمان رایگان به وی معرفی می نمودند و حتی برای برخی از آن ها که احتیاج بیشتری داشتند، دارویشان را نیز تهیه می نمود و در روزهای پنچ شنبه و جمعه هر هفته به روستای امرآباد در زادگاهش در اراک رفته و خدمات رایگان به نیازمندان ارائه می داد.
در زمان وقوع این مصیبت، ابوذر 5 ساله و زهرا 6 ساله بود، هر دو مادرزادی ناشنوا بودیم، به همین سبب فقدان پدر دردی مضاعف شد بر مشکلات جسمی و دوران کودکی، اما با صبر و پایداری و استقامت بر ظلمت شب تاریک فایق آمدیم. امروز پس از گذشت433 سال این فاجعه اسفبار را مرور میکنیم تا هم انسانیت گرامی داشته شود و هم قساوت و سنگدلی را نکوهش و تقبیح نمائیم و یکبار دیگر پرونده این فاجعه دلخراش در ذهن جامعه بازخوانی شود و کودکان امروز از آثار به جا مانده بر کودکان ایران از رفتار تبهکارانی همچون گروه منافقین مطلع شده تا بسترهای اجتماعی تقویت تروریسم را تضعیف گردد.
بنا بر اسناد و مدارک منتشره، این جنایت را گروه تروریستی منافقین با همکاری دیکتاتور سابق عراق صدام انجام داده و با وقاحت تمام مسئولیت آن را نیز برعهده گرفته است.
همچنان شاهدیم فرصت های زندگی برای کودکان با خشونت و افراطگرایی بدخواهان از بین می رود و سازمان های بین المللی جز اظهار تاسف و کمک هایی در برخی از امور در توقف چنین وضعیتی توفیق نداشته و همچنان شاهد گسترش ترس و وحشت دائمی برای کودکان در جهان هستیم. خشونت علیه کودکان بنیانهای پیشرفت اجتماع و توسعه را تضعیف نموده و سرمایه انسانی و نسلهای آینده بشر را با خطرات و تهدیدهای فراوان مواجه خواهد نمود.
در پایان پیام ما بعد از 34 سال اندوه بی عدالتی به سران ملحد وجنایت پیشه این گروه تبهکار و حامیان آن ها این است که:
خون به ناحق ریخته پروانه شمع را چندان امان نداد که شب را سحر کند
منبع : فارس