به گزارش راهبرد معاصر؛ وقتی در ابتدای دهه ۹۰ شمسی اراده ملت عراق و دولت قانونی این کشور در مورد سرنوشت منافقین حکم به اخراج آنها داد، فشارهای آمریکاییها برای حفظ منافقین در عراق با شدت آغاز شد که البته در نهایت به نتیجه نرسید.
ذکر این نکته نیز لازم است که اراده جمهوری اسلامی ایران مبنی بر دور ساختن منافقین از مجاورت مرزهای خود و حتی از جغرافیای همسایگان خود نیز از جمله دلایلی بود که تلاش آمریکاییها برای ادامه استقرار منافقین در عراق را ناممکن ساخت.
در این بین جلسات تصمیمگیری در مورد سرنوشت منافقین با حضور نمایندگان سازمان ملل، دولت عراق و فرماندهی نظامی آمریکا در عراق تشکیل شد. هرچند ساز و کار قانونی برای تعیین تکلیف وضعیت اعضای سازمان بعد از اخراج از عراق میبایست با پروسه بررسی پرونده تکتک افراد توسط کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان صورت میگرفت، اما فشار آمریکاییها برای حفظ تشکیلات منافقین و استفاده از آنها در آینده باعث شد تا خروج سازمان به شکل گروهی، به عنوان تصمیم نهایی در مورد سرنوشت منافقین تحمیل گردد.
تصمیم اتخاذ شده در مورد سرنوشت منافقین مبنی بر خروج گروهی از عراق خارج از ساز و کارهای قانونی کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان بود. تصمیم اتخاذ شده در مورد گروهک منافقین همچنین از ابعاد دیگری نیز ناقض کنوانسیون مربوط به وضعیت پناهندگان بود که از جمله میتوان به شرایط پذیرش پناهندگی مندرج در کنوانسیون مصوب ۲۸ ژوئیه ۱۹۵۱ اشاره کرد که جنایتکاران جنگی و ناقضان حقوق بشر را واجد شرایط استفاده از حق پناهندگی نمیداند. موضوعی که حداقل در مورد ۱۵۰ نفر از سران سازمان منافقین به دلیل موارد پرتعداد نقض حقوق بشر در ایران، عراق و علیه اعضای سازمان صدق میکرد.
در این بین مسئله سرکردگان سازمان نیز مطرح بود که تعدادی از آنها توسط جمهوری اسلامی ایران و با ثبت در مجاری قانونی بینالمللی نظیر اینترپل تحت تعقیب بودند و تعدادی در حدود ۱۵۰ نفر هم به دلیل سابقه اقدامات جنایتکارانه در عراق میبایست جهت محاکمه به دولت عراق تحویل میشدند. در این بین یکی از اساسیترین نقشهای آمریکا برای حفظ منافقین پافشاری برای جلوگیری از تحویل سران سازمان و محاکمه آنها بود.
اما همزمان با اتخاذ این تصمیم یک مشکل اساسی پیدا کردن کشوری پناهنده پذیر بود که حاضر باشد گروهک منافقین با سابقه ترور و جنایت را پذیرا باشد. درواقع هیچ یک از کشورهای پناهنده پذیر در اروپا نمیخواستند تا با میزبانی چنین گروهی امنیت خود را به خطر بیاندازند. هر چند که چهار سال قبلتر از انقال نهایی منافقین از عراق، آمریکاییها با خارج کردن نام این گروهک از فهرست سازمانهای تروریستی، سعی کرد تا ادامه فعالیت این گروهک را در خارج از عراق تسهیل کند. اولین پیشنهاد رسمی در ۱۰ اسفند ۱۳۹۰ توسط هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا به کنگره این کشور ارائه شد و در نهایت نیز در ۷ مهر ۱۳۹۱ خروج نام سازمان منافقین از فهرست سازمانهای تروریستی وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا صورت گرفت.
** چرا آلبانی میزبان منافقین شد؟
در نهایت مقامات آمریکا برای اسکان اعضای این گروهک تروریستی در اروپا دست به کار شدند و کشور کوچک آلبانی در جنوب اروپا را برای میزبانی این گروه انتخاب کردند. وبسایت «میدلایست آی» در گزارشی به قلم «بلن فرناندز» در مورد چگونگی پذیرش آلبانی برای میزبانی گروهک منافقین مینویسد: «برای ابرقدرتهای جهان کار چندان دشواری نیست که یک کشور کوچک و مغفول مانده در روابط بینالمللی را تحت فشار قرار دهند تا خواسته آنها را بپذیرد. کشور آلبانی تا سال ۱۹۹۰ یک کشور منزوی محسوب میشد، اما اکنون قصد دارد تا با کسب رضایت قدرتهای بزرگ در عرصه جهانی حضور پیدا کند. در مورد میزان اطاعت پذیری آلبانی از آمریکا میتوان به نامگذاری یکی از خیابانهای پایتخت به نام جرج دبلیو بوش اشاره کرد. یا قرار دادن مجسمه بوش و هیلاری کلینتون در این کشور و یا اعطای شهروندی افتخاری به دونالد ترامپ!»
همچنین کشور کوچک آلبانی با جمعیتی کمتر از ۳ میلیون نفر به دلیل انزوا در عرصه بینالملل و ضعف در حوزه اقتصاد و امنیت به بهشت خلافکاران اروپا از قبیل قاچاقچیان سلاح، مواد مخدر و انسان نیز شهرت دارد. این ویژگی آلبانی درواقع دست سازمانی همچون منافقین را باز میکند تا آزادی عملی نزدیک به پادگان اشرف در عراق داشته باشد. منافقین خصوصاً در مواجهه با اعضای ناراضی خود، عضوگیریهای توأم با فریب از میان ایرانیان پناهنده و سرگردان در اروپا که میتواند مصداق قاچاق انسان باشد، نیاز به محیطی برخوردار از ضعفهای قانونی و امنیتی همچون آلبانی داشتند.
سرانجام از نیمه بهمن ۱۳۹۴ تا ۱۹ شهریور ۱۳۹۵ طی ۵۳ نوبت پرواز اعضای سازمان منافقین از کمپ لیبرتی آخرین محل اسکان خود در عراق به آلبانی منتقل شدند.
** مژگان؛ ایستگاه آخر سران منافقین
محل استقرار منافقین در کشور آلبانی ابتدا مقرهایی در حاشیه شهر تیرانا بود که بزرگترین آنها «اشرف ۲» نام گرفت. اما بعداً منافقین مؤفق شدند تا مکانی را در میان شهر تیرانا و دورس در اختیار گرفته و در آنجا به ساخت و ساز برای برپایی مقر اصلی خود بپردازند که «اشرف ۳» نام گرفت.
در کنار این کمپ که مساحت زیادی را اشغال کرده است، مقری به نام «مژگان» نیز در دست احداث قرار گرفت که بنا شد محل استقرار سران گروهک باشد. هر چند پیش از این مقر اوورسورواز در حومه شهر پاریس به عنوان ستاد فرماندهی منافقین در اروپا شناخته می شد، اما عوامل زیادی از جمله محدودیتهای اعمال شده از سوی فرانسه بعد از احتمال بمبگذاری در نشست منافقین در پاریس و همچنین وضعیت نابسامان نیرویی اعضا در آلبانی، سرکردگان را مجبور ساخته تا در کنار اعضا در آلبانی مستقر شوند.
** ساخت و سازهای منافقین نشانه چیست؟
ساخت و سازهای اعضای منافقین در «اشرف ۳» در حاشیه شهر آلبانی برای برپایی ساختمانهای مختلف اداری، اتاقهای جلسات، استراحتگاهها و حتی زندان نشان میدهد که برنامه منافقین برای حضور در آلبانی برنامهای بلند مدت بوده و اساساً مسائل مطرح شده در مورد بررسی پرونده اعضای سازمان به عنوان پناهجو و ثبت نام پناهندگی آنان صرفاً در زمان رایزنی برای یافتن کشور ثالث مطرح بوده است. امروز منافقین در «اشرف ۳» که ساخت و ساز آن رو اتمام است و قرار است مقر اسکان دائم آنها در این کشور باشد، به صورت شبانه روزی به توطئه علیه جمهوری اسلامی ایران میپردازند.
مأموریتهای منافقین در تیرانا که از بدو ورود این گروهک به آلبانی در دستور کار قرار گرفته است، اهداف آمریکا برای اسکان دستهجمعی و منسجم منافقین در کشور ثالث را نشان میدهد.
با این حال وضعیت نیرویی، توان عملیاتی، عدم امکان جذبهای جدید، ریزشهای بیسابقه، میانگین سنی بالا، فاصله ۵ هزار کیلومتری از خاک ایران هم از جمله دلایلی است که اثبات میکند، آلبانی آخرین ایستگاه این گروهک تروریستی است و باید منتظر خاتمه پرونده منافقین در همین مکان برای همیشه باشیم.
منبع: فارس