چرا انتشار اوراق بدهی سیاستی غلط است؟-راهبرد معاصر

چرا انتشار اوراق بدهی سیاستی غلط است؟

ما اکثر اوقات نمیدانیم منشا بدهی مان چیست؟ اگر آن را پیدا کنیم و ابزار متناسب با آن را تولید کنیم اتفاقات بهتری رقم خواهد خورد.
میلاد ترابی فرد، کارشناس مسائل اقتصادی
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۷ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۸ - 2019 August 14
کد خبر: ۱۹۲۲۳

به گزارش راهبرد معاصر؛ چند سالیست که دولت یاد گرفته است بی آنکه بداند منشا واقعی بدهی هایش چیست بی مهابا اوراق قرضه منتشر می کند، این اتفاق از قضا وضع کنونی را تشدید می کند، معمولا بدهی را برای این منتشر می کنند تا در فرآیند توسعه یک حرکت جدی انجام دهند، ولی در عمل دولت برای خرج امورات جاری خود این اوراق را منتشر میکند. لازم است تا اولا از اوراق قرضه برای رفع بدهی استفاده نشود و دوما با عنایت به منشا بدهی در نظام تولیدی اوراق متناسب تولید شود.

 

معروف است که یک بانکدار آمریکایی به یالمار شاخت وزیر اقتصاد هیتلر گفت «آقای دکتر شاخت شما باید به آمریکا بیایید، ما مقدار زیادی پول داریم، این بانکداری واقعی است»، دکتر شاخت در پاسخ به بانکدار آمریکایی گفت: «شما باید به برلین بیایید، ما پولی نداریم، این بانکداری واقعی است». عمق این جمله بسیار بالاست، لزوما داشتن میزان بالایی پول یا شبه پول در یک کشور نشانگر خوبی نیست، بلکه میزان چفت شدگی پول های موجود با اقتصاد واقعی و غیر سفته بازانه است که اهمیت دارد.

 

بدهی

دانش اقتصاد برای این نضج گرفت که «پیرامون ماهیت و اسباب ثروت ملل تحقیق کند»، اینکه محرکه های اصلی اقتصاد یک کشور چه عواملی هستند و آن کشور ثروت را به چه وسیله و سازوکاری خلق میکند، یکی از شاخه‌های این دانش همواره بررسی موضوع بدهی بوده است؛ اگر انسان، نهاد یا هر قسمتی از اقتصاد قادر به ایفای تعهدات مالی خویش نباشد باید به دنبال ابزاری باشد که این تعهد را برطرف کند.

 

چرا اوراق بدهی منتشر می کنیم؟

در مالیه حکمرانی به صورت مرسوم سازوکار رفع بدهی انتشار اوراق بدهی توسط دولتها است، به میزانی که یک دولت اوراق بدهی منتشر کند و همچنین این اوراق را بتواند وصول کند و بانک مرکزی نیز قادر به تنزیل این اوراق در هر زمانی باشد، نشاندهنده آن است که مدیریت بهتری بر روی بدهی این دولت انجام شده.

 

بدهی بدترین ابزار ممکن است

در این میان اما انتقاداتی به این پولی سازی بدهی و جنس این بدهی‌سازی وجود دارد، به نظر میرسد انتشار اوراق بدهی، نسبت به نوع خود بدهی ابزاری نادقیق و نامتناسب است؛ در واقع این ابزار فقط متناسب با عامل سرمایه در نظام تولید است، علاوه بر این انتشار اوراق بدهی قیمت تمام شده پول را بالا برده و کاهش ارزش پول را رقم میزند، این دور باطلی است که با انتشار بدهی بیشتر تقویت میشود.

 

  1. انتشار اوراق بیشتر هزینه(یا قیمت تمام شده) پول را افزایش میدهد

مشکل اولیه این اوراق این است که با افزایش انتشار، میزان تعهد ایجاد شده برای دولت بیشتر و بیشتر میشود و ارزش پول ملی یکی از موتورهای قدرت خود را از دست میدهد، معنای دیگر این تعهد این است که دولت نمیتواند هم اکنون یک بدهی را بپردازد، در نتیجه یکی از پشتوانه های پول کشور ضعیف میشود و از طرفی با افزایش اوراق قرضه در اقتصاد، هزینه تمام شده پول بیشتر میشود، این هزینه از دو جهت بالا میرود، یکی هزینه بهره ای که بابت سود این اوراق به اقتصاد تحمیل میشود و دیگری هزینه غیر بهره ای که از جهت افزایش روزافزون مطالبات مشکوک الوصول از طریق دولت اتفاق می افتد. در واقع ترازنامه کل اقتصاد در قسمت راست خودش دائما در حال تولید مطالبات مشکوک الوصول است که این اعتبار اقتصاد را کاهش میدهد.

 

پس اگر دولت برای مدیریت بهتر بدهی ها دائم اوراقی منتشر کند پول ملی ضعیف خواهد شد، این ضعیف شدن پول ملی باعث میشود که ایفای تعهدات توسط دولت دائما تضعیف شود، البته این تضعیف از یک جهت دیگر نیز صورت میگیرد و آن از محل افزایش پول در اقتصاد است، اشتفان زارلنگا در کتاب علم فراموش شده پول(the lost science of money) در پاسخ به این پرسش که چه چیز یک پول(CURRENCY)  را از بین میبرد میگوید: در یک جمله یک واحد پول وقتی از بین میرود که  مقدار زیادی از آن از تولید شود.

 

به صورت خلاصه اوراق قرضه از دو  جهت پول کشور را تضعیف میکند؛ اول بالا بردن قیمت تمام شده پول و دوم تکثیر بیش از اندازه آن که امنیت اقتصادی کشور را(چنانچه در مورد تولید نقدینگی بسیار بالا در کشور دیدیم) مورد هجمه قرار میدهد.

 

البته این تحلیل با فرض یک اقتصاد بسته مانند ایران صادق است ولی برای اقتصادی مثل آمریکا که میتواند بدهی خود را در سرتاسر دنیا منتشر کند، فرق خواهد داشت. با تحلیل دقیقتر اقتصاد ایران به این مهم دست پیدا میکنیم که با افزایش هر نوع پولی، چه انتشار بدهی و چه خلق پول هم تورم افزایش پیدا میکند و هم کارکرد اصلی تورم که کاهش ارزش پول ملی است اتفاق می افتد، این مورد وقتی تشدید میشود که راه این خلق بدهی برای بخش خصوصی هم باز باشد. این مورد بی سابقه نیست، زمانی که اقتصاد جمهوری وایمار آلمان در دهه 20 برای پرداخت غرامت های جنگی بانکهای خصوصی با انتشار پول(ی که به مثابه افزایش حجم اقتصاد واقعی نیست، به معنای خلق بدهی است) ابرتورم 1923 را به جهانیان نشان دادند. به نوعی میتوان بدهی ایجاد شده برای بانکها به وسیله بازار بین بانکی از ریشه های ابرتورم 97-98 بوده است.

 

  1. اوراق بدهی تنها با عامل سرمایه کار میکند

دومین نقدی که میتوان به انتشار اوراق بدهی وارد دانست، این است که در یک نظام اقتصادی عوامل مختلفی دست به دست هم میدهند تا یک سبک تولیدی(mode of production) شکل گیرد، اما به طور کلی دو عامل نیروی کار و سرمایه با یکدیگر هستند که این سبک تولید را شکل میدهند، زمانی که ما از اوراق قرضه استفاده میکنیم در واقع در حال رفع تعهدات سرمایه‌ای خود هستیم یا نیروی کار را به عنوان یک عامل سرمایه ای دانسته و قیمت نیروی کار را تامین میکنیم، مشکلی که در این میان وجود دارد این است که اولا اوراق قرضه ابزاری هدفمند نیست و دوما همه منشاهای بدهی را پوشش نمیدهد.

 

  • هدفمند نبودن ابزار اوراق قرضه

اجزای اصلی هزینه یک بنگاه مواردی همچون مواد اولیه، نیروی کار، سوخت و سایر موارد است، در صورت انتشار اوراق قرضه در واقع ما از یک ابزار متناسب با سفته بازی استفاده میکنیم تا هزینه های یک بخش از تولید را پرداخت کنیم، این لزوما بدین معنا نیست که این اوراق برای حل مشکل این بخش است.

 

به عبارت بهتر اوراق قرضه ابزاری سفته بازانه است، در صورت انتشار لزوما منشا ایجاد بدهی را پر نمیکند، بلکه به معاملاتی کشیده میشود که پول، پول می آورد و سرمایه خودش به تنهایی کار میکند(این درحالیست که در اقتصاد واقعی، نه اقتصاد تکست بوکی، تنها سرمایه نیست که کار کند)، در برابر این وضعیت بایستی دولت نوع خود بدهی را به صورت مشخص تعیین کند و متناسب با آن اوراقی را با شرایط خاص خود انتشار دهد، با این تعریف ما برای رفع هزینه نیروی کار به صورت دقیقتر labour treasury certificate انتشار دهیم، اگر محل بدهی از جانب سوختی است که بنگاه تولیدی مصرف میکند، دولت باید از حق حاکمیتی بر منابع طبیعی استفاده کند، اینکه برای عموم بدهی ها یک ابزار سفته بازانه فراهم آوریم، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد، که بدهی را محل و ممشای کسب سود و سفته بازی میکند.

 

  • انتشار اوراق بدهی برای جبران کسری نیست، بلکه برای توسعه است

در دنیا کشورهایی هستند که بازار سرمایه قوی ای ندارند ولی اقتصاد قوی و بحران ناپذیری دارند، یکی از این کشورها آلمان است، سیتسم تامین مالی تولید در این کشور بر اساس اقتصاد واقعی تنظیم شده است، اینکه دولت برای هر کسری کوچکی اوراق بدهی منتشر کند در بلندمدت به این معناست که دولت هیچ زیرساخت توسعه ای را کلید نزده است پس نمیتواند در موعد مقرر تعهدات بدهی خود را ایفا کند.

 

بهره سخن

دولت چند سالیست که انواع و اقسام اوراق بدهی را منشتر می کند، همین نکته هم دولت را برای پیدا کردن منابع درآمدی جدید تنبل تر کرده است، علاوه بر این پول ملی را به شدت مورد تهاجم قرار میدهد، ما اکثر اوقات نمیدانیم منشا بدهی ما چیست؟ اگر آن را پیدا کنیم و ابزار متناسب با آن را تولید کنیم اتفاقات بهتری رقم خواهد خورد.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار