به گزارش راهبرد معاصر؛ نیاز به تحقیق و پژوهش ویژهای برای اثبات نیست؛ نیمه شب گذشته طیف گستردهای از مردم ایران پای آنتن زنده «رسانه ملی» نشستند و حتی اگر زیر لب غرولندی هم داشتند، ترجیح دادند تا پاسی از شب بیدار بمانند و پاسخ این سوال را پیدا کنند؛ «بالاخره چه کسی رأی اول برنامه «عصر جدید» را از آن خود خواهد کرد؟»
احسان علیخانی بالاخره فصل اول «عصر جدید»اش را به پایان رساند اما کم نبودند آنها که این «نقطه پایان» را آغاز عصری نو در تلویزیون توصیف و تحلیل کردند؛ عصری برای «دیده شدن» آن هم نه «دیده شدن رسانه» که «دیدن شدن مخاطب»؛ تلاشی برای کشف استعداد و رونمایی از مهارتهای خلاقانه، ایدهپردازانه و اجراهای نمایشی آن هم از میان مردم. دوران تازهای برای حضور استعدادها و سلبریتیهای مردمی در قاب تلویزیون؛ چه اینکه شب گذشته و با اعلام آرای نهایی، قرار شد همه پنج فینالیست، ادامه حضور در تلویزیون داشته باشد و از فرصت ویژه ارائه تواناییهای خود در قاب «رسانه ملی» بهرهمند شوند.
برنامه اعلام آرای قهرمان عصر جدید در حالی پخش شد که احسان علیخانی میزان مشارکت مردم در این رای گیری را حدود ۱۰ میلیون نفر عنوان کرد و آن را رکوردی در برنامههای تلویزیونی دانست؛ علیخانی نیمهشب گذشته حق داشت در پوست خود نگنجد و مدام از طریق انعکاس آخرین آمار و بازخوانی تازهترین واکنشهای مربوط به چهرههای سیاسی و فرهنگی در فضای مجازی نسبت به توفیقی که کسب کرده است، یادآوری کند که به آنچه میخواسته، رسیده است.
احسان علیخانی اما مسیر بیدردسری را برای بالیدن و خوشباش گفتن در نیمه شب رویایی «سیما» پشتسر نگذاشت؛ او ریسک بازآفرینی یک «کلیشه جهانی» در مختصات ملی را به جان خرید و بهرغم سالها آزمون و خطای برنامهسازی شبکههای مختلف برای «استعدادیابی»، این قالب محبوب در رسانههای جهان را با امضای خود در قاب «رسانه ملی» به ثبت رساند. اما آیا این پایان مسیر پرچالش او است؟
«عصر جدید» در مسیر دشوار تثبیت
۲۸ بهمن سال ۹۷ و درست فردای شبی که اولین قسمت از برنامه «عصر جدید» روی آنتن رفت در گزارشی با عنوان «احسان علیخانی «گات تلنت ایرانی» را رونمایی کرد» به مهمترین نکات قوت و ضعف این برنامه در نخستین گام پرداختیم؛ گزارشی که با این جملات آن را جمعبندی کردیم؛ «برای عبور از ابهامات و اثبات دستاوردهای مثبت «عصر جدید» احسان علیخانی مسیر بسیار دشواری پیش روی خود دارد؛ برنامهسازی که آنقدر تجربه دارد که خود اعتراف میکند این «سختترین» کارش در تلویزیون تا به امروز بوده است.»
حالا و درست فردای شبی که آخرین قسمت از فصل نخست «عصر جدید» روی آنتن رفته است، باید اعتراف کنیم که علیخانی به رغم خرده انتقادهایی که کماکان میتوان بر این تجربهاش وارد کرد، از پس این «کار دشوار» برآمده و حالا میتواند به این تجربه خود ببالد.
«عصر جدید» هرچقدر در ابتدای پخش به دلیل کپی بودن نعل به نعلش از قالب جهانی برنامهسازی به سبک «امریکاز گات تلنت» با هجمههای زیادی از طرف نخبگان و رسانهها و حتی مردم عادی مواجه شد در ادامه مخاطب عام و حتی جمعی از خواص را هم با خود همراه کرد و اگرچه هنوز انتقادهایی تا همین اواخر به این برنامه وارد میشد اما در آخرین قسمت توانست واکنشهای مثبت زیادی را دریافت کند. واکنشهایی از دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی برای تجلیل از این برنامه تا توئیت وزیر ارشاد درباره دورهمیهایی که «عصر جدید» ایجاد کرد.
شروع کار احسان علیخانی اما همانطور که گفته شد با هجمهها و انتقادهای زیادی روبهرو بود. نفس حضور او به عنوان مجری که در چنین مسابقاتی معمول نیست، دکور برنامه که عینا از نمونههای خارجی مشابهسازی شده بود و ساختار برنامه که مشخص نبود برای حرفهایهایی است که دیده نشدهاند یا استعدادهای جدیدی که مغفول ماندهاند از جمله مهمترین این انتقادها بود.
همچنین نحوه رای دهی داوران که گاه با حب و بغضهای احساسی همراه بود و گاه بدون هیچ منطق و استدلالی ضربدرها را ثبت میکردند و اساسا دلیل حضور هر یک از آنها در یک مسابقه استعدادیابی که در حوزههای مختلف است بخشی از موضوعاتی بود که منتقدان بر سر آن بحث داشتند. هر چند همه اینها به مرور هم برای مخاطبان، عادی و پذیرفته شد و هم گویی داوران هم در این پروسه با نوعی تمرین و تجربه مواجه شدند و در قسمتهای فینال با اعلام اینکه ممکن است نسبت به برخی از قضاوت هایشان اشتباه کرده باشند سخن گفتند.
آنچه که از نظر علیخانی برگ برنده بود
همه این انتقادها در حالی مطرح میشد که احسان علیخانی به عنوان مجری، کارگردان و تهیهکننده برنامه کمتر توضیحی در همان قسمتهای اولیه درباره ساخت مسابقهای که الگویی جهانی دارد و به قول خودش در نشست خبری که بعد از یک سال برگزار شد در ۷۶ کشور جهان برگزار میشود، ارائه کرد.
علیخانی بیشتر درباره هدف تولید این مسابقه که قرار است استعدادهای دیده نشده گوشه و کنار کشور را در مقابل دیدگان مخاطب بگذارد حرف زد و هرچند برخی از این افراد بهعنوان قهرمانان رشتههای خود بودند و یا در دیگر شبکههای تلویزیون حاضر شده بودند اما حضور هر کدامشان در برنامه «عصر جدید» با واکنشها و بازتابهای مختلفی همراه بود و علیخانی همین بازخوردها و دیده شدنها را به عنوان برگ برندهای مطرح میکرد که پیش از این اتفاق نیفتاده است.
به طور مثال وقتی اجرای نمایش فاطمه رادمنش بازیگر تئاتر که درباره دفاع مقدس و با ایده از کتاب «۲۳ نفر» در صحنه «عصر جدید» اجرا شد و داوران و حضار داخل استودیو و مردم بیرون از قاب جادویی را تحت تاثیر قرار داد آنقدر ناشناخته بود که همه تصور کردند استعداد جدیدی از طریق تلویزیون معرفی شده است اما بعد از مطرح شدنش، مشخص شد که او بازیگر باسابقه تئاتر است که سالها در این عرصه کار میکند اما به تعبیر خودش برای دیده شدن به این برنامه آمده است که به دلیل پتانسیل بالای تلویزیون و مخاطبان آن است.
باز شدن درهای تلویزیون به روی رشتههای مختلف
بخشی از این انتقادات اما به تدریج برای عدهای جای خود را به شگفتی داد. شگفتی از آنچه که در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران دیده میشد اتفاقاتی که به قول علیخانی در آخرین قسمت از برنامه شاید حتی خط قرمز محسوب میشد و یا سالها نبودشان به یک عادت تبدیل شده بود اما با این برنامه شکست.
هرچند همین شگفتی هم در جایی انتقادات دیگری را مطرح میکرد که چرا این خط قرمزها باید در شبکه سه و یا توسط علیخانی شکسته شود و در دیگر شبکهها امکانش وجود ندارد اما مهم شکستن این تابوهای مزاحم بود.
با این حال «عصر جدید» درهای جدیدی را برای حضور رشتههای مختلف ورزشی و آکروباتیک در رسانه ملی باز کرد. اتفاقاتی که نه فقط برای پسران بلکه برای دختران هم قابل مشاهده بود و نمونه مهم آن «دختران نینجا» است که بیش از این حتی در حد آیتمهای کوتاه ورزشی هم در شبکه سه و یا دیگر شبکههای تلویزیون دیده نشده بود.
«عصر جدید» در حوزه موسیقی هم پا را از محدودیتهای تلویزیون فراتر گذاشت و میتوان گفت از برنامهای مثل «شب کوک» که به معرفی استعدادهای موسیقی پاپ پرداخت و آن هم کپیای از برنامههای مشابه آن ور آبی بود، موفقتر عمل کرد. در این برنامه هم علاقمندان به موسیقی سنتی راه یافتند و هم موسیقی پاپ و حتی علاقمندان به شاخههای دیگری از فعالیت موسیقایی مثل بیت باکس و البته همچنان به دلیل محدودیتهای تلویزیون در حوزه نمایش ساز تنها خلاقیت برنامه این بود که به نوازندگان سازهای ابداعی اجازه داد که آنها هم تا حدی توانمندیهای خود را نمایش دهند.
اتفاق ویژه برای ستارههای فصل اول «عصر جدید»
«عصر جدید» در نهایت بعد از یک سال، بامداد امروز اول شهریور به پایان رسید و نفر برگزیده این مسابقه استعدادیابی حوالی ساعت ۲ صبح امروز معرفی شد. این برنامه از ابتدای شب آغاز شد و تا ساعت دو بامداد به طول کشید و به صورت زنده روی آنتن رفت.
این برنامه که تا آخرین دقایق رای دهی مردم این رایها را ثبت میکرد مجموع آرا را اعلام کرد. مجموع آرای این برنامه ۲۴ میلیون و ۴۰۵ هزار و ۶۰۸ رای بود که خود احسان علیخانی توضیح داد از دو درگاه برای این مسابقه رای گیری شد و اینگونه نیست که ۲۴ میلیون نفر رای داده باشند و از طرفی هرکسی میتوانست تا یک بار به همه فینالیستها رای بدهد.
سپس آرا در این برنامه اعلام شد که رای هر فرد به تفکیک و امتیازاتی که به دست آورده است به شرح زیر میآید:
نفر پنجم در این آرا با سه میلیون و ۷۸ هزار و ۷۸۷ رای گروه دختران نینجا بود که توانستند ۵۰ میلیون به عنوان جایزه اعتبار تخصصی دریافت کنند.
برای هر یک از استعدادها حمایتی هم از طرف تلویزیون تدارک دیده شد و برای گروه نینجا قرار شد مربی این گروه در شبکه ورزش برنامهای داشته باشد تا بتواند رشته «نینجوتسو» را آموزش دهد.
اجرای چهارم با سه میلیون و ۱۴۸ هزار و ۴۳۱ رای به نام سعید فتحی روشن منتالیست و شعبده باز ثبت شد که ۷۵ میلیون به عنوان جایزه اعتبار تخصصی دریافت میکند. همچنین قرار شد فتحی روشن در شبکه سه ۲۰ اجرا داشته باشد.
رتبه سوم فینال «عصر جدید» نیز با پنج میلیون و ۷۱۷ هزار و ۶۴ رای نیز به پارسا خائف هنرمند نوجوان ۱۴ ساله رسید که بسیاری فکر میکردند رتبه اول این برنامه را به دست خواهد آورد. خائف به عنوان نفر چهارم ۱۰۰ میلیون تومان به عنوان اعتبار تخصصی دریافت میکند. امتیاز ویژه خائف هم این بود که تیتراژ یکی از بهترین آثار تلویزیون را هم میخواند.
محمد زارع با پنج میلیون و ۹۱۶ هزار و ۳۶۲ رای نفر دوم شد و ۱۵۰ میلیون تومان نیز اعتبار تخصصی دریافت خواهد کرد. زارع پسر ۲۰ سالهای از شیراز است که در آخرین اجرا با یک حرکت پرریسک و چند حرکت نمایشی خود توانست آرای زیادی را به نفع خود جذب کند. محمد زارع هم به عنوان مربی در فصل جدید «عصر جدید» حضور خواهد داشت.
فاطمه عبادی با ۶ میلیون ۵۴۴ هزار و ۹۶۴ رای دختری از خوزستان است که توانست قهرمان اولین دوره از «عصر جدید» شود و نشان داد برای مخاطب تلویزیون ایده و سوژه خیلی مهمتر از بسیاری از اجراهای صرفا نمایشی، جذاب و صحنهای است. معضل هوای خوزستان، بچههای سرطانی، کودکان کار و در نهایت پیوند اعضا و عشق مادری موضوع و سوژه اجراهای این هنرمند نقاش با شن بود.
عبادی حدود ۵۰۰ میلیون تومان اعتبار تخصصی دریافت میکند که قرار است بخشی از آن را به عنوان توسعه برای هنرکده خود اختصاص دهد. محمود فرشچیان استاد پیشکسوت حوزه نقاشی کتابی را با دستخط خود به او هدیه کرد که وسط برنامه به عبادی اهدا شد. عبادی همچنین قرار شد راوی ۴۰ قصه در ایام محرم برای شبکه سه باشد که این قصهها را با شن اجرا کند.
علیخانی در آخرین قسمت از این برنامه از خستگیها و سختیهای کار خود در «عصر جدید» گفت و اینکه این برنامه تا توقف هم پیش رفته اما بیان کرد «جایی که احساس کردم تحت یک سری از فشارها برنامه متوقف میشود به حضرت زهرا(س) توسل کردم و نذر کردم تا برنامه به سرانجام برسد.»
حالا علیخانی باردیگر یک برند در مختصاتی فراگیرتر از «ماه عسل» را به نام خود در قاب تلویزیون به ثبت رسانده است؛ چالش اصلی «عصر جدید» حالا هویتسازی و رسیدن به استانداردهای محتوایی «ملی» است. همان چالشی که علیخانی پیشتر و در تجربه «ماه عسل» ثابت کرده است، تبحر ویژهای برای عبور از آن دارد.
منبع: مهر