به گزارش راهبرد معاصر؛ سفر ناگهانی ظریف به محل برگزاری نشست سران هفت کشور صنعتی جهان(G7) در فرانسه و حواشی این سفر اکنون در صدر اخبار رسانه ها قرار گرفته است.رسانه های اصلاح طلب اینطور القاء می کنند که فرانسه در نقش میانجی میان تهران و واشنگتن در پی حفظ برجام و بهره مندی ایران از مزایای اقتصادی توافق هسته ای است.
اما واقعیت ماجرا از مسئله دیگری حکایت می کند. «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه- مهر 97- در مصاحبه با فرانس ۲۴ گفته بود:«احاطه کردن ایران با یک سیاست الزامآور، همان چیزی است که من همواره بر آن تأکید دارم. برای من راهبرد با ایران بر چهار مبنا است؛ حفظ توافق هستهای، توان مدیریت فعالیت هستهای ایران پس از سال ۲۰۲۵ (دائمی کردن محدویت های برجامی ایران)، کنترل فعالیت موشکهای بالستیکی ایران و توان مقابله با نفوذ ایران در منطقه(برجام موشکی و منطقه ای). من هیچگاه دربرابر ایران سادهلوح و زودباور نبودم اختلافنظر ما با آمریکا بر سر شیوه رفتاری ماست».
ماکرون همچنین در روزهای گذشته مجددا تاکید کرد که فرانسه در موضوع ایران، با آمریکا هدف مشترکی دارد. نکته قابل توجه اینجاست که اظهارات رئیس جمهور فرانسه درباره ایران در سالهای اخیر- پس از امضای برجام- با ادبیاتی مشابه توسط مقامات ارشد تروئیکای اروپایی(انگلیس، فرانسه، آلمان) و همچنین مقامات دولت سابق(اوباما) و فعلی آمریکا مطرح شده است.
در روزهای اخیر نیز مقامات فرانسوی از یک «بسته پیشنهادی» رونمایی کرده اند. بسته ای که دقیقا همراستا با همان اظهارات ماکرون در مصاحبه با فرانس 24 است. براساس بسته مذکور ایران باید در ابتدا ضرب الاجل برجامی را متوقف کند و میزان غنی سازی را نیز به همان مقدار مندرج در برجام کاهش دهد. ایران سپس باید با دائمی کردن محدودیت های برجامی موافق کند. ایران در گام بعدی باید مذاکرات موشکی و منطقه ای را کلید بزند. مذاکراتی که نتیجه آن همان برجام موشکی و منطقه ای است.
مقامات فرانسوی اعلام کرده اند که اگر ایران به موارد مذکور عمل کند، در مقابل ترامپ نیز در محدودیت های ایجاد شده در فروش نفت ایران- صرفا برای یک مدت زمان محدود- تجدید نظر خواهد کرد. همچنین مبلغ 15 میلیارد دلار نیز به کانال اینستکس اختصاص داده می شود.
بسته پیشنهادی فرانسه؛ روح برجام
این «بسته پیشنهادی فرانسوی» همان «روح برجام»- به تعبیر مقامات غربی- است. مقامات دولت سابق و دولت فعلی آمریکا و همچنین اعضای اروپایی برجام بارها اعلام کرده اند که مسئله اصلی در توافق هسته ای، روح برجام است. روح برجام به تعبیر مقامات غربی همان تعمیم توافق هسته ای به دیگر مولفه های قدرت ساز ایران از جمله توان موشکی و منطقه ای است.
در مجموع، بسته فرانسوی از چندمنظر قابل بررسی است:
* اول اینکه، در این بسته تعهدات ایران شفاف، قابل شمارش و غیرقابل تفسیر است. اما تعهدات طرف مقابل، مبهم، غیرقابل شمارش و قابل تفسیر است.
* دوم اینکه، بر طبق این بسته پیشنهادی ابتدا ایران باید تعهدات خود را انجام دهد و سپس نوبت طرف مقابل می شود.
* سوم اینکه مبلغ مورد اشاره در این بسته، به هیچ عنوان در اختیار ایران قرار نمی گیرد، بلکه با اختیارات کامل و مدیریت طرف اروپایی به عنوان اعتبار در اینستکس به کار گرفته می شود.
* چهارم اینکه، بر طبق برجام اروپا و آمریکا متعهد شده بودند که ضمن لغو یکباره تمامی تحریم ها از جمله تحریم های مالی و بانکی، محدودیت های فروش نفت ایران را نیز کاملا ملغی کرده و ضمن خرید نفت و پرداخت پول آن، روابط بانکی را نیز بدون محدودیت برقرار کنند.
اما بر طبق روند تعیین شده برای اینستکس، اروپا هیچ نفتی از ایران خریداری نمی کند. هیچ پولی نیز در ازای فروش نفت ایران- به کشورهای غیراروپایی- به کشورمان نمی دهد. بلکه در ازای فروش نفت صرفا غذا و دارو- کالاهای غیرتحریمی- در اختیار ایران قرار می دهد.
مذاکره برای تحمیل برجام 2
آقای روحانی- 4 شهریور 98- گفت:«برخی که در گوششان پنبه است، مدام میگویند از مذاکره با قدرتهای بزرگ چه سودی بردهایم؟...اگر بدانیم با ملاقاتی منافع ملی تامین و کشور آبادتر می شود، دریغ نخواهیم کرد... در زمینه هستهای دو گام مهم برداشتهایم، اما همزمان مذاکره هم میکنیم. وزیر خارجه کشورمان به پاریس میرود برای مشورت بازگشته و دو مرتبه به پاریس باز میگردد و ما نیز با مسئولین مربوطه جلسه گذاشته و گفتگو میکنیم و معتقدیم باید هر گونه اقدامی که لازم است را انجام دهیم. حتی اگر احتمال موفقیت 20 یا 10 درصد باشد، نیز باید تلاش کنیم و نباید فرصت را از دست بدهیم».
متاسفانه اظهارات رئیس جمهور کشورمان، این پالس را به طرف غربی می دهد که دولت تنها یک گزینه دارد و آن چیزی نیست جز «اجرای برجام به هر قیمت». این یعنی ضرب الاجل ایران صرفا سمبلیک است و آنقدر هم جدی نیست. این رویکرد طرف مقابل را به گستاخی بیشتر ترغیب و تشویق می کند.
در حال حاضر بیش از 4 سال از امضای برجام و حدود 15 ماه از خروج آمریکا از توافق سپری شده است. ظریف در هفته های گذشته تاکید که اعضای اروپایی برجام فقط حدود یک درصد تعهدات خود را انجام داده اند. این یعنی اروپا 99 درصد تعهداتش را انجام نداده است.
به اذعان اندیشکده های آمریکایی، تحریم های ضدایرانی به حداکثر میزان خود رسیده است و بیش از این دیگر اثرگذار نیست. آمریکا و شرکای اروپایی به خیال خود اینگونه می پنداشتند که این تحریم ها ایران را فلج خواهد کرد. اما هیچگاه چنین نشد. از سوی دیگر ترفند آمریکا و اروپا در تحمیل FATF نیز به نتیجه نرسید. اینستکس نیز نتوانست نتیجه مورد نظر را کسب کند. در نهایت طرف غربی خواسته های خود را در قالب بسته توخالی و فریبکارانه فرانسوی ارائه کرده است.
بسته پیشنهادی فرانسه، ترفندی برای ورود به کانال برجام 2 است. در این میان، لغو تحریم های ضدایرانی و گشایش اقتصادی هیچ جایگاهی در این بسته ندارد. هدف اصلی، برجامیزه کردن مولفه های قدرت ایران و تبدیل کشورمان به لقمه ای راحت الحلقوم برای نظام سلطه است.
مقامات ارشد دولت می بایست با توجه به نتیجه پرهزینه و عبرت آموز برجام، از تکرار این مدل خسارت بار پرهیز کرده و با اهتمام جدی به اقتصاد مقاومتی و با بهره مندی از توان عظیم داخلی، دشمن را در اجرای نقشه های ضدایرانی، بیش از پیش ناامید کند.